مهسا در راه بهشت!

منتظر نشسته ام!

منتظرم یک روز در راه رسیدن به بهشت تمام جان مرا بگیرند!

مهسا بهشت را هم به خوابش نمیدید!

دختر شل حجاب را چه به بهشت؟چه به همنشینی با غلمانهای چهار شانه ی عرب و تکیه بر متکاهای مخملین سبز رنگ؟

آیا هنوز ایمان نیاورده اید!؟هنوز هم دروغ می پندارید؟

ما شما را به راه راست هدایت کردیم!

ما گفته بودیم که شما نصف مرد هستید.ما گفته بودیم که مردها بر شما قیمومیت دارند!

ما که گفته بودیم مردها حق دارند غرور شما را،عواطف شما را جریحه دار کنند!
چگونه؟؟؟
خب میگویم برایتان:

مردها همانند گرگهای همیشه گرسنه (البته نه همه ی مردان)«پی نوشت خودم نویس»هستند و شما طعمه !

خب این حق طبیعی مرد هست که زوجات بیشمار اختیار کند.گوربابای غرور و احساسات له شده تو(زن).

تو اصلا مگر حق اعتراض داری؟تو لله ی فرزندان مرد هستی و کنیز خانه اش.نه فرزند برای توست و نه خانه!

حالا گریه نکن.ما لطف کرده ایم قانونی گذاشته ایم که مرد با مبلغی تو را بخرد و هر وقت دلش خواست و البته اگر منصف بود مبلغ قراردادی که پای جوانی و زیبایی ات دادی را به تو پرداخت کند!

خب حالا هم همان مردها با همکاری عده ای زن بیمار تصمیم گرفته اند راه بهشت را برایت هموار کنند!

ناشکری نکن جانم.روزی هزار بار سجده ی شکر به جا بیاور و به زندگی آزادانه ی خود ادامه بده!

وسط کلی کار و مشغله ی روحی و ضعف روحی و جسمی تصویر بی جان مهسا شده سمباده روحم!

بعد از یک روز سخت توان نوشتن نداشتم!

فقط خواستم بار روانی ناشی از این غم رو کم کنم!