یک عدد معتاد به موسیقی و ادبیات
امید
سلام م عزیز،
خاطرت هست که پارسال همین موقع ها یک گفت و گویی داشتیم؟
گفتی چشمت آب نمیخورد اتفاقی بیفتد، گفتی آنها که من میشناسم آن بالا نشستهاند و میخشان را محکم کوفتهاند، گفتی این هم مثل قبلیهاست. تمام میشود.
من گفتم نه، آن قبلیها هم تمام نشده. هیچ کس چیزهایی که از دست داده را فراموش نمیکند.
گفتی از آینده میترسی، گفتی اینها بروند بدترش میآید.
عجب! پس تو تهدیدهایشان را باور کرده بودی؟! که اگر ما برویم بدتر از ما میآید و زندگیتان بدتر میشود( دیگر چقدر بدتر!؟) پس مجبورید ما را تحمل کنید؟
من گفتم این تهدیدها را باور نکن. و نترس میم عزیزم، چون آینده را قرار است ما بسازیم. این دستان ماست که آینده را شکل میدهد. درون خودت بگرد و ببین. تو آزادی و کسی نمیتواند این را از تو بگیرد. ما قدرتمندیم و حالا که این را میدانیم، ماییم که انتخاب خواهیم کرد.
گفتی تحمل کن، بهتر میشود.
گفتم تا کجا، مگر قرار است تا کجا تحمل کنیم؟
میم عزیزم به تو گفتهاند باید صبور باشی، تحمل کنی، باید منتظر باشی فرشتهای از آسمان بیاید نجاتت بدهد. همهاش را بریز دور... یک بار دیگر به دستان خودت نگاه کن. میبینی؟
جملهای از ویلیام فاکنر هست که این روزها مدام توی سرم زنگ میزند.
"فقط پس از آنکه فهمیدی هیچ چیزی نمیتواند کمکت کند، آنوقت دیگر به هیچ کمکی نیاز نداری."
هر کاری که از پیش بردهایم و خواهیم برد، تلاش خودمان است. ماییم و ما. باید همدیگر را بپذیریم و پشت هم بایستیم چرا که راه دور و درازی در پیش است. این راه حتی بعد از نابودی بنیاد این ظالمان فاسد هم تمام نمیشود. میگویی چرا؟!
تمام این ويرانه ها را میبینی؟ باید از نو ساخته شوند. باید تغییر دهیم و تغییر کنیم و از نو بسازیم و بهتر شویم.
و این چیزیست که از درون قلبم را ذوب میکند و سرم را پر از امید و رویا. آیندهای که میتواند بسیار روشن تر از امروز باشد...
امیدوار باش و واقع بین دوست من. چرا که بدون واقعبینی امید ها واهی است.
حالا خوب ببین... واقعیت غیرقابل انکار این است که دوران پَستشان سر آمده، هر چقدر هم که تقلا کنند.
نمیتوانند روح های بزرگ را پایمال کنند، نمیتوانند آگاهی امروز را از ما بگیرند و ما را به عقب برگردانند.
عکس ها و اسم ها را میبینی؟ هیچ کدام از آنها هرگز نمیخواسته فقط یک عکس باشد یا نامی که هشتگ میشود. همه آنها مثل من و تو پر از امید و آرزو و زندگی بودهاند...
خوب ببین دوست من، این موهای سیاه را که در باد میرقصد خوب ببین. چون حقیقتی است غیر قابل انکار. ما آزادیم و قدرتمند.
_دوست تو، آفتاب_
مطلبی دیگر از این انتشارات
حجاب برای کیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادداشتی بر فیلم "برادران لیلا" به کارگردانی سعید روستایی/ اکرمحسینینسب
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد