دو مغالطه‌ی رایج : apex fallacy و nadir fallacy


وقتی یک شخص، گروهی را بر اساس عملکرد بهترین اعضای گروه ارزیابی کند، در واقع از apex fallacy تمسک جسته‌است. شخص با استفاده از این مغالطه، به راحتی عموم یک گروه را نادیده می‌گیرد، به موفق‌ترین اعضای گروه نگاه می‌کند و آنرا به کل اعضای گروه تعمیم می‌دهد.

مثال: یک شخص، افراد بسیار ثروتمند ایرانی را نام می‌برد، آنها را به کل جامعه ایرانیان تعمیم می‌دهد و می‌گوید ایرانیان از نظر سطح رفاه و ثروت در وضعیت بسیار خوبی به سر می‌برند. اما برای بررسی وضع رفاه مردم ایران، واضحا نمی‌توان یک عده‌ی قلیلِ بسیار ثروتمند را به عنوان نماینده‌ای از عموم مردم ایران انتخاب کرد.

در مقابل، وقتی یک شخص، گروهی را بر اساس عملکرد بدترین اعضای گروه ارزیابی کند، مرتکب nadir fallacy شده است.


به جملات زیر توجه کنید

  • بیشتر مدیران، سیاستمداران و ثروتمندان مرد هستند، پس وضعیت زنان از مردان بدتر است.
  • بیشتر بی‌خانمان‌ها مرد هستند پس وضعیت مردان از زنان بدتر است.

ممکن است جملات بالا را شنیده، یا حتی خودتان از آنها استفاده کرده باشید. در واقع apex fallacy و nadir fallacy دو مغالطه‌ی بسیار پرکاربرد و رایج در گفتمان برابری جنسیتی هستند و باید دقت زیادی درباره‌ی آن به خرج دهیم زیرا این مغالطه‌ها مارا از تشخیص صحیح رنج یک گروه عاجز می‌سازد. برای بررسی موانع یا مزایای یک گروه نباید فقط به بهترین یا بدترین اعضای آن گروه نگاه کرد بلکه باید به عموم افراد گروه نگریست تا بتوانیم ارزیابی صحیح و واقعی‌تری نسبت به آن گروه داشته باشیم.

نمی‌توانیم بگوییم چون غالب بی‌خانمان‌ها مرد هستند پس وضعیت مردان از زنان بدتر است، همچنین نمی‌توان گفت چون غالب مدیران و سیاستمدران مرد هستند وضعیت زنان از مردان بدتر است. بلکه باید یک گفتمان به دور مغالطه و سوگیری برای بهبود وضعیت مردان و زنان صورت داد.


پ.ن: کاملا خوب است که برای آدرس دادن مشکلات بگوییم اغلب بی‌خانمان‌ها مرد هستند یا زنان سهم کمی در مشاغل مدیریتی دارند اما مهم این است که از این داده‌ها برای سرکوب فریادهای کمک خواهی یک گروه استفاده نکنیم.