بهار باز اومده دوباره | 35.699738,51.338060
زن زندگی آزادی(۱)
سوال:آیا جامعه توانایی پذیرش و مهم تر از اون، اجرایی کردن این شعار در زیست اجتماعیش رو داره؟
قبل از هرچیز باید به مفهوم اصلی این شعار،که این روزها زیاد شنیده میشه و روی دیوارهاهم خودنمایی میکنه،توجه کنیم.
زن زندگی آزادی. مهم نیست این شعار اولین بار توسط کومله استفاده شده،توسط داعش یا مردم ایران. به هرصورت ما باید به معنای اون توجه کنیم یا اگر بخوام دقیق تر بگم، باید به مفهومی که جامعه قصد داره به این کلمات ببخشه فکر کنیم.
زن زندگی آزادی، نه زن زندگی شهادته و نه زن هرزگی آزادی!

آیا کار نیلوفر فولادی رو تایید میکنم؟خیر
آیا کار نیلوفر فولادی رو تابو میدونم؟بله
آیا به نظرم نیلوفر فولادی بدترین زمان ممکن رو برای این کنش اجتماعی انتخاب کرد؟متاسفانه بله
آیا نیلوفرفولادی رو هرزه میدونم؟قطعا خیر
فمن (به اوکراینی: Фемен) مشهور به زنان با سینههای برهنه[۱] نام یکی از گروههای فمینیستی در اوکراین میباشد که دارای بیش از صد عضو میباشد. این گروه که در سال ۲۰۰۸ تشکیل شدهاست، با انجام تظاهرات برای رسیدن به اهداف خود در تلاش است. این گروه اهداف خود را در مبارزه با هر سه جنبه پدرسالاری و مردسالاری، یعنی استفاده ابزاری و جنسی از زنان، دیکتاتوری و مذهب میداند. اعضای این گروه در تظاهرات خود را به صورت برهنه و نیمه برهنه درمیآورند.


حادثه ی شاهچراغ ربطی به زن زندگی آزادی نداشت، پس نباید خشم و غم رو متوجه این شعار بنیادی کرد. و انتقام این حادثه رو نباید از این واژه ها گرفت.
_خب،ته این همه آسمون به ریسمون بافتن چیه،اصلا این شعار تعریف قابل قبولی داره؟
+البته که داره،تعریف واضحه:برای آزادیِ زن و زندگی تلاش کنیم.
_شعار قشنگی بود،ولی چرا باید برای آزادی زن تلاش کنیم؟چون شخص نویسنده خودش رو فمینیست میدونه؟
+خیر. این موضوع ربطی به فمینیست ها و خواسته هاشون نداره. بلکه درباره ی زن، چیزی که خیلی مشخصه اینه که با کنترل زن میشه یک جامعه رو کنترل کرد و با آزادی زن میشه زندگی اجتماعی یک دنیا رو آزاد کرد.
اگه بخوایم برگردیم به تاریخ خودمون،از دوره قاجار گرفته تا پهلوی اول و دوم و حتی نظام حال حاضر پوشش زن ها،تحصیل و اشتغال زن ها،وظایف زن ها و رفتار و افکار زن ها کنترل میشده. توی دوره های مختلف این کنترل ها کمتر و بیشتر بوده.
از حرمسراهای قاجار و شرایط سخت پوشش بگیر تا بیایم به سمت بی حجابی اجباری پهلوی اول تا حجاب اجباری نظام جمهوری اسلامی.
از بی کفایتی قاجار و کارهای بدون حکمتشون که بگذریم باید اعتراف کنیم که هم رضاشاه و هم جمهوری اسلام با اجبار روی پوشش اهداف زیبایی رو دنبال میکردن،اولی قصد داشت اسارت خونگی زنها رو بشکنه و نوعی رنسانس در ایران رقم بزنه اما فراموش کرده بود که خیلی از زن ها اسارتشون رو میپرستیدن و این به خودیِ خود چیز بدی نبود و جمهوری اسلامی که سعی کرد دیدگاه جنسی به زن رو به وسیله پوشش کم کنه و حضور اجتماعیش رو گسترش بده و چیزی که فراموش شد این بود،نمیشه تمام اقشار جامعه و طیف های مختلف دینی،فکری و اخلاقی رو ملزم به پوشش اسلامی کرد.
_حالا باید چیکار کنیم،بگیم هرکی دوست داشت فردا هرلباسی دوست داشت بپوشه یا حتی اصلا لباس نپوشه و بیاد توی خیابون؟
+مسلما نه.
به دودلیل:
1-تمام کشورهای جهان قوانین خاصی برای پوشش دارن و نمیشه هرچیزی رو برای هرجایی پوشید، چون هرچه قدر هم که آدم ها متمدن بشن درنهایت میل جنسی وجود داره و بی قانونی برای پوشش(چه زن چه مرد)میتونه باعث انحطاط یه جامعه بشه.
2-برای ایجاد تغییرات در این سطح،اول باید یکسری فرهنگ سازی سریع صورت بگیره به این صورت که بی حجابی برابر با هرزگی شناخته نشه و سریعا یک سری قوانین بازدارنده برای جلوگیری از رفتار افراطی ها درنظر گرفته بشه و تازه بعد از اون، قوانین تغییر بکنن و البته فرهنگ سازی نرم و پیوسته با سرعت کمتر در سطح وسیع انجام بشه.
و تمام توضیحات بالا تنها برای پوشش مطرح شد و همونطور که همه میدونیم درزمینه های مختلف، این مشکلات وجود داره و مطمئنن بازگوکردن و راه حل دادن برای تمام اون ها در حوصله ی این متن نمیگنجه. چیزی که قابل تصوره اینه که، اگر مردم و حکومت یک جامعه بتونن آزادی زن رو به رسمیت بشناسن یعنی آزادی تک تک افراد اون جامعه به رسمیت شناخته میشه و آزادی افراد یک جامعه در چارچوب قوانین منطقی،منجر به ایجاد زندگی میشه.
اینجا صرفا هدفِ شعار مترقی زن-زندگی-آزادی توضیح داده شد، و به مشکلات اقتصادی اشاره نشد و باید بپذیریم که اجتماع سالم و شاد و آزاد بی شک روی شرایط اقتصادی بی تاثیر نیست.
برسیم به سوال اول متن،آیا جامعه توانایی پذیرش و اجرایی کردن زن زندگی آزادی رو داره؟
با توجه به تجربه زیستی من،بله داره.
چیزی که مشخصه اینه که حداقل جوونای امروز ایران درک کردن که آزادی زن تاثیر مستقیمی روی آزادی تمام مردم، فارغ از جنسیتشون داره.
اکثریت قاطع جامعه ی تحصیل کرده ی شهرنشین ایرانی و تعداد قابل توجهی از حاشیه نشین ها قتل های ناموسی رو تایید نمیکنه(واکنش مردم به قتل رومینا اشرفی)، کودک همسری حتی دربین بسیاری از خانواده های سنتی قابل قبول نیست،تعداد افرادی که به قوانین زن ستیز برای طلاق و به صورت کلی تعهدات ضمن عقد معترض هستن، کم نیست.
برای تایید این مسئله کافیه اون رو مقایسه کنیم با دیدکلی جامعه، نسبت به خانواده ی رنگین کمونی و خیلی سریع متوجه میشیم جهت گیری توده نسبت به این دو به شدت متفاوته.
و قطعا با فرهنگ سازی به وسیله ی تبلیغات تلویزیونی،فیلم و سریال و تئاتر،کتاب ها و سلبریتی ها و همچنین اصلاح قوانین میشه تعداد این افراد بالاتر برد و این شعار به مرحله ی اجرا رسوند.
ناله مرغ اسیر این همه بهر وطن است
مسلک مرغ گرفتار قفس همچو من است
همت از باد سحر می طلبم گر ببرد
خبر از من به رفیقی که به طرف چمن است
فکری ای هموطنان در ره آزادی خویش
بنمایید که هرکس نکند مثل من است
خانه ای کو شود از دست اجانب آباد
ز اشک ویران کنش آن خانه که بیت الحزن است
جامه ای کو نشود غرقه به خون بهر وطن
بدر آن جامه که ننگ تن و کم از کفن است
جامه زن بتن اولیتر اگر آید غیر
ز آنکه بیچاره در این مملکت امروز زن است
آن کسی را که در این ملک سلیمان کردیم
ملت امروز یقین کرد که او اهرمن است
همه اشراف بوصلت خوش همچون خسرو
رنجبر در غم هجران تو چون کوهکن است
عارف از حزب دموکرات خلاصی چون مور
مطلب ز آنکه خلاصی تو اندر لگن است
مطلبی دیگر از این انتشارات
سیندرلا 2021
مطلبی دیگر از این انتشارات
خداحافظ اینستاگرام
مطلبی دیگر از این انتشارات
من هم