یک نویسندهی محتوا که در اینجا از روایتها، تجربهها، داستانها و خواندنیهایش مینویسد...
جستارهایی دربارهی زن
«زنها گزینهی دیگری دارند. آنها میتوانند بلندپرواز باشند برای خود، نه فقط برای مردان و فرزندانشان. میتوانند بهطور طبیعی و بدون شرمساری پیر شوند. مجدانه در مقابل سنتهای دستوپاگیر سر خم نکنند و بهپا خیزند.»
آیا همین چند سطر کافی نیست تا شیفتهی خانم سانتاگ و مشتاقِ خواندن کتاب «جُستارهایی دربارهی زن» شوید؟
آذر جوادزاده، یک مصاحبه و سه جستار مستقل از سوزان سانتاگ را که در مجلات مختلف به چاپ رسیده جمعآوری و ترجمه کرده است.
سانتاگ در جستار اول از «استاندارد دوگانهی پیر شدن» میگوید. معیاری که براساس آن «جامعه برای پیرشدن زنها امتیاز کمتری درنظر دارد تا پیرشدن مردها».
زیرا «باور جامعه این است که پیر شدن امری کاملا طبیعی برای مرد و سرنوشت اوست و باید اتفاق بیفتد؛ زیرا او بشر است. در مقابل پیر شدن برای زن نهتنها سرنوشتش نیست و تعریف از نوع بشر، طرف محدود و ظریف را میگیرد، بلکه نشانهی آسیبپذیری اوست. زن نباید پیر شود».
سانتاگ با اعتقاد به اینکه زنان باید خودشان علیه این استانداردها قیام کنند، میگوید:
«الگوی تباهی در زندگی زن، انکار سنش است و هر زمان که زن دربارهی سنش دروغ میگوید بهواقع همدست توسعهنیافتگی بشریت شده است.»
جستار دوم مصاحبهایست که مجلهی پارتیزان با زنان فمینیست از جمله سوزان سانتاگ ترتیب داده است و در آن دربارهی وضعیت زنان در جامعه و مسیر مبارزهی آنها برای بهدست آوردن آزادی بحث میشود.
در جستار سوم با پیش کشیدن مفهوم «زیبایی» پرسش مهمی را مطرح میکند؛ اینکه زیبایی زن، برای او منشا ذلت است یا منبع قدرت؟
در این جستار، سانتاگ از نگاه فلاسفهی یونانی و مسیحیت به مسئلهی «زیبایی» نگاه میکند و سپس از جامعهای میگوید که از یک طرف از تمام زنان انتظار زیبایی و آراستگی دارد و از طرف دیگر زنان را مدام محکوم میکند که موفقیتشان را تحت لوای زیبایی و جذابیت زنانه کسب کردهاند.
و در آخرین جستار، سانتاگ میپرسد: «زیبایی چگونه در آینده متحول خواهد شد؟»
و برای پاسخ دادن به این پرسش به تحولات دنیای مد و دگرگونیهایی معیارهای زیبایی در طول تاریخ نگاه میکند. او در نهایت به این نتیجه میرسد که:
«اصطلاحاتِ ایدهی زیبایی با آهنگ شتابان به دنبال یکدیگر میآیند و هیچ ایدهآلِ چهره و فیگوری در زندگی شخص پایدار نمیماند.»
جستارهایی دربارهی زن اگرچه کتاب کمحجمیست اما از مسائل و دغدغههایی میگوید که میشود ساعتها دربارهی آن بحث کرد و بیتردید راه رهایی از این دغدغهها از مسیر آگاهی زنان و مردان جامعه میگذرد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
روسریتو در بیار ، موهاتو باز باز باز کن
مطلبی دیگر از این انتشارات
کدام قُلّه، کدام اوج؟! ما در پَست ترین ارتفاع ِممکن هستیم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
زنِ ناانسان: از گشت ارشاد تا سر بریدهی مونا حیدری