تابو"ت" پریود!

اولین سوال...

چرا پریود یه تابو شده؟

خودمم نمی‌دونم!مگه چیههههه؟مگه پریود چیه؟گفتنش باعث چه اتفاقی می‌شه؟چطوری بعضی دوستان باغیرت(!)از فحش ناموسی خجالت نمی‌کشند؟مگه این خون لعنتی چقدر ترسناک‌تر از خونیه که از بی‌گناها ریخته می‌شه!؟

چرا نباید بگیم(بگید دیگه چرا خجالت لت لت لت لت می‌کشید،بابا بگید از چی ملالت لت لت لت لت می‌کشید) وقتی همین گفتن باعث می‌شه همدیگه رو بهتر درک کنیم و گاهی آگاهانه‌تر رفتار کنیم چه بسا یه عالمه از اون دردسر مخفی کردن و استرس اینکه کسی نفهمه کم می‌شه

خب شروع می‌‌کنم به توضیح دادن بالاخره آخرش یا اشکم در میاد یا اعصابم خرد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شه انقدر خرد که همرنگ اون نایلون لعنتی سیاه نواربهداشتی بشه:

اول از همه مقدمه‌ای برای غرهایم!

کلاً بعضی رنگا کابوس شده برای دخترا چه اون سرخ خون چه اون سیاه سفید لعنتی که دست زدن بهش از همه چی بدتره!

حالا اون خون،خون دل مادرایی باشه که به ناعدلانه‌ترین حالت ممکن فرزنشون رو از دست دادن چه خون همین پریود!

الان چیزایی که می‌‌گم رو تصور کنید:

دارید زندگیتون رو می‌کنید

تا اینکه اون تاریخ لعنتی فرا می‌رسه

در واقع یعنی یه(هزار) دغدغه به هر بدبختی که دارید اضافه می‌شه

مثلا سرکار یا مدرسه هستید

واضح بگم می‌بینید لباس زیر و شلوارتون خونی شده

تو اون دستشویی احتمالا کثیف باید با بدبختی نواربهداشتیتون رو عوض کنید

برید دنبال قرص

آزمون دارید و با اینکه دیشب سه ساعت خوابیدید درست و حسابی نتونستید بخونید

روی اون نیمکت‌های سفت درد می‌کشید انگار لایه لایه شکمتون داره کشیده می‌شه و مهره به مهره کمرتون درد می‌کنه

خواب ابدی رو به این بیداری ترجیح می‌دید!

همزمان که گرمتونه دارید از سرما می‌‌‌‌‌لرزیدولی نمی‌شکنید (چون اصالتاً چینی نیستید!هرهرهر)

+صدای نفس کشیدن همکلاسی

حالا از اینکه سرتاپاتون خونی شده و دلتون برای خودتون و همه کسایی که می‌شناسید می‌سوزه اشکتون در میاد

اینجاست کهههه

همه می‌پرسن چته و شما نمی‌دونید چتونه مگر بدونید که چتونه که اگر هم بدونید چتونه و همزمان بدونید تو این فرهنگ زندگی می‌کنید نمی‌دونید باید بگید که چتونه!(قضیه به اندازه این فرهنگ حرف نزدن درباره پریود عجیبه و دلم نمی‌خواد جمله رو جوری ساده کنم که به نظر ساده برسه!)

قانون پریود

قانون پریود که تحت عنوان قانون شانس گند هم از آن یاد می‌شود شرایط متفاوتی دارد که دو تا از اون‌هارو نام می‌برم:

  • شما همزمان با اطرافیان و دوستانتان پریود می‌شوید

البته این مثل اینکه علمی و این داستاناست یه اسم هم داره که فکر کنم همگام سازی پریود بود

در واقع در این قانون(!)تاریخ پریود شما انقدر به دوستانتان نزدیک می‌شود که بتوانید یک دل سیر با هم دعوا کنید و بعدش هم به خاطر گریه یکیتون (و به دنبال آن گریه همتون) آشتی کنید و مجدداً شروع به غر زدن کنید

ما نه تنها چهارتامون(دوستیم)تاریخامون یکی شده بلکه کل کلاسمون به شدت نزدیک هم پریود میشن

این موضوع یه خاطره داره که هنوزم میزان درک شدنمون به اندازه خزان برگ‌ریزون بود(نشانه تعجب)!خخخخ

یه تعداد زیادی از بچه‌های کلاس هزمان پریود بودیم و یه آزمون سنگین هم داشتیم(این موضوع مربوط می‌شه به قانون دومش که بهتون می‌گم حالا)

شاید باورتون نشه ولی وقتی مشاور و معاونمون متوجه شدن که تعداد زیادی از ما پریودیم با هم مشورت کردن و در نتیجه‌اش آزمونمون رو کنسل کردن

حالا اونا از کجا فهمیدن ما پریودیم؟به ضایع ترین حالت ممکن

خیلی ساده بود:دونه دونه زدیم زیر گریه!اونا هم فهمیدن واقعا اوضاع اعصابامون داغونه و توان آزمون دادن رو نداریم

گریه می‌کردیم می‌رفتیم پیش مشاور و می‌گفتیم که به خاطر درد نتونستیم درس بخونیم پس بیچاره خواهیم شد...

  • قانون دوم که فرض خوش‌شانس بودنمون رو باطل کرد یه قانون دو شرطیه:

شما موقع سخت‌ترین پریوداتون(بعضی اوقات پریود از همیشه دردناک‌تر و اعصاب خرد کن تر می‌شه)سنگین‌ترین آزمون‌ها،امتحانات الهی(سراسری و گاهاً داخلی)و...شما رو مورد توجه خودشون قرار می‌دن و برعکس

برعکسش چجوریه؟دقیقاً وقتی نیاز به تمرکز،انرژی و اعصاب بالا دارید پریود ناخوانده یا خوانده از این موضوع به شدت جلوگیری می‌کند!

صحنه آشنا برای خانما
صحنه آشنا برای خانما


اولین بار...

مامانم می‌خواست سر صحبت رو باز کنه برگشت بهم گفت می‌دونی بلوغ چیه؟منم گفتم یک نوع وزغه؟همونجا بود که مامانم فهمید اسکل‌تر از این حرفام که بخوام به(حتی نزدیک) سن بلوغ رسیده باشم پس فقط خندید و اون موقع برام روشن نکرد چیه!البته بهتر،چون بعید می‌دونم کسی که فکر می‌کنه بلوغ یک نوعه وزغه آمادگی شنیدن اینو داشته باشه که قراره از این به بعد هر چند وقت یکبار به مدت یک هفته خونریزی کنه!هنوزم نمی‌فهمم چطور وقتی بهم توضیح داد چیه سکته نکردم(شاید سکته نکردم چون تالاسمی دارم و کسایی که تالاسمی دارن سکته نمی‌کنن!خدایی می‌دونستید؟خخخ(دلیل دیگه ای نمیتونه داشته باشه چون واقعا برای یه بچه ده ساله ای موضوع واقعا سکته‌آوره))چرا خب حداقل غش نکردم؟فکر کن یهو یکی بیاد جریانات پریود رو توضیح بده!خدایی به نظر وحشتناک می‌رسه البته نه به وحشتناکی اینکه ندونید و یهو لباس زیرتون رو خونی ببینید!می‌دونم که خیلی از مامانا هنوز به بچه‌هاشون توضیح نمی‌دن همین باعث چه خاطره‌های خنده‌داری که نشده!مثلا یکی می‌گفت صبح پاشده و وقتی دیده تختش خونیه فکر کرده سرطان گرفته و داره می‌میره(خب نامردا حداقل پریود رو برای بنده خدا توضیح ندادید درباره سرطان توجیهش می‌کردید از قبل!)

پریود برای خودش قانون،فلسفه و منطق خاصی داره

این منطق در این طرف زمانی خاص رخ داده و در دیگر مواقع مغز پذیرنده آن نمی‌شود

در واقع پریود یه چرخه داره شما اگر توی این پریود با کسی بحث کنید در پریود آینده کلی درباره حرفایی که زدید اورثینک می کنید که نکنه ناراحتش کردم و چرا همچین حرفی زدم و...حداقل من که همینطوریم پریودها به ترتیب: دعوا گریه دعوا گریه...

مثلا الان که خل شدم دلم برای همه عالم و ادم می‌سوزه

یخچال حیوونکی همش سردشه !

از اون بدتر گاز همش گرمشه ولی خودش داغه نمی‌فهمه !

الهی بمیرم نکنه کاشی ناراحت شه پا می‌ذارم روش !

تختم از همه بدتر بنده خدا:

چون وقتی بود نفهمیدم کی بود وقتی رفت نفهمیدم کی رفت(این مربوط به شب امتحانه که باید درس خوند و نمی‌شه خوابید)

حرف ازمون شد

همش غلط همش غلط

بیچاره غلط

نمی‌ذارم دو دیقه بیکار بشینه

باعث می‌شم همیشه سر غلط شلوغ باشه

+یادآوری همه کارهای بدی که خودم کردم

+یادآوری چیزهایی که از بقیه ناراحتم می‌کنه

+دلم برای همون بقیه سوختن

+یادآوری همه حسرت‌هام

دوستان برای سلامتیم از ته دلتون دعا کنید فکر کنم مشکل حادتر از پریوده

بعضیا با خودشون می‌گن این پریود شده بهونه دست دخترا تا هر وقت دلشون خواست غر بزنن،الان هم با این هشتگ‌ها با گنده کردن خالی می‌بندن و واسه خودشون فاز گرفتن اما خب چیزی که هست:

این مورد با اینکه خیلی رو مخه ولی به شدت درک می‌کنم چون حتی خودم وقتایی که پریود نیستم می‌گم همه اینا تلقینه و ادم با جو دادن به پریود خودشو از عصبانی نشدن و غر نزدن و گریه نکردن راحت می‌کنه یا مثلا می‌گم این همه مبالغه هم لازم نیست یه دلدرد و خونریزیه اما کافیه نزدیک پریودم بشه همه چی عوض می‌شه خب همه چیز رو کامل درک می‌کنم و اصلا نمی‌تونم بفهمم چی ‌می‌شه که همه اتفاقای دنیا اعصاب خردکن و ناراحت کننده می‌شن و از همه مهم تر اینه که آدم نمی‌تونه بفهمه از چی ناراحته(چشه) و به هر چیز کوچک و بزرگی که در این دنیا فکر می‌کنه به نظرش یه چیز غم انگیز میاد(حداقل من که اینطوریم)
می‌خوام حال الان خودمو توصیف کنم مثلا:قراره برم مهمونی،قرار نیست اونجا اعلام کنم پریودم و احتمالا این خیلی سخت ترش می‌کنه مخصوصا اگر در روز اول پریود باشید و خونریزی و دردهاتون زیاد باشه،احتمالا مجبورم برای هر درد و مرضم یه بهونه بیارم،از فکر پوشیدن لباسای چسان فسان به جای پیژامه عزیزم دلم میخواد پنجمین گریه امروزمو شروع کنم،دقیق نمی‌دونم چمه،با کسی نمی‌تونم حرف بزنم(معمولا ادمایی که بتونم باهاشون درد دل کنم چه از نظر کمی چه کیفی خوبن ولی الان یا خودشون پریودن و اعصاب ندارن یا از دست غرهای من خسته شدن و مطمئناً خوش برخورد نخواهند بود،احساس می‌کنم شروع تعطیلاتم به گندترین حالت ممکن و بی دلیل ناراحت کننده است(برای خودم با دلیل تا وقتی برای بقیه توضیح بدم بی دلیل(درک نشدن در این دوران،از قوانین پریود می‌باشد) دیگه ادامه نمی‌دم چون یکی دوتا نیست...

پ.ن ها:
  • ببخشید اگر خیلی چرت و پرت گفتم با کلی آزمون(90درصد متن رو موقع آزمونا نوشتم!) و این پریود لعنتی(دیگه این همه توضیح دادم می‌دونید من کلا بد قاطی می‌کنم موقع پریود!)فقط خواستم من هم درباره پریود نوشته باشم!
  • خدایا نیاز به یه درددل دارم که اخرش دعوا نشه!(دوباره با این جمله آخر بی دلیل گریه آغاز می‌شود...لعنتی چتهههه؟)
  • چرت و پرتام موقتن احساس می‌کنم این پست رو به دو روز نکشیده پاک می‌کنم چون الان مغزم تو حالت نرمال نیست و نمی‌دونم دارم چی می‌گم
  • (دارم یه تصورسازی تو ذهنم می‌کنم که اتفاق نیوفتاده ولی براش می‌خوام گریه کنم،براتون اتفاق افتاده؟)
خدانگهدار
خدانگهدار
عه منم که...
عه منم که...