غیـــــــــــــــــرت؟ شوخی میکنی؟

بسم الله الرحمن الرحیم

به راستی که بس مشکل است درباره‌ی این مهم چیزی به میان آورد.

وقتی که عالم و آدم تو را به مضحکه می‌گیرند.

ناموس مسئله‌ی پیچیده‌ای است که به آسانی نمی‌توان از کنارش عبور کرد(حداقل برای یک مسلمان).

ناموس یعنی عزت، آبرو، فرهنگ، دین، ملیت، خاکِ کشور و میتوان گفت تمام مردم.

هشت سال جنگ، این را به تمام دنیا ثابت کرد که مردمِ ایران، مردمانی غیور و میهن‌دوست هستند؛ مردمانی که حاضرند برای آرمان‌هایشان جان‌فشانی کنند. حال با گذشت بیش از چهل سال از آن روزها، شاهد دگرگونی‌هایی در سطح جامعه هستیم، که قلب یک انسان غیرت‌مند را به درد می‌آورد.

اغتشاش، اعتراض، شلوغی، کشت و کشتار بابت چه چیزی؟

اینکه چرا مردم نمی‌توانند لخت در جامعه حاضر شوند؟

یا روابط چندگانه کثیف جنسی داشته باشند؟

واقعاً که نوبر است!

دغدغه مردم این نیست که به راحتی بتوانند گرایشِ جنسی‌شان را فریاد بزنند!

این تفکرات برای مشتی رفاه‌زده‌ی شکم‌سیر است نه مستضعف و کارگر و کارمند.

انقلاب ززآ، تلألو بی‌غیرتی است.

چرا که دشمن، باید مردمان ایران را به بی‌حیایی و بی‌غیرتی ترویج دهد و آنها را مغلوبِ آرمانی پوچ و بی‌ارزش کند تا بتواند سرزمین‌شان را بار دیگر به تسخیر درآورد.

انگار که ماجرای آندلس دوباره درحال تکرار است.

امر به معروف و نهی از منکر، اصلاً چیز پیچیده‌ای نیست؛ تمام حرفش این است که بی‌خیال نباش.

وقتی مردی صدایش را برای یک زن بلند می‌کند، بی‌خیال نباش.

وقتی حق کسی پایمال می‌شود، بی‌خیال نباش.

وقتی کسی به محیط زیست آسیب وارد میکند، بیخیال نباش.

https://www.aparat.com/v/3KJ18

برای درکِ بیشترِ امر به معروف و نهی از منکر، کافیست هرجایی آنرا دیدید، به جایش بی‌خیال نبودن را بگذارید:

امام حسین(ع): من برای اصلاح امت جدم و بی‌خیال نبودنِ مردم قیام کردم.

اکنون غیرت در جامعه ما کم شده‌ است و بی‌خیالی بیش از پیش خود را نشان می‌دهد. طرف دیگر برایش اهمیتی ندارد که با چند نفر در رابطه باشد:

https://www.aparat.com/v/y16wg49
https://www.aparat.com/v/YogNz

چه اهمیتی دارد؟ کمی اوپن فکر کن رفیق! بگذار با هرکسی که دلمان می‌خواهد در رابطه باشیم!

امروزه رسانه‌های دشمن شبانه‌روز در تلاش‌اند تا بتوانند ناموس را برای مردم، چیزی بی‌اهمیت و برعلیه روشن‌فکری نشان‌دهند.

https://www.aparat.com/v/YsMXb

حال می‌خواهم شخصیتی را به شما معرفی کنم به نام شاهرخ ضرغام که اهل دل‌ها حتماً او را می‌شناسند. او به حرّ انقلاب معروف است. به این دلیل که قبل از انقلاب، گناه و معصیت بسیاری کرده ولی پس از انقلاب توبه می‌کند و یکی از پیروان امام و انقلاب می‌شود و در جنگ نیز شرکت می‌کند:

کتاب شاهرخ حر انقلاب به زندگانی او در قبل و بعد از انقلاب می‌پردازد که حقیقتاً پر از درس زندگی است.

شاهرخ نمادی از غیرت و مردانگی است حتی با وجود تمام گناهانش.

برشی از کتاب:

صبح یکی از روزها با هم به کاباره پل کارون رفتیم. به محض ورود، نگاهش به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه؟ تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر، زن بسیار باحیائی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود.
شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره، تا حالا ندیده بودمت، تازه اومدی اینجا؟!
زن خیلی آهسته گفت: بله، من از امروز اومدم.
شاهرخ دوباره با تعجب پرسید: تو اصلا قیافت به این جور کارها و این جور جاها نمی خوره، اسمت چیه؟ قبلا چیکاره بودی؟
زن در حالی که سرش رو بالا نمی‌گرفت گفت: مهین هستم، شوهرم چند وقته که مرده، مجبور شدم که برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا!
شاهرخ، حسابی به رگ غیرتش برخورده بود، دندان‌هایش را به هم فشار می‌داد، رگ گردنش زده بود بیرون، بعد دستش رو مشت کرد و محکم کوبید روی میز و با عصبانیت گفت: ای لعنت بر این مملکت کوفتی، بعد بلند گفت: همشیره راه بیفت بریم، همینطور که از در بیرون می‌رفت رو کرد به ناصر جهود(صاحب کاباره) و گفت: زود بر می‌گردم! مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش رو سر کرد و با حجاب کامل رفت بیرون. بعد هم سوار ماشین شد و حرکت کردند. مدتی از این ماجرا گذشت. تا اینکه یک روز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم. بعد از سلام و علیک، بی‌مقدمه پرسیدم: راستی قضیه اون مهین خانم چی شد؟
اول درست جواب نمی داد. اما وقتی اصرار کردم گفت: دلم خیلی براشون سوخت، اون خانم یه پسر ده ساله به اسم رضا داشت. صاحب خونه بخاطر اجاره، اثاث ها رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه کوچیک تو خیابون نیرو هوایی براشون اجاره کردم. به مهین خانم هم گفتم: تو خونه بمون بچه ات رو تربیت کن، من اجاره و خرجی شما رو میدم!!

بله، به راستی که هر نخاله‌ای شهید نمی‌شود...!


در این عصر و حال باید کاری کنیم برای ظهور.

و چه چیز بهتر از عفت و ورع:

https://www.aparat.com/v/l583yk5
https://www.aparat.com/v/BdDf7

نامه ۴۵ نهج‌البلاغه:

أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ:
با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى، مرا يارى دهيد.

اللهم عجل لولیک الفرج