مشاهده کافی نیست، تجربه‌اش کنید

کوتاه درباره متاورس
کوتاه درباره متاورس


شاید امروزه گفتن از متاورس و دنیایی ماورای دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، به سختی ۱۰ سال پیش نباشد. در این روزها، «فضای مجازی» آن‌چنان واژه عجیب‌وغریبی نیست و هرکس به اندازه مشارکت و حضورش در این دنیای مجازی موازی، درکی از این عبارت در ذهن خود دارد.

مسلما وقتی می‌گوییم «فضای مجازی»، از دنیایی مثل دنیای شخصیت‌های فیلم‌های مارول صحبت نمی‌کنیم. اشتراکات و وابستگی‌هایی که دنیای مجازی امروز به زندگی حقیقی‌مان دارد، آن‌قدر زیاد است که از زندگی خودمان جدا در نظرش نمی‌گیریم، و البته به خودی خود به حدی هم گسترده هست که می‌توان آن را به عنوان دنیایی دیگر تلقی کرد. حالا دنیایی را تصور کنید که در آن محدود به نوشتن چند کلمه، پخش صوت و تصویر به صورت زنده و محتواهایی از این دست نباشید؛ دنیایی که در آن بتوانید خرید کنید، مطالعه داشته باشید، یاد بگیرید، یاد بدهید، به جاهایی که دوست دارید بروید و با دیگران معاشرت کنید. این دنیا، یک متاورس است.


از تکست تا متاورس

در روزهایی که خیلی هم دور نیست، ارتباط فقط از طریق متن صورت می‌گرفت. بعدها با آمدن گوشی‌هایی که قابلیت گرفتن عکس و فیلم داشتند، تصاویر نیز وارد دنیای ارتباطات شد. طولی نکشید که با پیشرفت اینترنت، ویدئوها و تصاویر متحرک نیز سهم قابل توجهی از دنیای مجازی را به خود اختصاص دادند. امروزه شاهد انتقال حجم زیادی از داده‌ها به صورت multimedia هستیم که از نقطه‌ای از دنیا به جای دیگر منتقل و تصاویر ویدئویی به صورت زنده در تمام دنیا پخش می‌شود. متاورس هم به دنبال جهشی همانند جهش از پیام‌های متنی تا استریم‌های پرسرعت و باکیفیت ویدئویی‌ست، البته خیلی بزرگ‌تر و فراگیرتر! طوری که دیگر به اینترنت نگاه نمی‌کنیم، بلکه آن‌را تجربه می‌کنیم.


همه راه‌ها به علمی‌تخیلی‌ها ختم می‌شود

متاورس، واژه‌ای که از ترکیب universe و meta ساخته‌شده، اولین بار در کتاب Snow Crash، نوشته Neal Stephenson استفاده شد. این رمان علمی، روایتگر یک پیک پیتزا به نام Hiro است که در کنار کار پیک، هکر بودن را نیز ادامه داده. روزی در «متاورس»، به هیرو پیشنهاد استفاده از یک‌جور مواد مخدر مجازی به نام «Snow Crash» می‌شود. هیرو این پیشنهاد را رد می‌کند، اما دوستش David، آن را می‌پذیرد و دست به امتحانش می‌زند. این مخدر، موجب «Crash» کردن دیوید در متاورس، و همچنین وارد شدن صدمات فیزیکی به اون در دنیای واقعی می‌شود. این‌جاست که هیرو وارد عمل می‌شود تا جلوی این اتفاق و همچنین شخصیت‌های بد دیگر داستان را بگیرد.


تجربه‌ای محسوس

شاید جامع‌ترین عبارت برای تعریف متاورس، همین جمله مارک زاکربرگ باشد که می‌گوید در متاورس قرار است حضور در محیط‌های مختلف را حس کنیم، نه این که فقط از طریق نگاه به صفحه مانیتور آن را ببینیم؛ دوستان‌مان را در سفرشان همراهی کنیم و بودن در بین آن‌ها را حس کنیم، بدون این که حضور فیزیکی داشته باشیم.

انسان‌ها در متاورس نیز با یک آواتار شناخته‌خواهند شد، اما دیگر این آواتار یک تصویر ثابت، یا نهایتا یک ویدئو کوتاه ضبط‌شده نیست. آواتار در متاورس، یک ارائه سه‌بعدی از انسان خواهد بود که حالت‌های صورت، حرکات دست و چیزهایی از این دست را هم شامل می‌شود تا تجربه تعامل با سایر افراد از چیزی که امروزه در دنیای آنلاین وجود دارد، بسیار بهتر و طبیعی‌تر رقم بخورد.

اما این دنیاها در متاورس چگونه ساخته می‌شود؟ چگونه ما وارد آنها می‌شویم؟ پاسخ در Horizon است؛ پلتفرمی که شرکت متا هم برای ایجاد دنیاهای مختلف در متاورس و هم برای حضور در متاورس در حال توسعه آن است. هورایزن از بخش‌های مختلفی تشکیل می‌شود: Horizon Home که محیط شخصی هر کاربر در متاورس است. شما می‌توانید در خانه خود استراحت کنید، کتاب بخوانید و یا از دوستان‌تان دعوت کنید که به خانه شما بیایند. بعد از آن، Horizon World است که در آن، آدم‌ها دنیاهای موردنظر خودشان را می‌سازند و با سایر افراد وارد آن می‌شوند. می‌توانید یک دنیا مخصوص تولد یکی از دوستان‌تان داشته باشید و بعد از آماده کردن همه چیز، او را به دنیای خود دعوت کنید.

بیش از یک سال است که متا روی Horizon World کار می‌کند و در این مدت، افراد و مکان‌های زیادی نیز به آن اضافه شده‌اند. دو هفته قبل از نگارش این نوشته، باشگاه منچسترسیتی طی قراردادی، ساخت ورزشگاه خود در متاورس را آغاز کرد. بخش بعدی نیز Horizon Workrooms است که مخصوص شرکت‌ها و جلسات کاری‌ست.

در حال حاضر، متا در حال کار روی بخش‌های مختلفی از متاورس با استفاده از تکنولوژی‌های AR و VR است. گام اولی که زاکربرگ به آن اشاره می‌کند، ساخت ابزارهایی‌‌ست که با آن بتوان اشیای مجازی را به صورت فیزیک به وجود آورد تا انسان‌ها بتوانند با آن‌ها تعامل کنند، یعنی نه فقط یک شیء سه‌بعدی که در محیط دیده می‌شود، بلکه واکنش‌ها و پاسخ‌های طبیعی نسبت به تغییرات محیط نیز نشان بدهد؛ مثلا زمانی که آن را هل می‌دهید، جابه‌جا شود. در گام‌های بعدی نیز تعامل انسان‌ها با یکدیگر در دستور کار قرار می‌گیرد.

قطعا ساخت و یا استفاده از متاورس با یک ابزار یا یک نرم‌افزار امکان‌پذیر نیست، بلکه تکنولوژی‌های مختلفی باید دست به دست هم بدهند تا بخش‌های مختلف این دنیای مجازی سر هم شود. یکی از این ابزارها، محصولات واقعیت افزوده (VR) هستند. در حال حاضر شرکت متا در حال توسعه یک محصول واقعیت مجازی به اسم cambria است که پوشش برخی از قابلیت‌های گفته‌شده برای آواتارها در متاورس را بر عهده دارد؛ مثل انتقال حالت چهره و حتی حالت و رنگ پوست شخص به آواتار.


در دو تصویر بالا، سمت چپ، یک بازسازی سه‌بعدی کامل از یک شخص است که در کنفرانس connect 2020 به نمایش درآمد. شخصی که در سمت راست تصویر است، با استفاده از یک عینک واقعیت مجازی، می‌تواند آواتار شخص دیگر را از هر زاویه‌ای که می‌خواهد نگاه کند؛ آواتاری که حتی حالات چهره و دست‌ها را نیز با کیفیت بالایی نمایش می‌دهد.


تنها با یک عینک عادی

مارک زاگربرگ در ارائه خود در مورد متاورس، عنوان می‌کند که نهایتا قرار است با یک عینک عادی بتوان وارد متاورس شد و نیازی به استفاده از عینک‌های بزرگ VR امروزی نیست. عینک هوشمند Ray-Ban که سال گذشته عرضه شد و هم‌اکنون نیز با قیمت ۲۹۹ دلار قابل خرید است، از گام‌های اولیه در مسیر بلند شرکت متا به سمت متاورس بود؛ عینکی که آن‌چنان هم واقعیت مجازی را جلوی چشم‌تان نمی‌آورد، هرچند که با آن می‌توان عکس و فیلم ضبط کرد و یا به موسیقی گوش داد.

نمایشگرهای هولگرامی نیز سهم مهمی در متاورس خواهند داشت. قاب عکس‌های روی دیوار خانه شما، یا تلویزیون سالن پذیرایی، پوسترهای اتاق جلسات شرکت‌تان و حتی نرم‌افزارهایی که می‌خواهید از آنها استفاده کنید، همه به صورت صفحاتی هولوگرامی به نمایش درخواهند آمد.



فراتر از مشاهده

اما همانطور که ذکر شد، فقط مشاهده اشیا و افراد در متاورس کافی نیست، تعامل با آنها نیز اهمیت دارد. در حال حاضر برخی از دانشمندان و مهندسینی که روی تکنولوژی‌های مرتبط با این حوزه کار می‌کنند، معتقدند با استفاده از مچ‌بند‌هایی که قابلیت دریافت و تفسیر سیگنال‌های عصبی از عضلات را دارند، می‌توان حرکات کاربر را به دنیای مجازی انتقال داد.



تصویر بالا یک نمونه اولیه از دستگاهی‌ست که می‌تواند از روی حرکت دست شما، حروفی که می‌نویسید را بخواند. هر چند که این دستگاه هنوز در نسخه‌های اولیه است، اما قابلیت فهم کوچک‌ترین حرکات، حتی نوشتن یک نقطه با انگشتان را نیز دارد. احتمالا به ذهن‌تان رسیده که در نسل بعدی این تکنولوژی‌ها، می‌توان فقط با فکر کردن به حرکت دادن دستان، یک پیام ارسال کرد! چند ماه پیش بود که یک توییت خبرساز، اولین توییتی شد که بدون دخالت هیچ عضله‌ای و فقط با فکر کردن به آن، پست شد.



پرچالش، از هر نظر

چیزی که مشخص است، با تکنولوژی‌های فعلی، دسترسی به چنین دنیایی، آن‌چنان راحت و در دسترس نیست، اما شرکت متا قصد دارد تا تکنولوژی را به جلو هل دهد، تا این ابر پروژه خود را به سرانجام برساند. این تغییر نام شرکت نیز از اقداماتی‌ست که در تغییر رویه شرکت انجام داده تا بتواند ذهنیت‌های منفی در مورد فیس‌بوک را پاک کند و همچنین دیگر فقط یک شرکت صاحب چند پیام‌رسان و شبکه اجتماعی به شمار نرود، هر چند که زاکربرگ معتقد است رویه شرکت چندان هم تغییر نکرده و آنها پیش‌تر نیز برخلاف سایر شرکت‌ها که از تکنولوژی‌های موجود برای ایجاد ارتباط بین انسان‌ها استفاده می‌کنند، با ساخت تکنولوژی‌های جدید ارتباطات انسانی را بهبود می‌دادند.

البته که چالش‌های ساخت چنین دنیایی، فقط در محدودیت‌های تکنولوژی خلاصه نمی‌شود. چالش‌های امنیتی نیز حائز اهمیت‌اند. زمانی که شما در دنیایی دیگر با یک آواتار مجازی شناخته می‌شوید، دزدیده شدن آواتار دیجیتالی شما می‌تواند به معنی دزدیده‌شدن هویت شما باشد. حال اگر پیوند دنیای مجازی و حقیقی، چیزی در حد متاورس باشد، خطرات احتمالی این سرقت می‌تواند مخرب‌تر هم به شمار برود. از مسائل مهم دیگر، داده‌هایی‌ست که برای ساخت متاورس مورد نیاز است. برای ورود به مکان‌های مختلف در متاورس، چه محدودیتی می‌توان اعمال کرد؟ همچنین نکته مهم دیگر این است که این داده‌ها در اختیار چه کسانی خواهند بود؟ متا مدعی‌ست که با ایجاد یک فضای شفاف در مسیر ساخت متاورس، اعتمادها را به خود به عنوان متولی متاورس جذب می‌کند، زیرا مسلم است که ساخت چنین دنیایی، نیازمند مشارکت همگانی‌ست.

شاید مهم‌ترین نکته متاورس را، پیوند آن با دنیای واقعی بتوان شمرد. با متاورس قرار نیست فقط در یک محیط مجازی غیرواقعی زندگی کنید، قرار نیست بی‌خیال محیط اطراف خود در دنیای واقعی شوید و فقط به پیشرفت در متاورس فکر کنید. در واقع متاورس مثل یک بازی کامپیوتری با دنیای باز و امکانات زیاد نیست. متاورس قرار است کیفیت زندگی واقعی شما را افزایش دهد، نه اینکه جایگزینی برای زندگی فعلی باشد. در دوران پاندمی نیز خیلی‌ها دورکاری می‌کنند و از خانه خود با سایر همکاران‌شان ارتباط برقرار می‌کنند. با متاورس می‌توانید این ارتباط را واقعی‌تر کنید تا حس حضور در محل کار و تعامل با دوستان و همکاران را تجربه کنید، در حالی که لباس راحتی خود را بر تن دارید و نیز نیازی به تحمل ترافیک برای رسیدن به محل کار نیست. اگر هم شما به محل کار خود رفتید، می‌توانید با افرادی که به طور مجازی حضور پیدا می‌کنند، تعامل کنید.


محمدحسین بهمنی