کوتاه نوشته‌های زن؛ زندگی، آزادی(۸)


پیرامون شخصیت زن در دوران پیش از ظهور محمد (ص) [دوران جاهلی] در عربستان دو عقیده‌ی مختلف عنوان شده؛ عده‌ای از محققین بر آنند که زن جاهلیت دارای مقام ممتاز بوده و عده‌ای از پژوهشگران جایگاه زن در دوران جاهلی را درست نقطه‌ی مقابل نظریه‌ی عنوان شده می‌دانند. در این گفتار به بررسی نظریه‌‌ی موافقانِ "بلندجایگاهی" زنان در دوران جاهلیت اعراب می‌پردازیم.

پیش از اسلام و بعد از آن، مردان با زنان صحبت می‌کردند... نجیب‌ترین زنان مردان را در خانه خود می‌پذیرفتند و با آنها بحث می‌کردند و نظری به یکدیگر می‌افکندند در جاهلیت عار نبود و در صدر اسلام هم حرام بشمار نمی‌آمد و همین گفتگوها سبب نزدیکی و وصلت جمیل و ثُبنیه، عفرا و عروه، کثیر و عزه و بسیاری دیگر از زوجهای مشهور شد. زنان و مردانی هم بودند که به قول جاحافظ برای صحبت کردن در یکجا گرد می‌آمدند و این همه در برابر چشمان اولیا و شوهرانشان انجام می‌شد و ایشان نیز این رفتارهای غیرمنکر را محکوم نمی‌کردند زیرا نیک می‌دانستند که هیچ‌چیز قابل سرزنش وجود ندارد. (نگاه کنید به: فردریک سیکار، عشق در رساله القیان. جاحافظ. ترجمه نصرالله پورجوادی-ع.روح‌بخشانه، معارف آذر- اسفند۱۳۶۸1368) جرجی زیدان پیرامون جایگاه زن جاهلیت ابراز می‌دارد: زن عرب پیش از اسلام با عفت و شرافت زندگی می‌کرد و از آزادی و حقوق و اختیارات کافی برخوردار بود و استقلال رای و اراده داشت و مردان بدوی که استطاعت کنیز گرفتن و اختیار چند همسری نداشتند، یگانه همسر خویش را می‌ستودند به ویژه که زن بادیه کمک دست مرد و شریک رنج و راحت وی در سفر و حضر بود؛ اما پس از آنکه اعراب به کشورگشایی پرداختند و سیل سیم و زر و غلام و کنیز به جزیره‌العرب روان گشت اندک اندک اعراب به فساد و هرزگی گرائیدند علی‌الخصوص در دوران بنی‌امیه فساد و تباهی در شئون مختلف اجتماعی فزونی گرفت و افزایش تعداد کنیزان و همخوابه‌ها در خرابی و تنزل موقیعت زن موثر افتاد و واکنش نامطلوب در روحیه‌ی زنان عرب در خانواده‌ها برانگیخت و به شخصیت فردی و اجتماعی آنان لطمه‌ای جبران‌ناپذیر زد و در نتیجه به تدریج اختیارات و حقوق زن رو به کاستی نهاد. (نگاه کنید به: جرجی‌زیدان، تاریخ تمدن اسلام. ترجمه علی جواهرکلام. ۱۳۵۴) محققان برجسته‌ای در آداب و رسوم عرب دوران جاهلیت نشانه‌هایی از بقای نظام مادرسالاری (W.Robertson Smith, The Religion of the Semits, New York,1956(1889) ) و پرستش الهه‌ی باروری[۱] یافته‌اند و بر این اساس معتقد بودند حال و روز زن در آن روزگاران [دوران جاهلی] کمتر از آنچه می‌پنداریم تیره و تار بوده است. در این باب یک پژوهشگر زن عرب مراکشی بنام "فاطمه مرنیسی [Fatema Mernissi]" بحث و استدلال نموده و نظریه‌ی خویش را بر پایه‌ی کیفیت نکاح در عصر جاهلیت و صدر اسلام بنا نهاده و می‌گوید در جاهلیت آمیزش جنسی زن و مرد مهار نشده بود و بی‌بندباری و لگام گسیختگی رواج داشت تا آنکه با ظهور اسلام نظم و قائده پیدا کرد (Fatima Mernissi, sexe, ideologie, islam, 1983, P:31) بنا بر گزارش‌های بخاری در صحیح می‌دانیم پیش از اسلام نکاح‌های گوناگونی در عربستان رایج بوده برای مثال نکاح استبضاع [چند شوهری] (نکاح ده مرد با یک زن) و در شرح آن آمده زن در برابر خیمه‌اش علامتی می‌گذاشت به نشان آمادگی برای همخوابگی؛ بانوی مراکشی این هرج و مرج در مباشرت جنسی و مراودات میان زن و مرد را در دوران جاهلیت نشانه‌ی آزادی و استقلال زن در آن دوران می‌داند. در دوران جاهلیت انواع نکاح‌های پدرسالارانه و نیز نکاح‌هایی که آشکارا خصلت ضدیت پدرسالاری داشته‌اند همزمان متداول بود و از این جمله‌اند نکاح‌هایی که در آن فرزندان به پدر تعلق نمی‌گرفتند، نکاح‌هایی که به موجب آن زن اختیار راندن و جواب کردن شوهرش را داشته آنهم با انجام دادن کاری بس ساده مثل آویختن پرده‌ای در برابر خیمه‌اش که بدین‌گونه پیوند زناشویی را می‌گسسته و به شوهر می‌فهمانده که داخل چادر نشود. (Fatima Mernissi, sexe, ideologie, islam, 1983.P 62-63)

اما [شاید] حقیقت این باشد که در جامعه‌ی پدرسالار یا نیمه‌پدرسالار عرب جاهلی، مردان بیشتر با میل همخوابگی با زنان و شهوت‌رانی مانوسند تا با عشق/دوستی که از برابری و اعتماد متقابل و امکان همانندگردی یکی با دیگری توشه و مایه می‌گیرد و ازدواج در نظرشان اقدامی بوده است برای تکثیر فرزند. (نگاه کنید به: ستاری، جلال.۱۳۹۸ کتاب سیمای زن در فرهنگ ایران. ص۷۶-۸۸)




پی‌نوشت

[۱] ژان کلود واده بر این باور بود که در عربستان جاهلی، موسیقی از واجبات و ملزومات آداب پرستش الهه‌ی مادر – یا الهه‌ی عشق سامیان (لات و منات و عزی)- بوده است؛ همچنان مهرورزی آزاد با مراسم طواف کعبه و معابد الهه مادر در جاهلیت درآمیخته بود و آوازخوان در حکم کاهنه آن آئین بشمار می‌رفت و این زنا که آمیزش مقدس تلقی می‌شد در اصل سپاس به درگاه الهه‌ی مادر بود. (J.C.Vadet, L’Esprit courtois en Orient dans les cinq premiers siècles de l’hegir,1986)