دکتری در تاریخ ایرانباستان؛ نویسنده ، ایرانشناس Ph.d in ancient Iranian history; Writer, journalist,Iranology and Teacher
تاریخ ایران باستان (۳)
Ø مانا[1]ها (مانِنا)
... در مورد ماناها کمبود شدید منابع وجود دارد و اطلاعات اندکی در درست است تنها میدانیم که این قوم آسیایی خیلی زود با درهمآمیختن و اختلاط با آریاییها به نژاد آرینها درآمدند، ایشان در جلگهی جنوبی دریاچهی ارومیه ساکن بودند و اولینبار در قرن نهم پیش از میلاد مسیح در کتبههای آشوری بنام آنان بر میخوریم؛ ماناها یک قرن بعد نیروی مهمی در منطقه تشکی دادند به شکلی که از نواحی جنوبشرقی دریاچهی ارومیه تا حدود جنوبغربی دریای خزر و از طرف غرب تا مرکز کردستان امروزی را تحت تسلط خویش گرفتند از جمله مراکز مهم آنها منطقهای در شهر مراغه کنونی بود، ماناها جای کاشیها را گرفته بودند، پایتخت ماناها شهر "ایزیرتو[2]" در نزدیکی شهر سقز کنونی بود. در قرن هفتم پیش از میلاد مسیح ماناها با اتحاد با اقوام سکایی متحد شدند و توانستند با حکومتهای مهم منطقه مانند آشور و اورارتو جنگهای متعددی نمایند تا از هویت و موجیت خود دفاع کنند اما در فرجام این قوم باید گفت که ایشان در قرن 7 پیش از میلاد طی جنگی تحت تسلط آشور درآمده و منقرض گردیدند.
ماناها نوع حکومتشان وابسته به سازمانهای قبیلهای و شورای شیوخ بد که فرمانروا با توجه به این سازمان رهبری قوم را بر عهده داشت؛ همچنین قلمروی حکومت به چند ناحیه تقسیم شده بود و در راس هر یک فرمانروایی قرار داشت، مردم بیشتر به دامداری اشتغال داشتند و از جهت فرهنگ و تمدن قومی پیشرفته بودند.
Ø لولوبیها[3]
این قوم در نیمهی سوم هزارهی پیش از میلاد مسیح بخش گستردهای از کوهپایههای شرقی و غربی زاگرس از قسمت بالای رود دیاله تا کرمانشاه و کردستان را اشغال کرده بودند، کانون تجمع ایشان در درهی شهر "زور" در نزدیک سلیمانیهی عراق بود؛ لولوبیها در دوران اوج قدرت که هزارهی اول پیش از میلاد بود قسمتی از اورارتوییان را که تا ارومیه امتداد یافته بود به تصرف خود در آوردند و چون حکومت اورارتو ایشان را دشمن خویش میدانست این اقوام را "لولو" به معنی بیگانه میخواند که به همین نام شهرت یافتند. لولوبیها از نژاد آسیانی بودند و با ایلامیها قرابت داشتند. سنگنبشتهای بر صخرهای در سرپل ذهاب کرمانشاه از "آنوبانینی[4]" شاه لولوبیها باقی است که مرتبط به اوایل هزارهی سوم پیش از میلاد است. از منابع بجای مانده میتوان اندیشید لولوبیها نسبت به کاشیها و ایلامیها در تمدن و فرهنگ درجهی پائینتری قرار داشتهاند، لولوبیها با آشوریها و بابلیها در نبرد بودند و گاه تحت تابعیت آنان در میآمدند؛ ایشان به وسیلهی گوتیها از میان رفتند.
گوتیها[5] (کوتیها)
گسترهی قلمروی گوتیها در شمال و شرق سرزمین لولوبیها بود و مرکز آنها شمال شهر "زور" نزدیک سلیمانیه بود؛ این قوم منطقهی وسیعی را در دامنهی شرقی زاگرس در تسلط خود داشتهاند و در غرب کردستان در شمال بینالنهرین تا اربیل پیشرفتند. شاه بزرگ گوتیها "انریداواریز[6]" در اوایل هزارهی سوم پیش از میلاد توانست تا جنوب بینالنهرین پیش رود و شهر "نیپور[7]" شهر مقدس سومریان را فتح نماید و در آن سامان کتیبهای به مانند فتحنامه از خود جای گذارد، در این دورهی زمانی گوتیها در منطقه نیروی برتر محسوب میشدند و بابل را در اختیار داشتند. همواره جنگ و گریز بین گوتیها و حکومتهای بینالنهرین ادامه داشت، گاهی آکادیها و سومریها در این نبردها توفیق داشتند و زمانی نیز این پیروزیها حاصل نمیگردید؛ در دوران تهاجمات گوتیها به بینالنهرین شهرهای بسیاری ویران شد و شاهان محلی تحت تابعیت آنان حکومت مینمودند. گوتیها حدود یک قرن بر بینالنهرین شمالی و میانی حاکمیت راندند و سپس به وسیلهی آکادیها از آنجا بیرون شدند. در هزارهی اول پیش از میلاد قسمت اعظم دامنههای زاگرس تحت تسلط گوتیها بود و پیش از آنکه مادها قدرت را به دست گیرند در اوج شکوه و عظمت میزیستند.
در اوایل کار قبایل گوتی فرمانروایان را برای مدتی انتخاب مینمودند و ریاست بر قبایل انتخابی بود اما در اواخر عمر حکومتشان و در زمان اوج قدرت با فرمانروایی دراز مدت شاهان روبرو میشویم که این تغییر نشان از آن دارد آنها این رسم را از همسایههای خویش آموختند و حکومت را در میان شاهان خویش موروثی نمودند.
گوتیها دارای زبان خاص خویش بودند و این زبان را باید در ردیف زبانهای اقوام دامنههای زاگرس قرار داد، آثار هنری بدست آمده از گوتیها، هنری تلفیقی از سبک آکادی، سومری، ایلامی و سایر حکومتهای این منطقه است. از نقوش باقیمانده از این تمدن میتان دریافت که مردم کوهستان نشین زاگرس امروزی شباهت بسیاری به گوتیها داشتهاند.
سرانجام در نیمهی اول هزارهی اول پیش از میلاد مسیح بابلیها از یک سو و ایلامیها از سوی دیگر به گوتیان پیچیدند و شکست سختی بر ایشان وارد ساختند و چون در این زمان ایلامیان دارای قدرت برتر در جنوب ایران بودند از این حادثه نهایت سود را جستند و قلمروی ایشان را به متصرفات خود افزودند و نور فرمانروایی گوتیها برای همیشه در تاریخ خاموش گردید. ...(ادامه دارد)
------------
[1] manna
[2] Izirtu
[3] Lullubian
[4] Anubanini
[5] Kutian
[6] Enridavariz
[7] Nippur
مطلبی دیگر از این انتشارات
موبدی که به “خاک” سپرده شد!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نگاهی به داستان موسی و شبان
مطلبی دیگر از این انتشارات
هفتم آبان گرامی