کارشناس تولید محتوا/ داستان نویس....کلمات نجات دهندهاند
معرفی کتاب طوطی فلوبر
کتاب طوطی فلوبر، زندگینامه بسیار جذاب و خواندنی گوستاو فلوبر، نویسنده معروف فرانسوی است که با داستان در میآمیزد و شکل جدیدی از رمان را میسازد که خواننده را شگفتزده میکند.
راوی داستان، پزشکی انگلیسی است که شیفتهی گوستاو فلوبر است و در پی یافتن طوطیای است که گوستاو هنگام نوشتن رمانِ "ساده دل"، آن را روی میز کارش قرار داده بود. گوستاو فلوبر در نامهای به مادام بِرن مینویسد:«میدانی سه هفته چه چیزی مقابلم روی میز کار گذاشته بودم؟ یک طوطی خشک شده. طوطی وظیفهاش نگهبانی است. قیافهاش کم کم دارد اذیتم میکند. اما همانجا نگهش میدارم تا بتوانم سرم را از خیالِ طوطیبودگی پر کنم. چون در حال حاضر دارم درباره ی عشق میان یک پیر دختر و یک طوطی مینویسم.»
و این ماجرا بهانهای میشود برای آن که راوی به فرانسه سفر کند؛ به محلهایی که گوستاو روزگاری آنجا بوده، پا بگذارد. از محل تولد و محل زندگیاش دیدن کند و نامههایی که میان او و معشوقه یا دوستانش رد و بدل شده، بخواند. راوی، تفکرات و دیدگاه گوستاو فلوبر درباره زندگی، مردم فرانسه و انگلستان، بورژواها، عشق، خدا و خودکشی و...را لابهلای عقاید بسیار جالب خودش درباره زندگی میآورد و ما را هر چه بیشتر با خود و نویسندهی محبوبش آشنا میکند.
او درباره زندگینامهنویسی اینطور مینویسد که:
"یک تور ماهی گیری را بسته به زاویهی دیدتان، میتوانید دو جور تعریف کنید. معمولاً میگویید تور، وسیلهای بافتنی است که برای ماهیگیری طراحی شده. اما میتوانید بدون آسیب رساندن به منطق، تصویر را وارونه کنید و آن را مثل آن لغتنامهنویسِ شوخطبع تعریف کنید که میگفت: «تور مجموعه ای از حفرههاست که با نخ به هم متصل شدهاند.» با زندگینامه هم میتوانید همین کار را بکنید. تور پر میشود و بعد زندگینامهنویس آن را بالا میکشد، صید را دستهبندی میکند، برخی را به دریا برمیگرداند، باقی را انبار میکند، فیله میکند و میفروشد." ص 48
گاهی راوی در مقام دفاع از گوستاو در برابر انتقادِ خوانندگانش برمیآید که:
"وقتی خوانندهها از زندگیِ نویسنده شکایت میکنند- چرا فلان کار را نکرد، چرا بر سر فلان قضیه جلو فلان روزنامه نایستاد، چرا بیشتر از این خودش را درگیر زندگی نکرد - آیا نه این است که منظورشان پرسشی سادهتر و بیهودهتر است؟ اینکه فلوبر چرا بیش از این شبیه ما نیست؟ اگر نویسنده بیشتر شبیه خواننده باشد که دیگر نویسنده نیست، خواننده است. به همین سادگی." ص 174
در نهایت راوی از تشخیص "لولو"، طوطیِ "فیلیسیته"، شخصیتِ پیر دخترِ رمان "ساده دل"، از بین پنجاه طوطی دیگر که شمایلی مشابه توصیفات طوطی در رمان دارند، باز میماند و نمی تواند بفهمد که طوطیِ اصل کدام است. او فلوبر را در رابطه با طوطی این طور توصیف میکند:
"فیلیسیته + لولو= فلوبر؟ نه دقیقاً. اما میشود ادعا کرد که قدری فلوبر در هر دوی آنها وجود دارد. فیلیسیته شخصیت فلوبر را نمایندگی میکند، لولو کلامش را." ص 25
متن کتاب حاوی بینامتنیتی قوی، تلمیحات و کنایههای بسیار است که نشان از هوش نویسندهی خود دارد.
نویسنده طوطی فلوبر
جولین بارنز خالق این کتاب، نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی است که ضمن دلبستگیاش به ادبیات فرانسه و گوستاو فلوبر، نگاه انتقادی نسبت به ادبیاتِ این کشور دارد و آن را بعد از آلبر کامو بسیار ضعیف میداند.
از میان آثار او، سه کتاب "طوطی فلوبر(۱۹۸۴)"، "انگلیس انگلیس(۱۹۹۸)" و "آرتور و جورج(۲۰۰۵)"، نامزد جایزه من بوکر شده و کتاب "درک یک پایان" او موفق به کسب این جایزه شد.
این کتاب مورد استقبال بسیاری از خوانندگان ایرانی قرار گرفته و هوشنگ گلشیری مرتب از این کتاب یاد میکرد.
برای تهیه کتاب طوطی فلوبر می توانید از لینک های زیر اقدام کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
قایق سواری با آلن دوباتن در اعماق وجودمان! قسمت اول
مطلبی دیگر از این انتشارات
قایق سواری با کتاب خودشناسی آلن دوباتن! (قسمت دوم)
مطلبی دیگر از این انتشارات
ناتمامی