چرا اسم فمنیست ها بد در رفته؟!

بالاخره فمنیست بشویم یا نه؟!
بالاخره فمنیست بشویم یا نه؟!


من به عنوان فمنیستی که خیلی وقت‌ها می‌ترسد بگوید فمنیست (Feminist) است، و کسی که سال‌ها به خاطر تبلیغات منفی و کم‌سوادی دید بدی به فمنیسم (Feminism) داشته، می‌خواهم گزاره‌هایی را که در مسیر فمنیست شدن خوانده و شنیده‌ام، نقد کنم. شما هم بخوانید، شاید جواب سؤال‌هایتان را گرفتید و ابهامتان رفع شد!

فمنیست‌ها فلانند و بهمان!

یکی از عاداتی که خیلی از ما داریم، کلی‌گویی و برچسب‌زنی است. وقتی عده زیادی از آدم‌ها را توی یک جعبه می‌چپانیم و رویش هم یک برچسب گنده می‌چسبانیم تا مبادا درش باز شود، داریم بیش از پیش از تفکر منطقی و واقع‌بینی فاصله می‌گیریم‌. همان‌طور که همه مسیحی‌ ها هیتلر یا مادام ترزا نیستند، همه مارکسیست‌ ها استالینیست یا فرانکفورتی نیستند، همه مسلمان‌ها داعش یا حافظ نیستند و...، همه فمنیست‌ها هم نون الف یا لوس ایریگاری نیستند!

فمنیسم، فمنیسم است؛ خودت را گول نزن!

این گزاره بیش‌تر از هر چیزی نشان از عدم مطالعه و ناآشنایی با انواع جریان‌ها و موج‌های فمنیسم دارد. چیزی که می‌خواهم بگویم، با تیتر قبلی هم ارتباط دارد. عامل مهمی که زندگی دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد، کردار و عمل شخص است، و نه فکر و نیت او. درست است که هر عمل آگاهانه‌ای از نوعی نیت سرچشمه گرفته، اما در نهایت مثلاً نمی‌توان گفت چون همه مسلمان ‌ها به خدا و قرآن و پیغمبر باور دارند، پس عملکرد همه‌شان مثل هم است! باور، به تنهایی نماینده چیزی نیست. چه بسا ما باورهایی داشته باشیم که حتی خودمان هم ندانیم از کجا آمده و چرا آن را داریم!

پس این همه فمنیست ضد مرد و زورگو را نمی‌بینی؟!

بله می‌بینم، خوب هم می‌بینم! اما این من هستم که تعیین می‌کنم باور و‌ طرز فکری که دارم، چه لباسی تنش کند. اگر خیلی‌ها راه غلط را در پیش گرفته‌اند، دلیل نمی‌شود من کلاً از مسیر خارج بشوم.

فمنیسم می‌خواهد زن را آزاد کند؛ اما آزادی‌اش به نفع مرد تمام می‌شود!

اول بپرسم که: چه ایرادی دارد اگر مردها هم که مثل ما زن‌ها انسان هستند، از آزادی جنسیت‌ها نفع ببرند؟! جامعه بشری اگر قرار است پیشرفت بکند، چرا نکند؟! اتفاقاً خیلی از مردانی که دشمن قسم‌خورده فمنیسم هستند، به خیالشان خطور نمی‌کند که تعدیل یا براندازی مردسالاری تا چه اندازه برای خود آن‌ها فایده دارد!

دوم این که شاید بگویند منظور از آزادی، فقط آزادی جنسی است و کالا شدن زن. و من باید در جواب این ادعا بگویم آن چیزی که زن را کالا نگه می‌داشته، فرهنگ دیرینه مردسالاری از قرن‌ها پیش و متعاقب آن، مذاهب کنیسه‌ای، کلیسایی، مسجدی و... بوده‌اند -فارغ از رسالت پیامبران آن‌ها. و حالا هم آن چیزی که بیش از پیش زن را دست‌مایه هوس مرد کرده، معیارهای جهانی سرمایه‌داری است! فمنیسم در بیش‌تر جریان‌های خودش، مخالف شدید کاپیتالیسم بوده و هست.

حالا چه‌ گیری داده‌ای که بگویی فمنیست هستی؟!

اصول کلی فمنیسم که هر فمنیست ″جریان‌ساز″ به آن باور داشته و دارد، برابری زنان در حق انتخاب با مردان است. این که به عنوان انسان‌هایی هم‌پایه با مردان، بتوانند انتقاد و مبارزه کنند، منصب‌های متناسب با استعدادهایشان را داشته باشند و کسی به آن‌ها امر و نهی نکند.

واقعاً چه مردی می‌تواند تعیین کند که صلاح زن چیست، و همزمان فکر کند که مردی عاقل و درستکار است؟

فمنیست‌ها، اولین منتقدان یکدیگر هستند. من هم به عنوان یک فمنیست نسبت به همه کسانی که در کارشان ایراد می‌بینم، موضع می‌گیرم و نقدشان می‌کنم.

کسانی که بدون مطالعه و آگاهی، مدام فمنیست‌ها را مورد لطف و مرحمت فحش‌ها و تهمت‌هایشان قرار می‌دهند، انگار یا خبر ندارند و یا فراموش کرده‌اند که مبارزات زنان تا چه اندازه در تغییر علومی مثل جامعه ‌شناسی اثرگذار بوده‌است.

Feminism and Unity
Feminism and Unity


غرب‌ زده‌ ی بدبخت!

شرق‌ زده ‌های گرامی، فکر می‌کنند معیار حق و حقانیت، فرهنگ خودشان است. چه کسی جز خودشان این را گفته؟ هر فرهنگ و مرز و بومی چیزهای دوست‌داشتنی و نفرت‌انگیز مختلفی دارد. چیزی تحت عنوان فرهنگ خوب یا فرهنگ بد نداریم. ما حالا در جهانی زندگی می‌کنیم که هیچ‌کس نمی‌‌تواند ادعا کند از هیچ جایی جز محله و خانه خودشان تاثیر نمی‌گیرد. رسانه مدام توی مغز ما مته می‌گذارد. همان بچه‌محل‌ها و اعضای خانوادهْ خودشان تحت تأثیر انسان‌های دیگر هستند. خیلی از ما سبک زندگیمان را به یمن قدوم مبارک فضای مجازی، شبیه غربی‌ها می‌کنیم. و در این میان، فقط فمنیسم مکتبی غربی است و اخ و پیف است؟!

من کاملاً قبول دارم که برای بناکردن فرهنگی جدید، باید زیرساخت آن مهیا باشد؛ قبول دارم که خیلی از آموزه‌های فمنیسم برای امروز یا حتی فردای ایران کارساز نیست؛ قبول دارم که پیتزای قورمه‌سبزی غذای خوشمزه‌ای نیست؛ اما عدالت و دادخواهی، از ویژگی‌های مشترک جهانی است. یک بچه‌گربه را اذیت کنی، چنگت می‌اندازد؛ چه این بچه‌گربه ایرانی باشد، چه ژاپنی، چه استرالیایی! انسان که دیگر جای خودش را دارد.

حالا خودت بگو فمنیسم چی دارد که این‌همه سنگش را به سینه می‌زنی!

فمنیسم در قدم اول یعنی اتحاد تمام زنان با هر رنگ و زبان و فرهنگی، و در قدم‌ بعد اتحاد تمام جنسیت ‌ها و انسان‌ها علیه تبعیض. فمنیسم یعنی من انسانم و به موجب انسان بودنم عقل دارم و به موجب عاقل بودنم کسی حق ندارد صلاح من را تعیین کند و سلیقه و باور شخصی یا ساختاری خودش را بر من اِعمال کند؛ فقط و فقط چون دوست ندارد جهان را متفاوت ببیند! بد نیست به نیت کسانی که با هر اندیشه‌ای سرسختانه مخالف هستند، فکر و باور سنگی‌شان را ریشه‌یابی کنیم. خواهیم دید که بیش‌تر آن نیات، شخصی و ناشی از ترس‌های ناخودآگاهند. فمنیسم، تیشه‌ای است بر بت‌های بی‌شمار مردسالاری!

"من یک فمنیستم، و تمام انسان‌های نیکوکار و عادل و ستمدیده را دوست دارم!"

اگر هیچ کسِ دیگری فمنیست نباشد، به او خرده نمی‌گیرم. اما اگر کسی به من خرده بگیرد، این نوشته‌ام را نشانش می‌دهم!

زنان تاریخ ساز
زنان تاریخ ساز