مغز، هورمون، متاورس

تصور کنید وقتی که نتایج کنکور اعلام میشود و یک جوان ۱۷ هجده ساله از اینکه توانسته رتبه دورقمی بیاورد چقدر خوشحال است و تا ساعت ها و بلکه روزها این شادی، لذت مضاعفی به زندگی او می دهد. لحظه دیدن رتبه اش را در سایت سنجش تصور کنید. شادی بصورت انفجاری از درون همه سلول هایش را در می نوردد. اما منشا فیزیولوژیکی این شادی از کجاست؟

یا مادری که بعد از تولد فرزندش عاشقانه او را در آغوش می گیرد و نیازهای خود را فراموش می کند یا حداقل در اولویتی بعد از فرزندش قرار می دهد. چگونه می شود که انسانی بالغ انسانی دیگر را که جز زحمت و مشکل برای او ندارد، عاشقانه نگهداری و تروخشک می کند؟

منشا این احساسات کجاست؟ چه تغییراتی در جسم ما رخ می دهد که از حالی به حال دیگر و از احساسی به احساس دیگر کوچ می کنیم. سوال مهمتر اینکه اگر بتوانیم این تغییرات را به کنترل خود در آوریم به این معنی است که می توانیم همیشه شاد باشیم و یا میزان آن را تعیین کنیم. ارتباط این موضوع با متاورس چیست؟ و اصلا متاورس چیست؟

سالهاست مفاهیم متاورس نه با اسم متاورس، بلکه با اسامی و عناوین دیگری در حال رشد و توسعه است. این رشد و توسعه برخی اوقات در لایه تکنیکال بوده برخی بصورت نظریه پردازی و البته نمود آن در سینما.

امروز کلمات کلیدی را در پیش چشم خود شاهد هستیم که آینده دنیای ما را خواهند ساخت. بلاکچین، رمز ارز، واقعیت افزوده و مجازی و ترکیبی، متاورس و ... . مفاهیمی که برخی از آنها به اندازه خود مفهوم اینترنت در دهه ۱۹۶۰ میلادی عجیب و انتزاعی به نظر می رسند.

اما با جلسات مجازی، تماس های تصویری، شبکه های اجتماعی و عینک های VR درک بیشتر این مفاهیم، خیلی دور از ذهن نیست. تصور کنید عینک VR یا هر دستگاهی شبیه آن را به چشم خود می زنید و این پس دنیایی را می بینید که برای شما ساخته شده،‌بر اساس علایقتان، بر اساس نیازهایتان، بر اساس دوستانتان. دوستان شما هم در آن حضور دارند. به لطف توسعه دهندگان نرم افزار همه امکانات از جمله خدمات، فروشگاه، بازی، جلسه و ... در آن تعبیه شده و برای بسیاری امور خود نیازی به برداشتن عینک از چشم خود ندارید. حتی می توانید در فروشگاه ها حضور پیدا کنید، قدم بزنید،‌کالاها را بردارید و در نهایت خرید و پرداخت کنید. یا با دوستان خود یک دست مسابقه اتومبیل رانی بزنید. لکن هنوز روی مبل منزل خود تکیه زده اید.

احتمالا هرجا درباره متاورس سرچ کنید با چنین تعریفی روبرو خواهید شد. اما این واقعیت ماجرا نیست. این تعریف بسیار پیش پا افتاده است.

برگردیم به اول مطلب. داشتیم بررسی می کردیم چه چیزی باعث بروز احساسات در ماست. لذت، غم، وفاداری، تنفر و ... چگونه در جسم ما نمود پیدا می کند.

جواب این سوالات در مغز است. ابزار این کار هورمون ها هستند.

وقتی ورزش می کنیم، اندروفین ترشح می شود و آن حس شادی بعد از ورزش را ایجاد میکند،‌ وقتی کاری رو درست انجام می دیم و ستایش می شیم، دوپامین ترشح می شود و آن حص لذت و غرور را برای ما ایجاد می کند. این هورمون ها هستند که با توجه به شرایطی که با آن روبرو هستیم و اثر خود، باعث بروز احساسات خوب و بد می شوند.

حالا اگر بتوانیم تشرح این هورمون ها را کنترل کنیم و هرجا و هروقت لازم داشتیم از آن ها استفاده کنیم تا شاد باشیم، لذت ببریم یا پر انرژی شویم چه می شود؟

همین الان هم با گوش کردن به موسیقی، دیدن فیلم یا لمس کردن می توان از اثر این هورمون ها استفاده کرد. اما این منظور نیست. بیایید فرض کنیم همین عینک های VR را که بر چشم خود نصب می کنیم، از طریق امواج الکترومغناطیسی یا هر روش و تکنولوژی بتوانند باعث ترشح هورمون ها شوند. یعنی اینکه همان کسی که تصاویر و دنیای مجازی را پشت عینک VR برای ما ساخته، بتواند در لحظاتی که اراده می کند، هورمون مورد نظر خود را در بدن شما ترشح کند. یا اینکه کنترل ترشح هورمون ها را در اختیار خودتان قرار دهد!

دنیا، انتخاب های ماست بین رنج ها. از رنجی به رنج دیگر. از آرزویی به آرزویی دیگر . از ملالی به ملالی دیگر . چه میشد رنج ها را کاهش دهیم و لذت ها را افزایش و چه چیز از این برای انسان جذاب تر است.

پس متاورس فقط مهیا کردن محیطی برای گردش و تفریح و خرید و بازی نیست. با اثرگذاری روی هورمون ها همه لذت ها، احساسات و در نتیجه زندگی در دسترس خواهد بود. از این پس هر تکه پازل این دنیا تکمیل خواهد شد. هنوز تکنولوژی قابل حملی برای تولید انواع رایحه ها وجود ندارد یا لااقل تجاری نشده است. اما بزودی این تکه پازل هم تکمیل خواهد شد و با گذاشتن نه یک عینک VR بلکه دستگاه سرپوش زندگی، با قدم زدن در دشت گل سرخ از بوی ناب گل ها ، با داشتن احساسی که با ترشح هورمون ها همراه است،در کنار دوستان یا عزیزان خود لذت خواهید برد. یا روزی که با پوشیدن لباس کامل متاورس حتی حس لامسه را هم تجربه کنیم و بتوانیم عزیزانمان را در آغوش بگیریم.

تلاش های فراوان در این عرصه سالهاست‌ آغاز شده و هر روز نمودهای بیشتری از پیشرفت این حوزه شاهد هستیم. قطعا مانند دیگر تکنولوژی ها قرا نیست یک دفعه اتفاق خارق العاده ای رخ بدهد. این مفهوم تدریجی و به مرور وارد زندگی ما خواهد شد. مثل اینترنت و احتمالا مثل همان اینترنت شرایطی ایجاد خواهد کرد که زندگی بدون آن بسیار سخت و دشوار شود.