چرا می‌گوییم زنان نامرئی؟

عکس از خبرگزاری مهر
عکس از خبرگزاری مهر


متن پیش رو خلاصه‌ای از کتاب زنان نامرئی نوشته کرولاین کریادو پرز است. این کتاب توسط نرگس حسن‌لی به فارسی هم منتشر شده است.

فاصله جنسیتی علاوه بر جنبه‌های آشکار، زاویه‌های پنهان زیادی دارد که ممکن است به آن‌ها توجه نکرده باشیم. لرزیدن در اداره‌هایی که دمای محیط متناسب با دمای بدن مردان است، آسیب چشم‌گیر زنان در ماشین‌هایی که امنیت آن‌ها برای اندازه بدن مردها طراحی شده و عوارض بیشتر داروها بر بدن زنان از جمله‌ی این نمونه‌هاست. با پیشرفت پزشکی و استفاده از داده‌هایی که همین فاصله جنسیتی در آن برقرار است، این آزمایش‌های پزشکی به قیمت جان زن‌ها تمام می‌شود. نتیجه‌هایی که زن‌ها را در نظر نمی‌گیرند.

این فاصله در زبان هم دیده می‌شود. در زبان‌هایی که هر چیزی جنسیت دارد وقتی جنسیت کسی را نمی‌دانیم از گرامر مذکر استفاده می‌شود. مثلا در عربی برای خدا از هو استفاده می‌شود. مثال دیگر از تاثیر جنس مذکر رو می‌توانیم در زبان اسپانیایی ببینیم. در زبان اسپانیایی به جمعی از معلم‌های زن Las profesoras می‌گویند. ولی به محض اینکه یک مرد وارد گروه شود جنسیت گروه به مذکر Los profesores تغییر می‌کند.

فاصله جنسیتی از دوران کودکی وجود دارد. فقط ۱۳٪ شخصیت‌های کارتونی حیوان، زن هستند و در انسان‌ها این رقم فقط به ۳۲٪ می‌رسد. در سال ۲۰۱۵ در تحقیقات مرکز Pew نشان داده شد که در آمریکا تعداد برابری زن و مرد بازی‌های کامپیوتری می‌کنند، در حالی‌که در کنفرانس E3 (بزرگترین نمایشگاه بازی‌ها) در سال ۲۰۱۶ تنها ۳/۳ درصد قهرمان بازی‌ها زن بودند.

همه‌ی این اتفاق‌ها افتاده است، چون جنسیت مردها جنسیت اصلی بوده است. شخصیت ثور در کمیک‌بوک‌های مارول وقتی تبدیل به زن شد صدای اعتراض هوادارها را درآورد، ولی وقتی تبدیل به قورباغه شد کسی چیزی نگفت. خیلی از طرفداران برنامه دکتر هو وقتی شخصیت دکتر هو بعد از سال‌ها به یک زن تغییر کرد این برنامه را تحریم کردند. چرا که پسرها الگوی پنجاه ساله‌شان را از دست دادند.

نام‌های بزرگی هستند که اعتبار کارشان به مردهای اطرافشان رسیده: نویسنده، دانشمند، کاشف، هنرمند، مخترع. از روزالید فرانکلین کاشف DNA گرفته تا سوزان سانتاگ نویسنده. امر مطلق بودن مردانگی دلیل این شکاف‌ در داده‌های جنسیتی است. به خاطر اینکه زنان دیده نمی‌شوند و به یاد نمی‌مانند. داده‌های موجود، زنان که نصف جمعیت زمین را تشکیل می‌دهند را در اقلیت قرار می‌دهد.

فضای دست‌شویی‌های مردانه و زنانه اکثرن برابر هستند؛ در صورتی که زنان ۲/۳ برابر بیشتر از مردان زمان دست‌شویی رفتنشان طول می‌کشد. ۲۰-۲۵ درصد زن‌هایی که توالت می‌روند ممکن است پریود باشند. عوض کردن نوار بهداشتی و تامپون زمانبر است. زنان حامله دفعات بیشتری دستشویی می‌روند و زنان با احتمال بیشتری بچه‌، معلول و افراد مسن همراه خودشان دارند. طراحی فضاها برای نصف جمعیت دنیا مسئله کمبود امکانات نیست، مسئله اولویت‌هاست. این مسئله آشکارا ناعادلانه است. شاید به نظرتان توالت مسئله مهمی نباشد ولی یک زن از هر سه زن در دنیا به دستشویی امن دسترسی ندارد در حالی که مردها به راحتی هر جا ممکن است خودشان را راحت کنند. شرم و عدم امنیت باعث می‌شود زنان خود را ساعت‌ها نگه دارند.

زنان هر روز در جامعه شاهد متلک، خودارضایی مردان، تماس و دیگر آزارهای جنسی هستند. ولی در هیچ جای دنیا قانونی وجود ندارد که اگر این قبیل اتفاقات افتاد چه کار باید کرد. به همین دلیل زنان زیادی تنها سکوت می‌کنند و در مواقعی که هم سکوت نکنند اغلب شاهد عدم حمایت اطرافیان هستند. تجاوز به زن‌ها به خاطر جنس زن‌ها پیش نمی‌آید بلکه به خاطر جنسیت است که زن را موجودی می‌بیند که می‌شود دنبالش کرد، به او ناسزا گفت و تجاوز کرد (مفهوم جنس مربوط به آرایش بیولوژیکی بدنی است که با آن به دنیا می‌آییم، در حالیکه جنسیت مجموعه‌ای از رفتارها و کلیشه‌های جنسی است که جامعه و فرهنگ از هر جنس انتظار دارد.)

در روز ۲۴ اکتبر سال ۱۹۷۵ زنان ایسلندی یک روز مرخصی گرفتند و کار نکردند. این اعتصاب با اجرای ۵ سازمان زنان نه تنها برای کارهای مزددار، که شامل آشپزی و کار خانه هم می‌شد. ۹۰ درصد زنان ایسلند در این اعتصاب شرکت کردند. در کشوری که تنها ۲۲۰ هزار نفر جمعیت داشت، ۲۵ هزار نفر در میدان reykjuvik جمع شدند. سال بعد قوانین ضد نقض جنسیتی تصویب شد. اکنون ایسلند از سوی اکونومیست بهترین کشور برای زنان شاغل محسوب می شود. همه این تلاش ها برای زنان شاغل بود ولی زنان غیرشاغل چه می‌شوند؟ ۷۵ درصد کار بدون مزد در دنیا توسط زن ها انجام می شود که متوسط ۳ تا ۶ ساعت در روز در مقایسه با مردان که بین ۳۰ دقیقه تا ۲ ساعت است. این عدم تعادل خیلی زود شروع و با افزایش سن بیشتر می‌شود. دختران به کوچکی پنج سال به وضوح از برادرهای خود در خانه بیشتر کار می کنند. حتی در زوجهایی که برای کار خانه پرداخت می‌کنند و وضعیت مالی خوبی هم دارند، زن ها کارهای باقیمانده را بیشتر انجام می‌دهند. حتی در کشوری با بالاترین آمار کار بدون مزد برای مردان، یعنی دانمارک، مردها زمان کمتری از زنان صرف کارهای بدون مزد می کنند. در حالی که در خیلی از کشورها آماری در دست نیست. در ایتالیا ۶۱ درصد کار زنان و فقط ۲۳ درصد کار مردان بدون مزد است. همچنین زنان و مردان مجرد به میزان برابر کار انجام می دهند ولی به محض شروع زندگی میزان کار خانه زنان افزایش و مردان کاهش می‌یابد.

در سال ۱۹۸۴ استیون لوی خبرنگار حوزه تکنولوژی کتابی به اسم هکرها: قهرمانان انقلاب کامپیوتری نوشت که در آن همه شخصیت‌ها مرد بودند. علوم کامپیوتر یکی از رشته‌هایی است که بیشترین جانبداری به سمت مردها را دارد. نکته عجیب که در اصل کدنویسی کاری زنانه بوده است. زنان اولین کامپیوترها بودند؛ انجام مسائل ریاضی سخت با دست برای ارتش قبل از اینکه ماشینی جای آنها را بگیرد.

انیاک ENIAC اولین کامپیوتر کاملاً دیجیتال در سال ۱۹۴۶ توسط ۶ زن برنامه نویسی شده بود. در طول سال‌های ۴۰ و ۵۰ میلادی هم زن‌ها در برنامه نویسی غالب بودند. در حدود همین زمان‌ها بود که کارفرماها شروع به فهمیدن این موضوع کردند که برنامه نویسی موضوعی پیش پا افتاده نیست و رهبران صنعت شروع به آموزش مردان کردند. فارغ از اینکه این سوگیری عمدی یا سهوی بوده ولی سوگیری غیرقابل انکار است. مثالی دیگر از محل کار می‌شود به گوگل اشاره کرد در جایی که زنان کمتر از مردان برای ترفیع درخواست می‌دهند. گوگل متوجه این موضوع می‌شود و کارگاهی برای زنان برگزار ‌می‌کند تا زنان را تشویق کنند تا خود را برای ترفیع نامزد کنند. اما به چه دلیل کاری که مردان می کنند را کار درست در نظر می‌گیریم؟ تحقیقات اخیر نشان داده که زنان در ارزیابی هوش خود دقیق هستند در حالی که متوسط مردان خود را از دو سوم افراد باهوش‌تر می‌‌دانند. شاید درخواست زنان برای ترفیع کم نبوده و تنها درخواست مردان بیش از حد بوده است.

کریستوفر دانیسن در سال ۱۹۹۸ گفت دنیا را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد: کسانی با دست‌های بزرگ‌تر و آدم‌های با دست‌های کوچک. کریستوفر به خاطر مشقت‌هایی که به عنوان یک پیانیست داشت به این مشکل برخورده بود. ولی او می‌تواند به جای تمام زن‌ها صحبت کند. پیانوهای ۴۸ اینچی استاندارد امروزی برای ۸۷ درصد زن‌ها بزرگ هستند. میانگین اندازه تلفن‌های هوشمند ۵.۵ اینچ است که مطابق با اندازه دست مردها ساخته شده. با اینکه سازندگان تلفن‌های هوشمند ادعا می‌کنند که این تلفن‌ها برای استفاده دو دست طراحی شده‌اند ولی یک مرد متوسط به راحتی می‌تواند از تلفنش یک دستی استفاده کند.

در دنیای تکنولوژی این فرض ضمنی است که مصرف کننده‌ها مرد هستند. وقتی سال ۲۰۱۴ اپل سیستم سلامتی خود را منتشر کرد که می تواند فشار خون، تعداد قدم و سطح الکل فرد را دنبال کند همان‌طوری که خیلی از زن‌ها اشاره کردند یک واقعیت مهم را فراموش کرده بود و آن دنبال کننده پریود زنان بود (در حال حاضر اپل این امکان را به اپ سلامت خود اضافه کرده است.)

طراحی ماشینهای سواری دنیای دیگری است که برای مردها طراحی شده است. در تصادف ماشین‌ها، احتمال آسیب به زنان ۴۷ درصد بیشتر از مردان است و زنان ۱۷ درصد احتمال مرگشان بیشتر است. زنان به طور میانگین کوتاه‌تر از مردان هستند که به خاطر همین باید جلوتر بنشینند تا پاهایشان به پدال‌ها برسد و مجبور هستند صافتر بنشینند تا بتوانند فضای بیرون را ببینند. همین مسئله زنان را آسیب‌پذیرتر می‌کند. همه اینها به خاطر این است که در آزمایش‌های تصادفات از عروسک‌هایی استفاده می شود که نماینده بدن مردان هستند: ۷۶ کیلو وزن ۱۷۷ سانتی متر قد.

یکی از زمینه هایی که داده‌ها درباره زنان ناکافی است داده‌های پزشکی است. سالها زنان، مردانی با سیستم تولید مثل متفاوت در نظر گرفته شدند. در صورتی که حتی سلول‌های ایمنی و پروتئین زنان با مردان متفاوت هستند. در سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ در اپیدمی سارس در چین، سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد ممکن نیست که اثرات سارس را در زمان حاملگی شناسایی کنیم، اطلاعاتی که نویسنده گفته ممکن است برای پاندمی بعدی لازم باشد و ما از آن بی‌خبریم.

در نهایت ما باید زنان را در سه ناحیه اصلی ببینیم. زنان به طور مداوم در معماری، تکنولوژی و پزشکی فراموش می‌شوند که دنیا را برای آن‌ها خطرناک‌تر می‌کند، باعث صدمه خوردن آنان در مکان‌هایی می‌شود که مناسب بدن‌شان نیست، منجر به طراحی ماشین‌هایی می‌شود که برایشان ساخته نشده‌ است و به ساخت داروهایی می‌انجامد که آینده زنان را در نظر نمی‌گیرند.