نوشتن شیرینترین اتفاق روزانه من است.
فصلهای دوست داشتنی من
امسال بهار، بهار پروانه ها بود.
تمام شهر پر از پروانه بود.
زیر شیشه پاک کن ماشینها، لای گل گیر لاستیکها،
روی تن خیابانها، در مسیر فاضلابها...
همه جا، همه جا پر از پروانه بود.
این تابستان هم تابستان گنجشکهاست.
یکی وسط آسفالت خیابان پهن میشود،
دیگری در مسیر تونل حکیم با خروج ماشینی غافلگیر میشود،
و یکی هم از بالای ساختمان چهارطبقهای،
وقتی بالهایش را پیش پسر همسایه جا گذاشته،
فرود خواهد آمد...
و من مشتاقم بدانم پاییز فصل کیست!
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناتمامی
مطلبی دیگر از این انتشارات
روزهای بی آینه
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد»