بلاک چین عمومی و بلاک چین خصوصی چیست?؟

قبل شروع به مطالعه مقاله: قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:?

لینک ورود : صرافی ایرانی نوبیتکس

(اگر با این لینک ثبت نام کنید از تخفیف 15 درصدی کارمزد معاملات برخوردار می‌شوید، عجله کنید مهلت محدود)


در این مقاله قصد دارم مفهوم بلاک چین عمومی و بلاک چین خصوصی را توضیح دهم و نحوه عملکرد و میزان امنیت هر کدام را مقایسه کنم. بسیاری از مفاهیم بلاک چین در سالهای اخیر تغییر کرده و این اصطلاح گاهی به غلط تعبیر می‌شود. وقتی سعی می‌کنیم تفاوت اصلی بین بلاک چین عمومی و خصوصی را درک کنیم، مهم است توجه داشته باشیم که واژگان این حوزه در رسانه‌ها اغلب به شیوه ای نادرست بیان شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند. بلاکچین عمومی و خصوصی شباهت‌های زیادی به هم دارند که از جمله آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • هر دو شبکه‌ای همتا به همتا و غیرمتمرکز هستند که هر شرکت کننده یک کپی از یک دفتر کل فقط قابل نوشتن، شامل تراکنش‌های امضا شده را نگه می‌دارد.
  • در هر دو، کپی‌ها به صورت هماهنگ توسط پروتکلی به اسم پروتکل اجماع نگهداری می‌شوند.هر دو تغییر ناپذیری دفتر کل را ضمانت می‌کنند، حتی اگر بعضی از شرکت کنندگان دچار خطا و نقص باشند.

ثبت نام در صرافی غیر تحریم کوینکس CoinEX جایگزین بایننس

بلاک چین عمومی چیست؟

یک بلاک چین عمومی نوعی بلاک چین بدون مجوز است. هر کسی می‌تواند به شبکه بلاک چین بپیوندد و این یعنی آنها با یک بلاک چین عمومی می‌توانند به خواندن، نوشتن و مشارکت بپردازند. بلاک چین های عمومی غیر متمرکز هستند و هیچ کس بر روی شبکه کنترل ندارد. این نوع بلاک چین ها ایمن هستند زیرا زمانی که داده‌ها بر روی بلاک چین دارای اعتبار شدند، دیگر قابل تغییر نیستند. وقتی در مورد بلاک چین های عمومی صحبت می کنیم، آنچه اکثر مردم در واقع در موردش صحبت می‌کنند، بلاک چین باز عمومی است. در این نوع بلاک چین هر فردی می‌تواند داده‌ها را در بلاک چین بنویسد و هر فرد دیگری نیز می‌تواند بیاید و داده‌ها را بخواند. پلتفرم‌های بلاک چین عمومی مانند بیت کوین، اتریوم و لایت کوین در حال حاضر بسیار مورد بحث هستند. می‌توان به این پلتفرم‌ها به عنوان پلتفرم‌های بلاک چینی بدون مجوز اشاره کرد. این یعنی آنها طوری طراحی شده‌اند که در جهت افزایش ناشناسی کاربر و محافظت از او تلاش می‌کنند.

تصور می‌شود که پلتفرم ‌های بلاک چین عمومی مانند اتریوم را نمی‌توان برای ساخت سناریو های اجازه و یا کنترل دسترسی به داده‌ها مورد استفاده قرار داد. واقعیت این است که می‌توان از آنها برای این منظور استفاده کرد. آنها فقط تمامی ابزارهای ساخته شده در داخل شبکه را در اختیار کاربر قرار نمی‌دهند چرا که همگی این ابزارها را می‌توان در یک پلتفرم بلاک چینی خصوصی و یا مجوز دار پیدا کرد. اما در اساس همیشه می‌توان از این پلتفرم‌های عمومی باز برای ساخت یک راه حل مجوز دار استفاده کرد.

وقتی که ما در مورد بلاک چین های عمومی فکر می‌کنیم، به پلتفرم‌های بلاکچینی مانند بیت کوین و اتریوم فکر می‌کنیم که در اساس آنها برای حفظ ناشناسی طراحی شده‌اند. اگر ما ندانیم که یک کاربر کیست، هیچ روشی برای ایجاد مجوز، دسترسی بر اساس نقش و کنترل داده‌هایی که او می‌تواند بخواند و بنویسد، نخواهیم داشت. در موقعیت‌های زیادی این امر مطلوب است و به همین خاطر است که ما می‌بینیم ارز های دیجیتال بر اساس پلتفرم های بلاک چین عمومی هستند زیرا ناشناسی مهم است و یکی از مزایای اصلی استفاده از ارز های دیجیتال است.

مزایای بلاک چین های عمومی

۱- خواندن و نوشتن باز

هر کسی می تواند با تحویل تراکنش ها به بلاک چین مشارکت کند. به عنوان مثال اتریوم و بیت کوین به این شیوه هستند. در این موارد، تراکنش‌ها را می توان بر روی اکسپلورر بلاک چین مشاهده کرد.

۲- دفتر کل توزیع شده

پایگاه داده مانند رویکرد کلاینت-سرور متمرکز نیست و همه نودها در بلاک چین در اعتبار بخشی تراکنش مشارکت می‌کنند.

۳- تغییر ناپذیری

وقتی چیزی در بلاک چین نوشته می‌شود،نمی‌توان آن را تغییر داد.

۴- ایمن به دلیل استخراج (قانون ۵۱ درصد)

به عنوان مثال در مورد بیت کوین، بدست آوردن اکثریت قدرت شبکه، پتانسیل فراهم کردن خرج کردن دوباره را در مقیاس عظیمی به وجود می‌آورد و در صورت به دست آوردن اکثریت قدرت شبکه، احتمال جلوگیری از تایید تراکنش‌ها ایجاد می‌شود. اما در عمل، به دست آوردن این قدرت تقریبا غیرممکن است.

بلاک چین خصوصی چیست؟

بلاک چین خصوصی نوعی بلاک چین مجوزدار است. شبکه‌های دارای مجوز، محدودیت‌هایی را بر افرادی که اجازه مشارکت دارند و نوع تراکنش‌هایی که می توانند در آنها مشارکت کنند، به وجود می‌آورند. وقتی افراد وارد بلاک چین می شوند، طبیعتا بحث در مورد نوع بلاک چین پیش می آید زیرا انواع بسیار متفاوتی در مورد بلاک چین مطرح است. از نمونه‌های بلاک چین خصوصی می‌توان به پلتفرم‌هایی مثل هایپر لجر، Hashgraph، Corda و… اشاره کرد.

بلاک چین های خصوصی را به طور اختصاصی‌تر بلاک چین های مجوزدار می‌نامند. وقتی که ما در مورد بلاک چین خصوصی صحبت می‌کنیم و یا وقتی می شنویم که مردم در مورد راه حل‌های بلاک چین خصوصی صحبت می‌کنند، تمایل بر این است که در مورد چیز های خصوصی و بسته این مقوله صحبت شود. ما می‌خواهیم افرادی که می‌توانند داده‌ها را در این بلاک چین بنویسند، کنترل کنیم و همچنین می‌خواهیم افرادی را که می‌توانند داده‌ها را از این بلاک چین بخوانند، کنترل کنیم. به منظور انجام این امر، اولین اقدام شناسایی است. لازم است بدانیم که چه کسی بخشی از این شبکه بلاک چینی است. اگر ما ندانیم که چه کسی کاربر این شبکه است، تعریف کردن قوانین در مورد اینکه چه داده‌هایی را می‌توان به دفتر کل تحویل داد و چه داده‌هایی را می‌توان از دفتر کل مصرف کرد، اگر نگوییم غیر ممکن می شود، قطعا بسیار دشوار خواهد شد.

وقتی در مورد بلاک چین خصوصی صحبت می‌کنیم، یک بلاک چین مجوز دار را تصور کنید که از ابتدا ایده شناسایی شما را دارد. این مسئله بسیار متفاوت از یک پلتفرم عمومی مانند اتریوم است که در آن پلتفرم سعی در محافظت و به حداکثر رساندن ناشناسی دارد. همان طور که قبلا گفته شد، این پلتفرم‌ها طوری طراحی شده اند که نمی‌دانند کاربر کیست.

اکثر اوقات بلاک چین های خصوصی تمایل دارند که به همراه ابزارهای مدیریت هویت بیایند و یا یک معماری مدولار داشته باشند که در آن شما می‌توانید راه حل مدیریت هویت خود را مرتبط کنید. این ابزار می‌تواند هر چیزی باشد؛ از یک فراهم کننده سرویس عضویت گرفته تا راه حل OAuth با استفاده از گوگل، فیسبوک، LinkedIn و غیره.

یک شبکه بلاک چین خصوصی نیاز به یک دعوتنامه دارد و باید توسط مدیر شبکه یا با مجموعه‌ای از قوانین که توسط او وضع می‌شود مورد تایید قرار بگیرد. کسب و کارهایی که یک بلاک چین خصوصی را ایجاد می‌کنند، به طور عمومی یک شبکه دارای مجوز را درست می‌کنند. این کار محدودیت‌هایی را روی کسی که به شبکه وارد می‌شود اعمال می‌کند. مکانیزم‌های کنترل دسترسی نیز مختلف است. شرکت‌کنندگان موجود می‌توانند در مورد شرکت‌کنندگان بعدی تصمیم گیری کنند؛ یک مرجع قانونی می‌تواند مجوز ورود را صادر کند؛ یا یک کنسرسیوم در این مورد تصمیم بگیرد. زمانی که یک گره به شبکه وارد می‌شود، نقشی در حفاظت از بلاکچین به شیوه‌ غیر متمرکز خواهد داشت.

هایپرلجر فابریک مثالی از یک چارچوب بلاکچین مجوز دار است و یکی از پروژه‌های میزبانی شده توسط بنیاد لینوکس است. این پروژه به منظور پشتیبانی از اینگونه نیازهای سازمان، کلید خورده است.

هویت دیجیتال به صورت مشخص، برای بسیاری از صنایع یک مورد اساسی و مهم است و می‌تواند چالش‌های زنجیره تامین و اختلال در صنایع مالی را حل کند و حتی تبادل داده‌های حساس به امنیت در حوزه سلامت را ساده کند.  بلاکچین‌های دارای مجوز، امکان افزایش بازدهی تراکنش‌ها را در مقیاس بزرگتری فراهم می‌کند.


ثبت نام در صرافی غیر تحریم کوینکس CoinEX جایگزین بایننس

چه ایده ای پشت بلاک چین های خصوصی است؟

کلا این بلاک چین ها در محور درک و شناسایی کاربر هستند؛ زیرا وقتی که این مسئله را درک کنیم، قادر به تعیین نقش کاربران خواهیم بود و می‌توانیم از آن نقش برای تعیین نوع اطلاعاتی که این کاربران باید به آن دسترسی داشته باشند و همچنین اطلاعاتی که نباید به آن دسترسی داشته باشند، استفاده کنیم.

در یک بلاک چین عمومی، لازم است کمی انگیزه برای رفتار خوب را تغییر دهیم؛ زیرا نمی‌دانیم که کاربر کیست. ما متکی بر اقتصاد و انگیزه های تئوری بازی هستیم تا تضمین حاصل شود که هر شخص در سیستم صادقانه و بر طبق قوانین عمل می‌کند. در این حالت، موقعیت‌هایی از طریق اجماع گروهی تنظیم می‌شود که از طریق آن مشارکت کنندگان صادق از لحاظ اقتصادی پاداش داده می‌شوند و افراد ناصادق نیز تنها متحمل کار یا هزینه می‌شوند و هیچ امکانی برای جبران آن هزینه توسط آنان وجود نخواهد داشت.


بلاک چین های خصوصی و کاربرد آنها در تشکیلات اقتصادی

بلاک چین های خصوصی را بلاک چین های تشکیلاتی یا مجوز دار نیز می‌نامند. سازمان‌ها به سطوحی از امنیت، حریم خصوصی، انطباق، عملکرد و بسیاری از خصوصیات دیگر که یک بلاک چین خصوصی می‌تواند فراهم کند، نیاز دارند.

تراکنش‌ها توسط نودهای انتخاب شده در بلاک چین پردازش می‌شوند. از منظر عملکردی، در اینجا تنها تعداد معدودی نود تراکنش‌ها را پردازش می کنند و این در حالی است که در مورد اتریوم ۱۲۰۰۰ نود در واقع می‌توانند عملکرد را در حیطه سرعت تراکنش‌ها و زمان واکنش دهی ارتقا دهند.

تراکنش‌ها به طور عمومی در بلاک چین قابل رویت نیستند و تنها نودهای انتخاب شده در این بلاک چین‌های خصوصی می‌توانند به دفتر کل دسترسی داشته باشند. به عنوان مثال در R3 Corda، تراکنش بین نودها می‌تواند انجام شود در حالی که بقیه بلاک چین مشارکت نکنند.

مزایای بلاک چین های خصوصی

۱- مجوز سازمانی

سازمان منابع و دسترسی به بلاک چین را کنترل می‌کند، بنابراین این بلاک چین ها خصوصی یا مجوز دار هستند.

۲- تراکنش‌های سریعتر

وقتی که نودها به طور محلی توزیع شوند و همچنین نودهای کمتری برای مشارکت در دفتر کل موجود باشد، عملکرد سریعتر خواهد بود.

۳- مقیاس پذیری بهتر

امکان اضافه کردن نودها و سرویس‌های قابل دسترسی می‌تواند مزیت عظیمی برای سازمان‌ها باشد.

۴- پشتیبانی انطباقی

احتمالا یک سازمان نیازمندی‌های انطباقی دارد که باید به آنها پایبند بماند. کنترل کردن زیر ساخت توسط خود سازمان این ضرورت را پیوسته مقدور خواهد کرد.

۵- به دلیل وجود نودهای کمتر، اجماع کارایی بیشتری خواهد داشت.

بلاک چین های خصوصی نود کمتری دارند و معمولا الگوریتم اجماع متفاوتی نیز دارند که به عنوان مثال می توان BFT را در مقابل POW نام برد.


آیا بلاک چین‌های عمومی ایمن‌تر هستند؟

بلاکچین های عمومی با ارائه پاداش به شرکت کنندگان، به منظور حذف واسطه‌ها و نیاز به اعتماد در شبکه به وجود آمده‌اند. این موضوع درست است که هرچه غیرمتمرکزسازی بیشتر باشد، بلاک چین ایمن‌تر است. شاید شفافیت یک بلاکچین عمومی همان چیزی است که طیف گسترده‌تری از کاربردها را به خود جلب می‌کند. با وجود نودهای بیشتر در شبکه، قطعا انجام حمله برای هکرها یا در اختیار گرفتن کنترل شبکه از طریق حمله ۵۱ درصد سخت تر خواهد شد؛ اما در عوض باعث کند شدن شبکه نیز می‌شود. بلاکچین های عمومی نظیر بیت کوین برای پردازشگرهای پرداخت متمرکز موجود در بازار نظیر ویزا که می‌توانند ۲۴,۰۰۰ تراکنش در ثانیه پردازش کنند، رقیبی به حساب نمی‌آیند.

به منظور پردازش تعداد تراکنش بیشتر در هر ثانیه، محدود کردن دسترسی به اطلاعات با عملکردهای خاص دقیقا همان چیزی است که بلاکچین های خصوصی در صدد دستیابی به آن هستند. بلاک چین های خصوصی در مقایسه با بلاک چین های عمومی می‌توانند تعداد تراکنش بیشتری پردازش کنند؛ اما آیا افزایش سرعت تراکنش ارزش قربانی کردن امنیت را دارد؟ بلاک چین های خصوصی معمولا در مقابل هک و دستکاری اطلاعات نیز بسیار آسیب پذیرتر هستند.


همه چیز درباره اعتماد است

بلاک چین های عمومی نظیر بیت کوین و اتریوم طوری طراحی شده‌اند تا از ناشناس بودن تراکنش‌ها محافظت کنند. به همین دلیل است که ارزهای دیجیتال بر بستر بلاک چین های عمومی هستند. در عین حال، در عرصه بلاک چین های شرکتی، شاهد این هستیم که کسب و کارها به پذیرش بلاکچین های خصوصی روی می‌آورند؛ زیرا به شفافیت کامل یا به اشتراک گذاری تمام اطلاعات تجاری خود با رقبا تمایلی ندارند. بلاکچین های خصوصی تضمین می‌کنند که بر تمام کسانی که می‌توانند جزییات اطلاعات موجود در زنجیره را بنویسند و بخوانند، کنترل کامل دارند.

در خصوص این موضوع که کدام بلاک چین برتر از دیگری است، باید گفت که به نظر می‌رسد بلاک چین عمومی به دلیل قابلیت به کارگیری در اکثر کاربردها و شرایط و بدون محدودیت در دسترسی، دارای ویژگی‌های بهتری است. در عین حال، مسئله حریم خصوصی در هر دو بلاک چین وجود دارد. بسیاری از مردم فکر می‌کنند که این بلاک چین‌ها رقیب همدیگر هستند اما در واقع این طور نیست. این دو بلاک چین تنها برای فراهم کردن راه حل‌های مختلف تلاش می‌کنند.

تفاوت مهم بین بلاکچین های عمومی و خصوصی، سطح اجازه دسترسی به شرکت کنندگان در شبکه است. بلاکچین های عمومی بدون نیاز به مجوز و غیرمتمرکز هستند. تمام کاربران می‌توانند تراکنش ها را بررسی و اطلاعات آنها را به زنجیره اضافه کند. بلاکچین عمومی کاملا آزاد و دارای کدهای محاسباتی متن باز است که می‌تواند مورد بازبینی و بررسی قرار گیرد و توسط کسانی که می‌خواهند به نود کامل یا ماینر تبدیل شوند، دانلود شود. بلاکچین های خصوصی متمرکزتر هستند زیرا فقط به افراد خاصی امکان می‌دهد تا در یک شبکه بسته شرکت کنند. در بلاکچین خصوصی، تمام تاییدکننده ها یکدیگر را می‌شناسند و به عنوان بخشی از شبکه منتصب می‌شوند و قابلیت تغییر یا اصلاح تراکنش ها بر اساس نیازهای خود را دارند. در نتیجه، یک بلاکچین خصوصی برای حمله ۵۱ درصد مستعدتر است؛ زیرا نودهای مخرب آسانتر می‌توانند کنترل شبکه را در دست بگیرند.

یکی دیگر از تفاوت های اساسی بین بلاکچین های عمومی و خصوصی، مقیاس پذیری است. مقیاس پذیری یکی از موضوعات مهم در عرصه ارز دیجیتال، مخصوصا برای کوین های قدیمی تر نظیر بیت کوین است که می‌تواند فقط ۷ تراکنش در ثانیه پردازش کند. در حال حاضر هایپرلجر می‌تواند تا ۲۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه را پردازش کند و در نتیجه، سرعت و کارایی شبکه خود را برای کاربران حفظ کند. بلاکچین های عمومی معمولا کندتر هستند زیرا تعداد شرکت کنندگان معتبر، بیشتر است. در نتیجه، این بلاکچین ها تراکنش ها را با تاخیر پردازش می‌کنند؛ در حالی که در بلاکچین های خصوصی نیازی نیست که تراکنش ها از صدها یا هزاران نود عبور کند تا اطلاعات آنها تایید شود. بنابراین، این تراکنش ها می‌توانند با سرعت بیشتری پشتیبانی و پردازش شوند.

ممکن است مفهوم غیرمتمرکزسازی برای ارائه شفافیت، امنیت و کاهش هزینه ها باشد، اما در آخر تمام این موارد به اهداف کسانی بستگی دارد که این فناوری را می‌پذیرند.