در باب پانزی و دیگر قضایا

در باب پانزی و دیگر قضایا - فرهاد مقدم سلیمی
در باب پانزی و دیگر قضایا - فرهاد مقدم سلیمی

فرهاد مقدم سلیمی

در باب "غارت" به مثابه یک روش اقتصادی تولید ثروت

1. از ابتدای تاریخ تاکنون، "غارت" به عنوان یک روش اقتصادی تولید ثروت بکار گرفته شده است.

2. غارت بر این نظریه ی ساده بنا شده است که اقوام یا اشخاص دیگر به دلایل گوناگون ضعف جسمی، نظامی، عقلی، تکنولوژیکی، نژادی و قومی لیاقت داشتن منابع و ثروت در اختیارشان را ندارند و لاجرم شخص یا گروه غارت کننده به داشتن آن ثروت و منابع لایق تر و اولی تر است.

3. نظریه و فعل "غارت" در طول سالیان دراز حضور هومو سپین ها (گونه ی کنونی انسان ها) روی کره ی زمین، به صورت قوای قهری اتفاق افتاده و فقط چند سالی است که روش های قهری جای خود را به انواع مدرن تری از غارت داده اند که بدون خون ریزی و در کمال صلح و صفا انجام انجام می شوند.

4. یکی از انواع غارت های مدرن، "پانزی" نام دارد.

در باب پانزی به مثابه یک غارت جمعی و نه فردی

5. اشتباه رایجی است که "پانزی" را کلاهبرداری شخصی بدانند که در طی آن یک نفر (یک شرکت یا یک Entity) با وعده ی سودهای بالا، پولی را از مردم بگیرد و همین طور سود پول را از طریق سرمایه گذاری های دیگران تامین کند و در انتها با یک میزان عظیمی از بدهی و کلاهبرداری از اشخاص فراوان، کار خود را پایان دهد.

6. فهم روش پانزی به ما نشان می دهد که پانزی بر خلاف تصور رایج به هیچ وجه یک کلاهبرداری شخصی نیست. بلکه یک کلاهبرداری و غارت دسته جمعی است که در طی آن گروهی که زودتر سرمایه گذاری کرده اند منتفع می شوند و گروهی که دیرتر سرمایه گذاری کرده اند متضرر می گردند.

افزایش میزان غارت پانزی به مثابه نتیجه ی طبیعی خصوصی سازی پول

7. خصوصی سازی پول (Denationalization of Money) که توسط اقتصاددان نامی هایک مطرح شد از نظر فنی دارای یک مشکل بود که پیاده سازی آن را غیر ممکن می ساخت و آن عدم وجود سیستمی برای ایجاد اعتماد بین انسان ها بود.

8. در واقع انسان ها به این علت مجبور بودند از پول دولتی استفاده کنند که امکان اعتماد به یکدیگر را در سطح وسیع شهری، کشوری و جهانی نداشتند و اولین پایه ی استفاده از پول، اعتماد به مرجع صادر کننده ی پول است.

9. گذر زمان در اکثریت قریب به اتفاق نقاط جهان نشان داد که دولت ها و حتی بانک های مرکزی مستقل شده از طریق نهادهای لیبرال، مرجع قابل اعتمادی در این مورد نبوده و با به دست گرفتن ماشین چاپ پول، خود به غارتگرانی قهار و البته موجه تبدیل شده اند. غارتگرانی که از طریق پمپاژ پول پرقدرت در جامعه، یک بازی پانزی در مقیاس ملی و بلکه جهانی رقم زده اند. نمودهای این بازی پانزی را در تورم جوامع مختلف و در بعد جهانی به عینه مشاهده می کنیم.

مهمترین جنبه ی ابداع ساتوشی ناکاموتو در سال 2009 میلادی، در بوجود آوردن اولین سیستم اعتماد بین دو شخص ناآشنا با هم ، بدون حکمیت شخص ثالث بود. با ابداع بیت کوین برای اولین بار سیستمی مالی در دنیا پدید آمد که اعضای آن سیستم بدون شناختن هم می توانستند به هم اعتماد کنند و با هم تراکنش های مالی داشته باشند. این ضربه ی بزرگی به پول دولتی بود، چون تا قبل از آن همه مجبور بودند به بانک مرکزی کشور خودشان - به عنوان تنها مرجع مورد اعتماد همگان - تکیه کنند و از پول صادر شده توسط آن استفاده کنند.

10. مهمترین جنبه ی ابداع ساتوشی ناکاموتو در سال 2009 میلادی، در بوجود آوردن اولین سیستم اعتماد بین دو شخص ناآشنا با هم ، بدون حکمیت شخص ثالث بود. با ابداع بیت کوین برای اولین بار سیستمی مالی در دنیا پدید آمد که اعضای آن سیستم بدون شناختن هم می توانستند به هم اعتماد کنند و با هم تراکنش های مالی داشته باشند. این ضربه ی بزرگی به پول دولتی بود، چون تا قبل از آن همه مجبور بودند به بانک مرکزی کشور خودشان - به عنوان تنها مرجع مورد اعتماد همگان - تکیه کنند و از پول صادر شده توسط آن استفاده کنند.

11. اکنون - در سال 2022 - که حدود 13 سال از ابداع بیت کوین می گذرد، امکان توسعه ی انواع توکن های رمزنگاری شده ، که "به جهاتی" می توان آنها را پول خصوصی نامید، برای تک تک آحاد اجتماع فراهم شده است و هر کس می تواند پول خاص خود را داشته باشد، از بقال سر کوچه گرفته تا شرکت های بزرگ بین المللی.

12. اکنون همانند دولت ها، اشخاص نیز می توانند یک ماشین چاپ پول خصوصی خودشان را در منزل داشتند و بازی پانزی جدیدی را آغار کنند. به همین علت ساده، سخت نیست حدس بزنیم که میزان غارت از طریق پانزی در آینده سر به فلک خواهد کشید (اگر هم اکنون سر به فلک نکشیده باشد).

در باب پیدایش هنر و پیشه ی جدیدی به نام "مالباختگی"

13. غارت به شیوه ی پانزی، غارتی است جمعی که در طی آن یک سری از شرکت کنندگان (کسانی که زودتر به پانزی پیوسته اند) در آن متنفع و یک سری از شرکت کنندگان (کسانی که دیرتر به پانزی پیوسته اند) متضرر می شوند. اینکه قانون و وجدان عمومی تنها یک نفر را در کلاهبرداری پانزی گناهکار بشناسد، اشتباه است.

14. قطعا گروه کثیری از شرکت کنندگان در غارت های پانزی آدم های ساده ای نیستند به این علت دم دستی، که در محیط کنونی زندگی ما که کارزار گرگان روزگار است، چنین شخص صاف و ساده ای با انتخاب طبیعی داروینی تاکنون از صحنه ی روزگار حذف شده است و اصولا وجود خارجی ندارد که بخواهد در غارتی شرکت کند.

15. هر روز تعداد بیشتر و بیشتری اخطار و انذار از انواع مراجع و خصوصا در شبکه های اجتماعی راجع به عواقب مخرب شرکت در کلاهبرداری های پانزی منتشر می شود و در عین حال هر روز تعداد بیشتر و بیشتری به این پروژه ها می پیوندند. بسیار بعید است اگر فکر کنیم اشخاصی که در این نوع پروژه ها شرکت می کنند انسان هایی صاف و ساده اند که پذیرفته اند پول بی زبان خود بدون هیچ گونه مدارک و اثبات در اختیار کسی قرار دهند که حتی او را ندیده اند و هیچ مرجع رسمی نیز او را تایید نکرده است و هیچ گونه آدرس و مشخصاتی از وی در دسترس نیست.

پس علت چیست؟ چرا کسانی که غالبا خود را "گرگ های بیابان" می نامند، در مواجهه با پروژه های غارتگری پانزی، به یکباره صاف و ساده می گردند و پول عزیزتر از جان خود را دو دستی تقدیم کلاهبرداران می کنند؟
پاسخ در هنر و پیشه ی جدیدی است که با پانزی ایجاد و با شیوع پولهای خصوصی نمود یافته است: "هنر مالباختگی!"

16. پس علت چیست؟ چرا کسانی که غالبا خود را "گرگ های بیابان" می نامند، در مواجهه با پروژه های غارتگری پانزی، به یکباره صاف و ساده می گردند و پول عزیزتر از جان خود را دو دستی تقدیم کلاهبرداران می کنند؟

پاسخ در هنر و پیشه ی جدیدی است که با پانزی ایجاد و با شیوع پولهای خصوصی نمود یافته است: "هنر مالباختگی!"

17. ایده ی پیشه ی جدیدی به نام مالباختگی، شاید در وهله ی اول بیشتر شوخی به نظر رسد، لیکن حداقل در پروژه هایی نظیر پانزی و پامپ و دامپ رمز ارزها و این قبیل غارت های جمعی، یک شغل پرسود محسوب می گردد. بدون تردید یک پای قضیه در این گونه پروژه ها کسی است که پول خود را به طمع سودهای کلان به عنوان سرمایه گذار وارد این گونه پروژه ها می کند و در اکثر موارد از ماهیت چنین پروژه هایی به طور کامل آگاه است.

18. اگر سرمایه گذاری در این کلاهبرداری جمعی موفق باشد که سود کلانی را برداشت می کند و بدون هیچ گونه مسئولیتی خود را کنار می کشد و انگشت اتهام را به کلاهبردار شروع کننده ی پانزی می گیرد و اگر هم پولش سوخت شود که به عنوان شاکی فعال در همه جا حضور دارد و در بسیاری موارد موفق می شود چند برابر پول خود را زنده کند، به خصوص که پای دولت نیز وسط باشد و در همان حیص و بیص به دنبال پروژه های جدید غارتگری می گردد.

19. قطعا چنین اشخاص نباید مالباخته محسوب شوند، بلکه باید اتهام مشارکت (یا حداقل معاونت) در جرم بگیرند. کسانی که در پروژه های پانزی و پامپ و دامپ رمز ارزها شرکت می کنند، به درستی می دانند که در این گونه غارتگری های جمعی، اگر کسی بتواند به موقع وارد پروژه شود و به موقع از پروژه خارج گردد، امکان کسب سود بسیار خوبی را خواهد داشت.

20. کسانی که بتوانند زودتر از بقیه اقدام به ورود به بازار کنند و زودتر از بقیه بازار را ترک کنند، می توانند سودهای نجومی کسب کنند. به این ترتیب یک عده ی اقلیت، می توانند یک عده ی اکثریت را غارت کنند. اینکه کسی بتواند جزو اقلیت برنده باشد، به مهارت او، به زمان ورود و خروج او و تا حدی به شانس او بستگی دارد و چون شانس یکی از فاکتورهای اصلی این گونه غارت هاست، حتی کسانی که ماهیت این کلاهبرداری را می دانند نیز با میل و رغبت در آن شرکت می کنند.

21. کسانیکه در پروژه های غارت جمعی مالباخته می گردند، در حقیقت چون قماربازی هستند که شانس نیاورده و باخته است و نه چون ساده دلی که سرش کلاه گذاشته شده و فریب خورده است.

با فراگیرتر شدن انواع پول های خصوصی، این نوع از غارت های جمعی افزایش خواهد یافت، خصوصا اینکه می تواند سودهای بادآورده ای را برای راه اندازان آن ایجاد کند. لازم است در مواجهه با بازار رمز ارزها این مهم را فراموش نکنیم. هم چنین فراموش نکنیم که پیدا کردن و شرکت در این گونه غارت های جمعی نیز تبدیل به شغل نان و آب داری در دنیای امروز شده است تا حدی که دیگر می توان شرکت در انواع پامپ و دامپ و پانزی های رمز ارزی را "نوعی استراتژی سود آور معاملاتی" تلقی کرد.

22. با فراگیرتر شدن انواع پول های خصوصی، این نوع از غارت های جمعی افزایش خواهد یافت، خصوصا اینکه می تواند سودهای بادآورده ای را برای راه اندازان آن ایجاد کند. لازم است در مواجهه با بازار رمز ارزها این مهم را فراموش نکنیم. هم چنین فراموش نکنیم که پیدا کردن و شرکت در این گونه غارت های جمعی نیز تبدیل به شغل نان و آب داری در دنیای امروز شده است تا حدی که دیگر می توان شرکت در انواع پامپ و دامپ و پانزی های رمز ارزی را "نوعی استراتژی سود آور معاملاتی" تلقی کرد.

23. شاید بد نباشد قانونگزاران در همه جای دنیا، خصوصا آنجا که صحبت از پروژه های پانزی و پامپ و دامپ و انتشار توکن های بی پشتوانه و جز آن می شود، چنین ظرافتی را به خرج دهند و اگر توسعه دهنده ی طرح را لایق مجازات می یابند، شرکت کنندگان را هم از مجازات مستثنا نکنند. شرکت کنندگان در پروژه های پانزی که آنها را مشتهر به شغل شریف مالباختگی می دانیم - حتی اگر واقعا مالباخته باشند - لایق مجازات هستند.

24. در نظر گرفتن مجازات برای شرکت کننده ی در پانزی، بسیار در تحدید این نوع "غارت جمعی در حال گسترش" موثر خواهد بود و حداقل اینکه تا حد زیادی از حجم کاری قوه ی قضاییه در کشورهای مختلف خواهد کاست و از شیوع شغل "مالباختگی" که ظاهرا یکی از شغل های پر درآمد است تا حد زیادی جلوگیری خواهد کرد.