من دهه شصتیم؛ لیسانسم مهندسی کامپیوتره ،۵ سال فریلنسر بودم و ۱۰ سال کارمند و ۵ساله که سفالگرم. اینجا میخوام راحت و بی نقاب بنویسم؛ پیج اینستام: parnian.ceramic
استقلال زنانه
بچه که بودم اگر ازم می پرسیدن میخوای چه کاره بشی میگفتم میخوام مستقل باشم .
استقلال برای من به عنوان یک زن از سنین نوجوانی تا امروز دغدغه مهمی بوده، اول سعی کردم از جهت مالی مستقل باشم، بعد کم کم استقلال در رای و عقیده پیدا کردم ، استقلال در عمل هم به موارد قبل اضافه شد و تنها موردی که باقی موند استقلال عاطفی بود.
استقلال عاطفی به معنی نداشتن عاطفه نیست ، استقلال عاطفی یعنی آدمها رو دوست داشته باشیم ولی با نبودنشون از هم نپاشیم و در زندگیمون خللی وارد نشه...
استقلال عاطفی چه برای مردان و چه زنان خیلی سخته .
زنها و مردهای زیادی رو می شناسم که با وجود سن بالا هنوز از جهت عاطفی وابسته به همسر یا خانواده هستند...
![تصویرمربوط به ترکینگ نئور به سوباتان است](https://files.virgool.io/upload/users/1738883/posts/cecqw8dsjg2t/eqcpk8zzut5q.jpeg)
موضوع استقلال برای من همه جا عالی عمل کرد بجز مساله رابطه عاطفی و ازدواج!
تز من همیشه این بود که باید خودم همه چیز داشته باشم تا فقط شخصیت فرد مقابل جذبم بکنه
نه اینکه برای پول یا جایگاه و شهرت و چیزهای دیگه جذب مردی بشم.
مشکل اینجا بود که من درجامعه ای زندگی می کردم که مردها عموما زنهای وابسته رو می پسندند و زنهای مستقل برای مردها جذاب هستند اما فقط از دور !! بیشتر آقایون دوست دارند زنها به اونها نیازمند باشند و تکیه کنند! و مردها دوست دارند حتی عقیده و روش زندگی زن در کنترل آنها باشد !
و من هیچ وقت دوست نداشتم نیازمند وتحت کنترل باشم، برای همین دایره انتخابهای من خیلی محدود بود.
علاوه بر اینها در بعضی موارد هم بخاطر همین مستقل بودنم و اینکه مرد مقابلم بخاطر بالاتر بودن من یا نه شنیدن از من ، غرورش جریحه دار شده بود، شروع به تحقیرم میکرد ...
این تحقیرها امروز برای من دیگه آشناس و اصلا از شنیدن یک سری جملات متعجب نمیشم ...
تا امروز همیشه بین انتخاب زندگی بر اساس نیاز و تکیه کردن و زندگی مستقل دومی رو انتخاب کردم
حتی به قیمت تنها بودن!
چون در این مسیر رشد کردم و امروزم رو از دیروزم بهتر می بینم .
امروز می دونم چقدر قدرتمندم و این اعتمادبنفس رو مدیون استقلال خودم می دونم
و این استقلال رو تا اخرین لحظه عمرم قربانی هیچ چیز دیگه ای نمیکنم....
مطلبی دیگر از این انتشارات
طعنه روزنامه اطلاعات به سازندگان بیلبورد با حرفهای جعلی تولستوی و ویکتورهوگو
مطلبی دیگر از این انتشارات
(مایه گَل)! برچسبی برای زنان ایرانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیس! در مورد پریود صحبت نکنید