دکتری در تاریخ ایرانباستان؛ نویسنده ، ایرانشناس Ph.d in ancient Iranian history; Writer, journalist,Iranology and Teacher
پیرامون شاهنانه فردوسی (۱)
[شاهنامه] حماسهٔ داد و قانون است. حماسهٔ مقاومتِ بیتزلزل در مقابل تعدّی و بیداد. حماسهٔ یک قوم است برای دفاع از هستی خویش، برای مقاومت در مقابل وحشیگری و زورگویی. برای مقاومت در مقابل دنیایی که بر ضدّ تمام هستی او مجهّز شده است. همین نکته است که به این اثر عظیم فردوسی ارزش جهانی و انسانی پایدار میدهد. تمامِ مأموریت، تمامِ مسئولیت و تمامِ تاریخِ واقعیِ قوم خود را درین افسانههای اساطیری خالی میکند و رنگ و شکل میبخشد.
.
.
جنگ، جنگی پایانناپذیر در سراسر این داستان جریان دارد اما بر خلاف مشهور، به کینهجویی شخصی و خاندانی محدود نیست. هدف آن مقابله با بیداد است. مقابله با دنیایی که میخواهد دروغ و فریب را بر کرسی بنشاند. هم بر ضدّ افراسیاب است که از آن سوی آموی برای خرابکاری راه میافتد، هم بر ضدّ دیو سپید که در آن سوی البرز راه را بر هر چه ایزدی است میبندد. هم با ضحّاک که از دشت تازیان میآید این پیکار ادامه مییابد. آنچه مورد تهدید اوست یک چیز است: داد و نیکی.
.
.
تسامح کوروشی نه فقط در دورهٔ داریوش مايهٔ تضمین وحدت امپراطوری تلقّی شد، بلکه حتی یزدگرد اول پادشاه ساسانی هم که یک چهرهٔ جالب شاهنامه است. چیزی از تسامح کوروشی را در رفتار با ترسایان [مسیحیان] عرضه میکرد و اینهمه نشان میدهد که در ایرانِ تاریخ و افسانه، ایرانِ شاهنامه، اگر جنگ هست، منشأ آن بیداددشمنی است نه بیگانهدشمنی.
.
.
این همان روح اعتدال اخلاقی است که از قدیم فلاسفهٔ شرق و غرب، ایران و دنیای مغان را بدان سبب ستودهاند. حماسۀ فردوسی جلوهگاه این اعتدال اخلاقی است.
نفرت از تجاوزها و غارتهایی که در غزنه به نام دین انجام میشد. کراهت از دروغ و ریایی که نام عدالت و مصلحت میگرفت تمام وجود فردوسی را پر کرده بود و انعکاس آن را در جایجای شاهنامه میتوان یافت.
منبع
?
نامورنامه
زندهیاد استاد دکتر عبدالحسین زرّینکوب
صص ۱۰۹–۱۱۰
مطلبی دیگر از این انتشارات
حسنصباح و قلعهی الموت
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا اسطوره میخوانم!(7)
مطلبی دیگر از این انتشارات
از “تیرازیش ” تا “قصر ابونصر” از “تخت مادر سلیمان” تا “شیراز”