جهان بهتر

هر انسانی که میلی حقیقی به تغییر و اصلاحی بزرگ در شرایط جهان و زندگی دارد نخست باید با ریشخند روبه رو شود، سپس با اذیت و آزار و تهدید و تلاش‌ها برای نابودی و تباه ساختن آرمان ها.

وقتی اهداف و آرمان‌های کلان افراد از محبوبیت برخوردار نباشد آنها انرژی و انگیزه لازم برای غلبه بر مخالفت و ایستادگی برای ادامه مسیر را نخواهند داشت.

از تجربیات دردناک افراد پیشین میدانیم اشخاصی که از این آزمون‌های سخت سربلند بیرون می‌آیند چقدر کم‌اند.

و ما جز برای این راه و آرمان‌ها زندگی نخواهیم کرد و به هر آنچه می‌گوییم با همراهی مردم جهان خواهیم رسید.

بخش اعظم زمان و تفکر انسان‌ها مشغول کسب سرمایه و مالکیت و امور صرفاً مادی می‌شود و این مانعی بزرگ بر سر راه پیشرفت تمدن و تکامل می‌باشد.

همچنین دشواری این راه امیدوار ساختن افراد و دادن نیروی تخیل و تفکر کافی به آنها است تا بدون محدودیت و با فکر آزاد بیندیشند و ابتکار عمل و رشد آزاد را تجربه کنند تا حقیقت و نیک را دریابند و بازیچه دست صاحبان رسانه نشوند.

موانع و دشواری‌ها از بین نخواهد رفت اگر رهبران سازمان‌ها وسعت نگرش، بینش، خلاقیت، ذهن آزاد و امیدهایی ورای کمی بهبود سطحی در سیستم‌های موجود را نداشته باشند.

شاید اقدام انقلابی لازم نباشد اما حتما ایده و اندیشه‌ی انقلابی ضروری است.


? بیشتر کودکان در جهل و به دور از هر آنچه می‌تواند اندیشه‌هایشان را بزرگ کند و ایده‌های جدید بدهد و نیروی فوق‌العاده مهم تخیلشان را برانگیزد، بزرگ می‌شوند و تفکر، ایده، خلاقیت و تخیل انسان‌ها از کودکی به جای رشد کردن توسط نظام‌های آموزشی سرکوب شده و تبدیل به برده و کارگرهای مدرن و بدون اندیشه آزاد و ابتکارعمل می‌شوند. و عمر و وقت آنها در مدارس و بی-دانشگاه ها بدون کسب دانش و شناخت خود، علایق و اهداف، ضایع می شود و برباد خواهد رفت.

ایده تغییر وضع موجود و سیستم‌های ناکارآمد در جهان باید از حمایت حداکثری افکار عمومی برخوردار باشد، رسانه در جهت‌دهی به افکار عمومی نقش اصلی را ایفا می‌کند و به دلیل نفوذی که دولت‌ها و قدرت‌ها در رسانه دارند و صاحبان رسانه هستند، جهت‌گیری افکار عمومی به وسیله رسانه بر ضد ما خواهد شد و فعالیت‌های ما همیشه با سانسور خبری همراه خواهد بود، تا آن هنگام که محبوبیت و آرمان های ما جهان را درنوردد و صاحبان رسانه نیز جذب اندیشه های نیک بشوند و یا از میان برداشته شوند.

صاحب منصبان با امتیازهای مالی و نفوذ ناشی از قدرت و موقعیتشان، آنها را قادر می‌سازد تا توده‌های مردم را در مورد موضوعات و غیره به وسیله رسانه گمراه سازند، و حمایت عمومی را حتی از بهترین و عالی‌ترین آرمان‌ها و جنبش‌ها و سازمان‌ها سلب کنند.

آنها هر شخص یا تشکیلاتی را که اندیشه‌های نوین و حرفی برای گفتن دارند و به دنبال تغییر در وضع موجود می‌باشند و درحال رشد و جذب همراه هستند را تهدیدی علیه خود می‌پندارند و سعی خواهند کرد با بازوهای رسانه‌ای خود مقبولیت آنها را از بین ببرند، پوشش خبری را از آنها بدزدند، و با تکیه بر هر روش غیراخلاقی آنها را تخریب کنند.

? رسانه اکنون بزرگ‌ترین دشمن اندیشه و آرمان‌های کلان و نیک ما می‌باشد، حال از تمام حامیان و همراهان حقیقی سازمان و آرمان‌ها می‌خواهم تا در تبلیغ و گسترش این آرمان و اندیشه‌های نوین و جهان ساز، از هرآنچه در توان دارند بهره‌گیری کنند، و سازمان را به هرکس که می‌توانند معرفی و آشنا بکنند، و در حرکت به سوی جهان نوین و تکامل بزرگ تأثیرگذار و همراه باشند.




? ارائه تفکر یونیورسالیسم به جهان رویدادی است که سرنوشت بشر را دستخوش تغییر خواهد کرد و می‌تواند مسیر آن را از نابودی جهان، به جهت خیر جهانی تغییر بدهد.

این اندیشه چیزی جز صلح، توسعه و تکامل جهان نمی‌خواهد و تمام فعالیت‌های جهان‌شمول احرار بر اساس خیر و منفعت جهانی خواهد بود و در رسیدن به جهان بهتری که در صورت عدم تحققش بشر سعادتی نخواهد داشت از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد.


? چرا جهانشمولیت راه سعادت بشر است؟

? مادامی که نفرت، دشمنی و ترس از یکدیگر بین انسان‌ها و کشورها جاری است و انسان‌ها خود را متعلق به یک سرزمین خاص می‌دانند و هر شخصی خارج از آن سرزمین بیگانه محسوب می‌گردد و هر کشوری منافعش در استعمار و اضمحلال کشور دیگری است هیچ‌وقت به صلح پایدار جهانی نخواهیم رسید.

مفهومی که ما از آن حرف می‌زنیم در تضاد و ضدیت با ویژگی‌های ملی و محلی و عشق به وطن نیست، بلکه چیزی افزون بر آن است نه کاستن از آن.

می‌شود به جهان‌وطنی، خرد جهان‌شمول و جهان بدون مرز رسید و خصوصیات‌های خوب ملی و محلی را نیز حفظ کرد.

تفاوت در این است در جهان‌وطنی چیزی که فرد برای کشورش خواهد خواست در تضاد و به ضرر کشور دیگر نیست. فرد خواهد خواست کشورش در پایداری صلح، علم، هنر، اندیشه و نوآوری پیشرفت کند و توسعه یابد و چیز مفیدی به بشر تقدیم نماید.


? در یونیورسالیسم سیستمی به مثابه جمهوری فدرال برجهان وضع می‌شود، که تمام کشورهای جهان متحد خواهند شد و یک دولت جهان‌شمول برای خدمت به بشریت تشکیل خواهند داد و کشورها تبدیل به ایالات‌های متحده با حفظ پرچم، فرهنگ، رسوم و قوانین جزئی محلی خواهند شد و دولت‌های کشورها نیز تبدیل به دولت‌های محلی خواهند شد.

سیستمی که بر دولت جهانی حاکم می‌شود، جلوی هرگونه استبداد و ظلم و فساد را خواهد گرفت و در آن جهان داران وظیفه‌ای جز خدمت به بشریت و توسعه و پیشرفت تمام دنیا نخواهند داشت.

این اهداف یک شبه محقق نمی‌شوند و نیاز به فداکاری‌های گسترده و تولید اندیشه و فعالیت‌های جهان‌شمول دارد، در قدم اول جهانیان باید با یونیورسالیسم آشنا بشوند که از ایرانیان شروع می‌شود.

یونیورسالیست‌ها اکنون مسئولیتی بزرگ و مهم دارند و باید از هر آنچه در چنته دارند برای گسترش این آرمان کبیر بهره‌گیری کنند.

ازآنجاکه گلوبالیسم شباهت زیادی به یونیورسالیسم دارد، آنها متحد به‌حساب می‌آیند.

گلوبالیسم جایگاهش را در جهان پیداکرده و بسیاری از سیاستمداران و قدرتمندان جهان ازجمله ریس جمهور فعلی امریکا، "نزدیک" به این تفکر هستند. آنها با ظهور یونیورسالیسم که در آن نقص و ضعف‌های گلوبالیسم رفع شده به این تفکر نوین خواهند پیوست.

اکنون دو احتمال برای سرنوشت جهان وجود دارد; گام نهادن به‌سوی "جهان بهتر" و یا پیشروی به‌سوی نابودی جهان.

وضعیت اکنون جهان، صفحه ترازوی نابودی را سنگین کرده است و با شروع حمله روسیه، تنش‌ها در جهان بسیار رو به افزایش است. در صورت پیروزی روسیه پیغامی برای دیگر کشورهای بزرگ می‌باشد که شروع به استعمار و کشورگشایی و تسویه‌حساب‌های تاریخی بکنند و جهان را به‌سوی جنگ سوم و نابودی جهان ببرند.

اما همچنان امید زنده است;

ازآنجاکه در دور بعدی انتخابات امریکا جو بایدن با مشکل مواجه است و با دست‌خالی پیروز نمی‌شود باید دست به اقدام برای کسب دستاوردهای بزرگ بزند، جنگ در اوکراین باید متوقف شود، بحران هسته‌ای کره شمالی باید رفع گردد و هرچه سریع‌تر با ایران به توافق پایدار برسد. این می‌تواند قدم‌های مناسبی برای رسیدن به جهان بهتر باشد.

جهان‌شمول احرار برنامه‌هایی در این راستا دارد که در حال اجرا می‌باشند و برای هر دو احتمال آماده می‌شود


سازمان جهانشمول احرار
کانال : @AOrgan