همین که چمدانت را برمیداری همه میپرسند میخواهی کجا بروی؟ اماوقتی یک عمر تنهایی هیچکس ازتو نمیپرسد کجایی!، انگار همین چمدان لعنتی تمام ترس مردم از سفر است هیچکس از تنهایی تو نمی ترسد!
پیر عشق
من اگر پیرم گلم دل نوجوانی میکند،،
در میان بوسه هایت،
دلربایی میکند،،
بوده وهستم مرید
سفره ی احسان تو،،
من به فرمان دلم دارم خدایی میکنم
شانه ای از بهر تکیه،، قلبی بهر وصال
نازنین با این تفکر زندگانی میکنم
مطلبی دیگر از این انتشارات
تردستیهای گرگ پلید
مطلبی دیگر از این انتشارات
دریا،ارث ماهی
مطلبی دیگر از این انتشارات
آن آه عمیق