فعلا هیچ
شکسته
روی صندلی کنج سمت راست کلاس نشستم و به یه آهنگ رندوم به اسم شکسته از ماهان ملک گوش میدم
روز خوب؟
قرار بود باشه ولی خب نشد که بشه
نسیم بهاری از بین پرده های اداری کلاس داخل میاد و دارم به این فکر میکنم که «ما» آخرین بار کی احساس خوشبختی کردیم
«کسی با دست زد رو سینه ی من
سکوت تو هواپیما شکسته»
آخرین باری که لبخند رو لبمون نخشکید و برای مدتی همه چیز خوب بود
آخرین باری که امید بهمون اجازه ی رویا بافتن بدون احتمالات از زمین تا آسمون متفاوت رو داد
«شکسته تو سفارت وقت دارم
تن بی رنگ رویا ها شکسته»
و دلمون آتیش نگرفت
کی بود؟
ما سالهاست داریم تلفات میدیم و انگار حالا حالا ها ادامه داره.
«پرنده پر بزن سمت رهایی
از اون بالا خط دریا شکسته»
مدرسه خواهر یکی از دوستانم رو امروز گاز سمی زدند فکر میکردیم تمام شده ولی انگار هنوز ادامه داره.
جالبه در دوران اعتراضات عکس تک تک افرادی که از کنار معترضین رد میشدند هم ضبط و برخورد میشد. ایکاش مسئولین امنیتی کشور همیشه همینقدر جدی بودند و کسی دغدغهمند امنیت شکسته شده ی ما بود.
لینک آهنگ
«بهت میگم هنوز امیدوارم
اگر هم تا ته دنیا شکسته»
مطلبی دیگر از این انتشارات
پریود دوم زن در یک ماه از استرس!
مطلبی دیگر از این انتشارات
جنسیتزدگی در محل کار
مطلبی دیگر از این انتشارات
مقایسه زن داستان «پیاده» با «زنی که مردش را گم کرد»