دکتری در تاریخ ایرانباستان؛ نویسنده ، ایرانشناس Ph.d in ancient Iranian history; Writer, journalist,Iranology and Teacher
چاپلوسی درباریان از زبان ناصرالدین شاه قاجار

روزی شاه [ ناصرالدین شاه قاجار ] وهمرامانش رفتند باغ دوشان تپه، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت نظر شاه را جلب کرد. فورا کاغذ و قلم برداشت و شروع به کشیدن آن گل نمود. نقاشی که تمام شد، آن را به مستوفی الممالک نشان داد وگفت: چطور است؟ -قربان خیلی خوب است.
بعد اقبال الدوله: قربان حقیقتا عالی است.
و بعد اعتمادالسلطنه: قربان نظیر ندارد
و بعد یکی دیگر: این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعی تر و زیباتر است.
و نوبت به ضیاالدوله رسید: حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم از عطر و بوی خود گل بیشتر و فرحناک تر است!
همه حضار خندیدند.
بعد از آن که خلوت شد، شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت:
وضع امروز را دیدی؟ من باید با این بی ناموس ها مملکت را اداره کنم.
(ص۹۲۳، کتاب چکیده های تاریخ/حسن نراقی)
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناگفته های جالب غسال محمد رضا پهلوی و روایتش از مراسم کفن و دفن شاه
مطلبی دیگر از این انتشارات
حیوانی نجیب؛ مثل گاومیش!
مطلبی دیگر از این انتشارات
بُرشی از خاطرات علم در مورد سیاست پهلوی در خاورمیانه