اشنا
بر هر ورق دفتر من
زادروزیپیشروست
این حرف ها ، اینکلمات
زاده افکار اوست
کیست او از من به من
نزدیک تر ، اشنا تر
یکنگاه اشنا ، یک اشنا مانند دوست
ایستاده در گردباد ، همچو که بادش میبرد
ان درد ها ، ان زخم ها ، انگار که یادش میرود
کیست او از من به من
محرم تر ، مرحم تر
یک نظر ، ده ها نظر
چشم ها بر روی اوست
این دوست ، این اشنا بوی غربت میدهد
از سر دلتنگی ، اوا سر میدهد
کیستی ، تو کیستی؟
یک سوال اشنا !
این سوال اشنا پاسخ حرف های اوست
من، منم
یک ایینه
پسبدان ؛
این اشنا ، همگی از خوی توست
مطلبی دیگر از این انتشارات
در تنهاییم برای کسی شعر می گویم
مطلبی دیگر از این انتشارات
سـه گـانـی
مطلبی دیگر از این انتشارات
📸دوربین و من (1) | خانه دلتنگ است.📸