زنگ تفسیر: احزاب، 59

احزاب، 59
احزاب، 59
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
نمیدونم لازمه بگم یا نه، اما هدف این متن تفسیر اون آیه است. آیه در اصل دستوریه که خدا به زنان مومن داده تا یه نوع پوشش خاص رو رعایت کنند. قشر مذهبی با تکیه به همین آیه می‌خواد حتی اگه شده با توسری، روسری سر زنان این سرزمین کنه. اما من یه تفسیر دیگه ارائه دادم و با اون تفسیر، میخوام ادعا کنم این آیه و این دستور و حکم برای امروز مصداق نداره. باز هم به یه گفتگو ارجاع‌تون میدم.
ماجرا از اون‌جا شروع شد که کاربر محمدی ادعا کردند، مشکل حجاب امنیتی است و نه فقط فرهنگی!
طبیعتاً مخالفت کردم و بحث شروع شد. بیشتر از این حرف نمی‌زنم.

من:
«مغلطه شما اینه که روسری و چادر رو هم ارز عفت میگیری.
عفت خیلی بیشتر و متفاوت از روسری و چادره.
چادر بره، لزوما عفت نمیره»

مصطفی:
«چادر بره همه چی میره!
عفت، حیا، خانواده، امنیت، جمعیت، استقلال
چادر بره کشور میره
چادر بره ایران تجزیه میشه!
البته این مسیری هست که دشمن طراحی کرده ولی کور خونده، جمهوری اسلامی ایران پاینده ست. اینجا با همه جای دنیا متفاوته!»

من:
«شما دچار ظاهربینی هستی.
عفت قبل از هر چیز امری است درونی. به چادر مربوط نیست. عفت باید از درون بجوشه.»

مصطفی:
«نمود ظاهری این جوشش درونی میشه پوشش بیرونی.
البته منکر اقلیتی نیستم که بنا به جبر محیطی یا خانوادگی یا دلایل دیگه، پوشش رو رعایت میکنن ولی به قدر کافی عفیف و با حیا نیستند. اما تاکید می کنم اینها اقلیت هستند. پوشش یه امر فطری هست و انسان سالم و عاقل خودشو ملزم به رعایت اون میدونه.
قرآن هم حکمی بر خلاف عقل و فطرت نمیده. حدودش هم در این مورد ثابته و غیر قابل تغییر
به نظرم بحث کردن در این مورد دیگه جایز نیست چون نظرمو چندبار صریح گفتم.»

من:
«تعصب شما دقیقا همینه که فکر میکنی تمام احکام قرآن مال تمام زمان ها و مکان ها هستند.
این تعصبیه که باید ازش بگذرید.
چون امروز عقل سلیم مریم میرزاخانی رو عفیف به حساب میاره.
هر وقت از تعصبت گذشتی میشه به بحث ادامه داد»

مصطفی:
«مریم میرزاخانی شاید بدون حجاب عفیف به نظر بیاد اما شما اونور قضیه رو نمی بینی. با کشف حجاب یک زن، عفت مرد از بین میره. چون مرد هم جنس قویتره و هم طالب و تنوع طلب، اینجوری زن که جنس ضعیفه مورد تعرض قرار می گیره. اینجوریه که قرآن میگه حجاب واسه امنیت زنه.
پس این حدودی که برای حجاب و پوشش زن تعریف میکنی یه طرفه ست. چون عفت مرد رو در نظر نگرفتی. غیر منطقیه.»

من:
«زن میتونه ورزش کنه و از خودش دفاع کنه. زن میتونه ابزارهای دفاعی همراه خودش داشته باشه. غیر از اینه؟
اما فارغ از اون، تنوع طلب رو از کجا آوردی.
یادت نره انسان روح است و نه جسم. در مقام روح، زن و مرد عین هم‌اند. جفتشون میتونن بینهایت تنوع طلب باشند، میتونن این تنوع طلبی رو مهار کنند.
نظام اسلامی مردی تربیت کنه که تقوا داشته باشه. یعنی تنوع‌طلبیش رو مهار کرده باشه.
این انتظار بیجاییه که از نظام اسلامی بخواهیم مرد باتقوا تربیت کنه؟ اگه وظیفه نظام اسلامی تربیت مرد باتقوا نیست، پس چیه؟»

مصطفی:
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
مورد آزار قرار نگیرند = مصونیت»

من:
«شأن نزول این آیه چی بوده. سوال اینه؟
اول بیا این رو بررسی کنیم»

مصطفی:
«میدونم چی می خوای بگی.
مردان بیمار و منافق
اما همین حجاب، سپری هست در برابر اون مردان بیمار. اینو قبول کن چون حکم خدا خلاف عقل و فطرت انسان نیست. هیچکس بهتر از خدا انسان رو نمیشناسه.
تازه جایی خوندم رنگ سیاه نشونه ابهته. چادر مشکی به زن ابهت میده. مقاله شو پیدا کنم برات میفرستم.»

من:
«نخیر.
داره میگه حجاب رو رعایت کنید تا شناخته شوید و مورد آزار قرار نگیرید.
این احتمالا ماجرا داره.
اول اینکه مکیه یا مدنی؟»

مصطفی:
«مدنیه
توضیحات توی این لینکه:

آیه 59 سوره احزاب - دانشنامه‌ی اسلامی (ahlolbait.com)»

من:
««ابومالک گوید: زنان رسول خدا صلی الله علیه و آله اغلب براى انجام کارهاى شخصى و برآوردن حاجات خود شب‌ها بیرون مى آمدند. عده اى از منافقین متعرض آن‌ها گردیده و آزار می‌رسانیدند. زنان پیامبر زبان به شکایت گشودند وقتى که به منافقین گفته می‌شد که چرا به چنین عمل بدى مبادرت مى ورزند. در جواب مى گفتند: ما این اذیت و آزار را نسبت به کنیزان روا مى داریم سپس این آیه نازل گردید چنان که حسن بصرى و محمد بن کعب القرظى روایت نموده اند.»
مساله همینه.
این حد از حجاب یه کارکرد تمایزگذاری داشته.
گفته اینجوری بپوشید تا اون منافقین این زنها رو از کنیزها بشناسند و اذیتتون نکنند.
این حد از حجاب، برای اون زمان و اون مکان بوده، نه تمام زمان‌ها.

این فقه من بود. دیدی چطور تفسیر میکنم؟
بر اساس این تفسیر، میگم امروز رعایت این حد از پوشش برای زنان مومن لازم نیست. چون شرایط زمانه عوض شده.
فهمیدی؟ من فقیه هستم.»

پ.ن: این آیه مربوط به یه مساله است که محمد باهاش روبرو بوده. یه عده از منافقان معترض زنان باایمان می‌شدند. وقتی از منافقان می‌پرسند «چرا اذیت می‌کنید؟»، جوابشون این بوده که ما می‌خواستیم کنیزان رو اذیت کنیم. فکر کردیم این‌ها کنیزاند. برای اینکه این مشکل حل بشه، حکم میاد که زنان مومن جوری بپوشند که از کنیزان متمایز بشن. این یه مساله است برای اون زمان، نه تمام زمان‌ها و مکان‌ها. حکم متناسب با اون مساله هم فقط برای اون زمان و اون مکان مصداق داره، نه تمام زمان‌ها و مکان‌ها.
اما قشر مذهبی با تکیه به این آیه به زور میخواد حجاب حداکثری مورد اشاره در قرآن رو به همه تحمیل کنه. این درحالیه که این آیه صرفا داره برای یه مسأله جزئی و بی‌اهمیت یه راهکار فراهم میکنه. اما این قشر این مسأله بی‌اهمیت رو به زور می‌خواد بزرگ کنه. همین‌قدر زورگو!