راه خانه کدام یکی است..؟!
می خواهم عشق اولم را به تو بدهم
دوست داشتن های عمیق، عجین شده با روح و جسم.....آدم را تبدیل به شخصیتی ازدواجی می کند....می خواهی از تمام موقتی ها بگذری.....زندگی ات را تمدید دائمی کنی.....و گاهی اوقات در اکثر مواقع تنها چیزی که میخواهی :« بچه ای از شخصی است که عاشقش هستی»
می دانم هرگز عاشق کسی مثل تو نخواهم شد....عاشقت هستم، خیلی زیاد....فقط دیگر از تو خوشم نمی آید.....شاید سال ها بعد از آخرین باری که دیدنت قلبم را به تپش انداخت بازهم قلبم را بتوانم حس کنم.....دوباره بخواهی دور شوی.....صدایت بزنم و بگویم که :« فکر می کردم دیگر از دستت خلاص شده ام» و دوباره چشم هایم از خنده در گوشه اش خط بیوفتد.....دوباره ترس ازدست دادنت به جانم بی افتد.....شکسته شوم و تمام تلاش این سال هایم برای قوی بودن را به هیچ برسانم و بگویم:« اگر به من خیانت کنی، من را رها کنی و قلبم را به تکه هایی تبدیل کنی یا پشتم را خالی کنی...می کشمت»
من برای فراموش کردنت تلاش می کنم...از یادم می روی....اما با دیدن عاشقانه ای دوباره به تو بر میگردم....
دوست دارم کسی به جای من برای تو از من در نبودن هایت اینگونه بگوید:« او با وجود تو زنده بود، بخاطر همین با کسی دیگر نماند و این کار او همه ما را عصبانی میکرد، چون فکر نمی کردیم که تو لیاقتش را داشته باشی.....او تو را آدم درستی کرد و تو در ازای اش او را خیلی خوشبخت کردی....و همیشه بخاطر این کار از تو قدردانی می کنیم»
16:01 20 مرداد 1401
پ.ن: دیالوگ های فیلم one day تو متن استفاده شده.....و بازهم آهنگی که گذاشتم خودش دنیایی دیگه است که حتما گوش بدین:))))
مطلبی دیگر از این انتشارات
نفرینِ شرقی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آدما رو صفر و یکی تعریف کن، سیاه و سفید
مطلبی دیگر از این انتشارات
فام