نقدی بر تمامیت خواهی در پوشش

اگر برای پوشش زن و مرد تعیین تکلیف شود بعد ها متوجه این موضوع خواهیم شد که در شخصی    ترین مسائل و اعتقادات شخصی انسان ها نیز شاهد کنترل و مدیریت شدن توسط دولت خواهیم شد .
اگر برای پوشش زن و مرد تعیین تکلیف شود بعد ها متوجه این موضوع خواهیم شد که در شخصی ترین مسائل و اعتقادات شخصی انسان ها نیز شاهد کنترل و مدیریت شدن توسط دولت خواهیم شد .

در این نوشتار قصد دارم نقدی بر حجاب اجباری و همچنین هر نوع تمامیت خواهی در پوشش در جامعه را انجام دهم.صرفا قبل بحث مدنظر باید این نکته را متذکر شوم که نوشتار من یک نوشتار زن گرایانه یا فمنیستی در حوزه مطالعه جنسیت نیست . صرفا یک همدردی و دفاع از حقوق زنان هست که باید تمام اقشار جامعه بدان واقف باشند و نکته مهم تر از نظر من راه گریز از ستیز با جنسیت تنها می‌توان اتحاد و سازگاری و درک مقابل دانست و هر دو جنسیت را نباید مقابل همدیگر و متضاد هم در تاریخ قرار دهیم و برای اینکار هم زنان و هم مردان باید حقوق همدیگر مطالبه کنند تا ما به دیدی انسانی و فراجنسیتی برسیم .(از تکرار مکررات و بدیهیات بسیار عذرخواهم ،این مطلب را فقط جهت دوری از سو تفاهم و سوگیری نوشتم).

مفهوم حجاب اجباری که گاهی از طریق بازی با کلمات و انحراف از موضوع حجاب قانونی خوانده می‌شود را می‌توان از چند جهت ضعیف و سست دانست . یکی از موضوعات حول محور آن مفهوم تحریک جنسی مردان توسط زنان است . این استدلال بر این اساس است که از آنجا زنان برای جاذبه و انجذاب جنسی دارند در نتیجه زنان باید خود را بپوشانند تا بتوانند در جامعه فعال باشند و نظام خانواده را نگاه دارند،نکته مشکلی که باید فهمید این است که این استدلال زنان را تبدیل به یک ابژه جنسی می‌کند و باعث عینیت سازی جنسی زنان در ضمیر ذهن جامعه می‌شود،به عنوان مثال ما اگر تماما بدن و اندام و حتی موی آن را تماما اغوا کننده و جنسی بدانیم (علاوه بر توهین به کرامت انسانی) ناخواسته دچار این مفروض شده ایم که زنان موجودات جنسی برای مردان هستن پس در نتیجه باید خود را بپوشانند

حجاب ستیزی و تلاش برای تحقیر و توهین و تعیین تکلیف برای زنان مسلمان در سراسر جهان و متاسفانه در ایران هم هست نیز حرکتی فاشیستی و تمامیت خواهانه است  و این اشتباه تنها سبب از بین بردن امنیت روانی زنان مسلمان می‌شود.
حجاب ستیزی و تلاش برای تحقیر و توهین و تعیین تکلیف برای زنان مسلمان در سراسر جهان و متاسفانه در ایران هم هست نیز حرکتی فاشیستی و تمامیت خواهانه است و این اشتباه تنها سبب از بین بردن امنیت روانی زنان مسلمان می‌شود.



مسئله دیگر از سستی حجاب اجباری مفهوم حق پوشش می‌توان نام برد .اینکه مردان و زنان در خصوص حریم خصوصی و پوشش شخصی خود در جامعه حق انتخاب دارند. تمامیت خواهی و ایجاد مرز و فرمولیزه کردن زنان و مردان موجب از بین بردن فردیت می‌شود .این سلطه گری و هژمونی برای زنان تنها ثمره و محصول آن سرایت و تسری پیدا کردن در مسائل دیگر شخصی انسان است و تنها سبب برده سازی انسان ها می شود. ابراز قدرت و سلطه را اگر بی پاسخ قرار دهیم تنها و تنها راه راه برای سلطه گیری های وقیحانه و محدود کردن آزادی فردی باز کرده ایم.

برای آشنایی بیشتر با  حکومت های توتالیتر  کتاب های اورول و آلدوس هاکسلی   و سولژنیتسین را توصیه میکنم.
برای آشنایی بیشتر با حکومت های توتالیتر کتاب های اورول و آلدوس هاکسلی و سولژنیتسین را توصیه میکنم.


اما چرا این مسئله مهم هست و آیا صرفا موضوعی فمنیستی است ؟آیا صرفا یک حق خواهی برای زنان است و اهمیتی ندارد؟ نکته ای که در خصوص حکومت های ایدئولوژیک تمامیت خواه دانست این است وقتی متوجه می‌شوند توده اهمیتی به مباحث حقوقی نمی‌دهند، برای ارضای خواسته ها و توهم های مجهولش به طور وسواسی تر از قبل توده را کنترل و مدیریت می‌کند همچون عروسک خیمه شب بازی.

نکته دیگر که از منظر من پوشش اجباری را رفتاری توتالیتریستی معرفی می‌کند تلاش برای سانسور پوشش های مختلف برای این مطلب هست که خویشتن را خیر مطلق و برتر معرفی کند و به زور وسواسی هر نوع سانسور و سرکوبی را بر نمی‌تابد. این خیر مطلق برای به ثمر رساندن خواسته های کودکانه و متهمان پس از آنکه متوجه می‌شود مردم استدلال او را منطقی نمی‌دانند وارد فاز جدید از اقناع سازی می‌شود و آن هم خشونت های سازمان یافته در نهاد های نظامی می‌توان گفت.

مطالبه گری برا هر دو جنسیت و  تلاش برای سازگاری میان هر دو برای ترمیم گذشته ضروری است.
مطالبه گری برا هر دو جنسیت و تلاش برای سازگاری میان هر دو برای ترمیم گذشته ضروری است.



و در نهایت این حرف هم غافل نماند که باید در طول انواع صورت‌بندی های مختلف سیاسی فلسفی مراقب این باشیم که افراد مطلق برای پوشش مردان و زنان تعیین تکلیف نکنند چه از حجاب ستیزی رضا پهلوی گرفته و چه از حجاب اجباری جمهوری اسلامی.

در نهایت از مطالعه این نوشتار از شما بسیار سپاسگزارم و مخاطبان بزرگوار بد بنویسیم را به خاطر خامی قلمم بر من ببخشایند.