پادکست شنو، جایی برای شنیدن داستانها و ایدههای نو درباره زندگی. از سکوت تا تابآوری، در شنو، نسیمی از اندیشهها را تجربه کنید. 🎧 متن کامل هر اپیزود اینجاست!
نگرش و تأثیر آن در زندگی (قسمت اول پادکست شنو)
پیشمقدمه: درباره پادکست شنو
پادکست شنو جایی است برای گفتگو درباره موضوعات عمیق و تأثیرگذار زندگی. از نگرش تا سکوت، از ترس تا تابآوری، در شنو تلاش میکنیم تا سوالاتی را مطرح کنیم که ممکن است در جریان زندگی به آنها فکر نکرده باشیم.
شنو، نامی کردی به معنای "نسیم" است و در فارسی "شنونده" معنا میشود. این نام، روح و مفهوم پادکست را منعکس میکند: نسیمی از افکار و گفتگوهایی که ذهن را نوازش میدهند و قلب را به تأمل وامیدارند.
در این پادکست نه ادعای روانشناسی داریم و نه قصد سخنرانیهای انگیزشی. بلکه هدف ما، اشتراک داستانها، ایدهها و تجربههایی است که ممکن است تلنگری برای تغییر در زندگی شما باشد.
با ما همراه شوید تا در هر قسمت، به دنیای تازهای از ایدهها و نگرشها سفر کنیم. 🎧
سلام،
پس از بیش از ده روز فکر کردن و برنامهریزی، بالاخره تصمیم گرفتم اولین قسمت از پادکست شنو را ضبط کنم. در این مدت تنها به یک چیز فکر میکردم: چگونه این پروژه را آغاز کنم و بهترین راه برای معرفی آن چیست. پادکستهای مختلفی گوش دادم، در گوگل جستجو کردم و حتی از چت GPT مشورت گرفتم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که سادهترین و صمیمانهترین راه، شروع با یک سلام است.
سلام به شما شنوندگان عزیز.
مطمئنم که بهترین راه برای آغاز یک ارتباط، همین سلام ساده است. این اولین قسمت از اولین پادکستی است که من، فرهاد، تصمیم به ضبط آن گرفتهام و نام آن را شنو گذاشتهام. انتخاب این نام به دلایلی خاص بوده است؛ در زبان کردی، شنو نامی دخترانه به معنای نسیم است و در فارسی، به معنای شنونده. این ترکیب زیبا از معانی، بهترین توصیف برای پادکستی است که قصد دارم در آن با شما درباره موضوعات مختلف صحبت کنم.
لازم به ذکر است که شما به صدای یک روانشناس، پزشک، لایف کوچ یا فروشنده سخنرانیهای انگیزشی گوش نمیدهید. من فرهاد هستم، فردی عادی که اهل تملق و تعریف از خود نیست. هدف من این است که حرفهایی را با شما در میان بگذارم که شاید برایتان جالب و مفید باشد. پیش از شروع، احساس میکنم وظیفه دارم درباره پادکست شنو و هدف آن توضیحاتی ارائه دهم.
در ابتدای پادکست، قطعهای معروف از فیلم "طعم گیلاس" ساختهی عباس کیارستمی را پخش کردم. شاید این دیالوگ را شنیده باشید: "رفتم خودم را بکشم، یک توت مرا نجات داد. پرسیدند حالت خوب شد؟ گفتم آن لحظه بله، حالم خوب شد، ولی بعداً طرز فکرم، نگرشم، عوض شد."
این جمله تأثیرگذار به تغییر نگرش یک فرد در مواجهه با زندگی اشاره دارد. کلمه نگرش را در ذهن خود داشته باشید، زیرا در ادامه به آن بازخواهیم گشت. اما پیش از آن، میخواهم کمی بیشتر درباره این صحنه از فیلم صحبت کنم.
تصور کنید فردی نیمهشب، به هر دلیلی، تصمیم میگیرد به زندگی خود پایان دهد. به پای درخت توتی میرود، طناب را دور درخت میاندازد، اما طناب به درخت گیر نمیکند. او تصمیم میگیرد از درخت بالا برود تا طناب را محکم کند. در این حین، چند توت رسیده و آبدار میبیند و شروع به خوردن آنها میکند. طعم شیرین توتها به او میچسبد و در همان لحظه، خورشید طلوع میکند. با دیدن طلوع خورشید و تجربه طعم توتهای تازه، احساساتش تغییر میکند. چند توت برای همسرش میچیند و به خانه بازمیگردد.
این تجربه ساده اما عمیق، نگرش او را نسبت به زندگی تغییر میدهد. او که برای پایان دادن به زندگیاش آمده بود، اکنون با دیدی متفاوت به جهان نگاه میکند. این داستان نشان میدهد که چگونه یک تجربه میتواند نگرش ما را به کلی دگرگون کند.
همهی احساسات، افکار و رفتارهای ما، چه در حوزه مادی و چه در حوزه فکری، از نگرش ما الهام میگیرند. حتی میتوان گفت که سرنوشت و آیندهی ما نیز به نگرش درست یا غلط ما بستگی دارد.
اما نگرش چیست؟ شاید بتوانید تعریفی ارائه دهید، اما باید بدانید که در هر زمینهای، نگرش میتواند تعریف متفاوتی داشته باشد. نگرش یک دیدگاه کاملاً جانبدارانه است؛ به این معنا که میتواند مثبت، منفی یا ترکیبی از هر دو باشد، اما هرگز نمیتواند خنثی باشد. اگر نسبت به چیزی احساس خنثی دارید، به این معناست که نسبت به آن نگرشی ندارید.
نگرشهای ما از تجربیات ما سرچشمه میگیرند. اگر کسی نسبت به موضوعی بدبین است یا با یک جمله سریع عصبانی میشود، این واکنشها ناشی از تجربیات منفی گذشتهی اوست که نگرش منفی را در او شکل دادهاند. وقتی ما از چیزی عصبانی میشویم، ممکن است کاملاً حق داشته باشیم؛ زیرا نمیخواهیم دوباره از تجربیات گذشته آسیب ببینیم. اما دیگران ممکن است این واکنش ما را درک نکنند و ما نیز نمیتوانیم تمام گذشته و تجربیات تلخ خود را برایشان توضیح دهیم.
برای روشنتر شدن موضوع، مثالی میزنم: در سیرک، فیلی بزرگ را با یک طناب نازک به دیوار میبندند تا فرار نکند. چرا؟ زیرا وقتی که بچه بوده و توان کمتری داشته، هر بار که برای فرار تلاش میکرده، شکست میخورده؛ زیرا با همان طناب بسته شده بوده است. این تجربه در ذهن فیل این نگرش را ایجاد کرده که تا وقتی این طناب به پای او بسته شده، هیچ راه فراری وجود ندارد. ما هم گاهی مانند همین فیل، با نگرشهای محدودکننده خود را اسیر میکنیم.
اتفاقات بد در زندگی برای همه رخ میدهند. اما علاوه بر این تجربیات، ما با مسئلهای دیگر نیز مواجه هستیم: ذهن منفیباف.
اجازه دهید با اعداد و ارقام صحبت کنم: ذهن ما در طول روز حدود ۱۲۰ هزار فکر و خیال میسازد، حتی زمانی که بیکار نشستهایم یا کار سادهای مثل ظرف شستن انجام میدهیم. جالب اینجاست که از این ۱۲۰ هزار فکر، حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد آنها افکار کاملاً منفی هستند.
پس چه باید کرد؟ آیا باید مدام به خودمان بگوییم که قوی هستیم و هیچ چیز نمیتواند ما را شکست دهد؟ این روش چندان مؤثر نیست؛ زیرا مشکلات واقعی زندگی، مثل چک برگشتی بانک، با این تلقینات حل نمیشوند. نمیخواهیم زندانی با نگرشی شاداب باشیم.
رفتار ما به طور مستقیم از نگرش ما ناشی میشود. برای مثال، فردی که طرفدار محیطزیست است، هیچگاه زبالهای روی زمین نمیاندازد. یا کسی که گیاهخوار است، از مصرف محصولات حیوانی خودداری میکند. نگرشهای ما تعیین میکنند که چگونه در جهان رفتار کنیم.
برای داشتن نگرشی درست، باید با انواع نگرشها آشنا شویم و سعی کنیم نگرشهای منفی را شناسایی و اصلاح کنیم.
نگرش مثبت و منفی: نگرش مثبت به معنای داشتن دیدگاهی خوشبینانه و سازنده نسبت به مسائل و مشکلات است. افراد با نگرش مثبت معمولاً امیدوارتر و مقاومتر هستند و بهتر میتوانند به راهحلها فکر کنند. نگرش منفی به معنای بدبینی و تمرکز بر جنبههای منفی است و میتواند روابط بین فردی را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد تنشها و اختلافات شود.
نگرش فعال و انفعالی: نگرش فعال به معنای واکنش پویا و تصمیمگیری آگاهانه برای حل مسائل است. افراد با نگرش فعال معمولاً رهبران خوبی هستند و در پیشبرد پروژهها و اهداف نقش مؤثری دارند. نگرش انفعالی شامل منتظر ماندن برای وقوع اتفاقات بیرونی و عدم اقدام مستقیم است و میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و کاهش انگیزه شود.
نگرش باز و بسته: نگرش باز یعنی پذیرش ایدههای جدید و آمادگی برای تغییر و یادگیری. افراد با نگرش باز معمولاً در محیطهای تحصیلی و آموزشی و حتی در محیطهای کارآفرینی موفقتر هستند. نگرش بسته به معنای مقاومت در برابر تغییر و محدود ماندن به باورها و تجربیات گذشته است و میتواند فرصتهای رشد و پیشرفت را از فرد بگیرد.
نگرش درونی و بیرونی: نگرش درونی یعنی باور داشتن به اینکه فرد خودش کنترلکننده اصلی اتفاقات زندگیاش است و مسئولیتپذیر است. این نگرش در مدیریت استرس و سلامت روانی مؤثر است. نگرش بیرونی به این معناست که فرد فکر میکند عوامل بیرونی نقش اصلی را در تعیین مسیر زندگیاش ایفا میکنند و میتواند منجر به کاهش انگیزه و عملکرد شود.
وینستون چرچیل، نخستوزیر سابق بریتانیا، جملهی معروفی درباره نگرش دارد: "نگرش یک فرد کوچکترین چیز نیست، اما میتواند بزرگترین تفاوتها را ایجاد کند." این جمله تأکید دارد که نگرش فرد، حتی اگر در نگاه اول ساده به نظر برسد، میتواند تأثیرات عمیق و تغییرات بزرگی در زندگی او داشته باشد.
همچنین چرچیل میگوید: "خوشبینی به این معناست که دشواریها فرصت هستند. بدبینی به این معناست که در هر فرصتی مشکل وجود دارد." این گفته نشان میدهد که نگرش مثبت میتواند نحوه نگاه ما به مشکلات و چالشها را تغییر داده و به ما کمک کند تا از فرصتها به بهترین شکل استفاده کنیم.
در این صحبتها، درباره اهمیت نگرش و تأثیر آن بر زندگی بحث کردیم. نگرشهای ما، چه مثبت و چه منفی، تعیینکنندهی مسیر زندگی ما هستند. با شناخت انواع نگرشها و تأثیرات آنها، میتوانیم نگرشهای منفی را شناسایی کرده و تلاش کنیم آنها را به نگرشهای مثبت تبدیل کنیم.
"این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا"
هر نگرشی که داشته باشیم، بازتاب آن را از دنیا دریافت میکنیم. بیایید سعی کنیم نگرشهای مثبت را در خود تقویت کنیم تا دنیای بهتری برای خود و دیگران بسازیم.
امیدوارم این صحبتها برای شما مفید بوده باشد و توانسته باشم نکاتی را برای تأمل و اندیشه در اختیارتان قرار دهم. در قسمتهای بعدی پادکست شنو، به موضوعات دیگری خواهیم پرداخت که امیدوارم برای شما جذاب باشد.
منتظر نظرات، پیشنهادات و بازخوردهای شما هستم. ارتباط و تعامل با شما شنوندگان عزیز، بزرگترین انگیزهی من برای ادامهی این مسیر است.
با آرزوی بهترینها برای شما،
فرهاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
پادکست شنو | راز شادیهای ماندگار
مطلبی دیگر از این انتشارات
پادکست شنو | سکوت، زبان خدا
مطلبی دیگر از این انتشارات
پادکست شنو | جادوی تابآوری