چرایی، چیستی و نحوۀ استفاده از مدل منطقی

ارزیابی کارآمد و موثر یک برنامه چیزی بیش از جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها است. ارزیابی کارآمد و موثر، امکان جمع‌آوری و استفاده از اطلاعات جهت یادگیری مداوم و بهبود برنامه‌ها را برای ذی‌نفعان برنامه فراهم می‌کند. متخصصان بنیاد کیلاگ معتقدند ارزیابی (و به طور خاص رویکردهای مدل منطقی) ابزاری برای یادگیری و مدیریت است که می تواند در طول یک برنامه مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از ارزیابی و مدل منطقی منجر به برنامه‌ریزی مؤثرتر، فرصت‌های یادگیری بیشتر و مستندسازی بهتر نتایج می‌شود و دانشی مشترک در مورد اینکه چه چیزی و چرا کار می‌کند، ارائه می‌دهد.

مدل منطقی چیست؟

مدل منطقی روشی سیستماتیک برای شفاف‌کردن و تببین درک ما از روابط میان این مسائل است: منابعی که برای اجرای برنامه در اختیار داریم، فعالیت‌هایی که برنامه‌ریزی می‌کنیم و تغییرات یا نتایجی که امیدواریم به دست آوریم. معمولا مفهوم مدل منطقی و نظریه برنامه به جای یکدیگر به کار می‌روند.

ساختار کلی و اجزای یک مدل منطقی به این شکل است:

1. منابع یا ورودی‌ها به همه منابع مالی، انسانی و سازمانی اشاره دارد که در اختیار داریم.

2. فعالیت‌ها شامل همه مداخله‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی است که برای رسیدن به اهداف خود انجام می‌دهیم.

3. خروجی‌ها محصولات مستقیم فعالیت‌ها هستند و ممکن است شامل انواع، سطوح و اهداف خدماتی باشد که باید توسط برنامه ارائه شود.

4. نتایج یا پیامدها شامل تغییرات خاص در رفتار، دانش، مهارت‌ها، وضعیت و سطح عملکرد شرکت‌کنندگان در برنامه است. نتایج کوتاه مدت باید ظرف 1 تا 3 سال و نتایج بلندمدت باید در بازه زمانی 4 تا 6 سال قابل دستیابی باشند.

5. تاثیر تغییر اساسی خواسته یا ناخواسته‌ای است که در سازمان‌ها، جوامع یا سیستم‌ها در نتیجه‌ی فعالیت‌های برنامه طی 7 تا 10 سال رخ می دهد.

چرا باید از مدل منطقی استفاده کنیم؟

  • مدل‌های منطقی در برنامه‌ریزی و طراحی برنامه به عنوان یک ابزار برنامه‌ریزی برای توسعۀ استراتژی برنامه و افزایش توانایی ما برای توضیح و تشریح مفاهیم و رویکرد برنامه برای سرمایه‌گذاران کلیدی عمل می‌کند.
  • مدل منطقی در اجرای برنامه، هسته اصلی برنامه‌ریزی و مدیریت متمرکز را تشکیل می‌دهد و به ما کمک می‌کند داده‌های مورد نیاز برای نظارت و بهبود برنامه‌ریزی را شناسایی و جمع‌آوری کنیم.
  • مدل منطقی برای ارزیابی برنامه و گزارش‌نویسی، اطلاعات برنامه و پیشرفت به سوی اهداف را به شیوه‌هایی ارائه می‌کند که شفاف است و به ذی‌نفعان برنامه آموزش می‌دهد.
  • مدل منطقی فرآیند گروهی و درک مشترک اعضا را مشخص کرده و افزایش می‌دهد.

انواع مدل‌های منطقی

مدل‌های منطقی بر حسب تاکیدگذاری‌ها و نقاط قوت‌شان به سه نوع کلی تقسیم می‌شوند.

1. مدل نظریه‌محور یا مفهومی: این مدل‌ها بر نظریه تغییر تأکید دارند که بر طراحی و برنامه‌ریزی برنامه تأثیرگذار بوده است. این مدل‌های منطقی توضیحی غنی از دلایل شروع برنامه و مسئلۀ آن ارائه می‌دهند. آن‌ها دلیل انتخاب انواع استراتژی‌ها را توصیف می‌کنند، راه‌کارهای مطمئن را برای برنامه پیشنهاد می‌دهند و سایر فرض‌ها که برنامه‌ریزان معتقدند که بر اثربخشی تأثیر می‌گذارند را بررسی می‌کنند. این مدل‌ها نشان می‌دهند که چگونه و چرا فکر می‌کنید برنامۀ شما کار خواهد کرد. این مدل‌ها بیشترین کاربرد را در برنامه‌ریزی و طراحی برنامه دارند.

یک نمونه از مدل منطقی نظریه محور برای شبکۀ سلامت
یک نمونه از مدل منطقی نظریه محور برای شبکۀ سلامت

2. مدل پیامدمحور: این مدل‌ها بر جنبه‌های اولیۀ برنامه‌ریزی تمرکز می‌کنند و تلاش می‌کنند منابع یا فعالیت‌ها را با نتایج مد نظر در برنامه مرتبط کنند. این مدل‌ها اغلب نتایج و تأثیرات را در طول زمان برای توصیف کوتاه‌مدت (1 تا 3 سال)، بلندمدت (4 تا 6 سال) و تأثیر (7 تا 10 سال) که ممکن است از مجموعه‌ای از فعالیت‌ها ناشی شود، تقسیم می‌کنند. مدل‌هایی که رویکرد و انتظارات پشت نتایج مورد نظر برنامه را ترسیم می‌کنند، در طراحی استراتژی‌های ارزیابی و گزارش‌دهی مفید هستند.

3. مدل فعالیت‌محور: این مدل‌ها بیشترین توجه را به ویژگی‌های فرآیند اجرای برنامه متمرکز می‌کنند. این مدل‌ها مداخلات برنامه‌ریزی‌شده را به شکلی با هم پیوند می‌دهد که روند اجرای برنامه را ترسیم کند. این مدل‌ها آنچه را که برنامه قصد انجامش را دارد، توصیف می‌کند و به همین دلیل برای نظارت و مدیریت بسیار مفید است. همچنین این مدل‌ها مراحل دقیقی را ارائه می‌دهند که برای اجرای برنامه باید دنبال شوند.


چگونه از یک مدل منطقی در طول برنامۀ خود استفاده کنیم؟

شفاف‌سازی نظریه‌ی برنامه
1. بیان مسئله:
مسئله‌ای که برنامه شما سعی در حل آن دارد را شرح دهید.
2. نیازها و دارایی‌ها: نیازها یا دارایی های خود را مشخص کنید که سازمان شما را به طراحی برنامه‌ای برای رفع مشکل سوق داده است.
3. نتایج مطلوب (خروجی‌ها، پیامدها و تأثیرات): نتایج مورد نظر را با توصیف آنچه انتظار دارید در کوتاه مدت و بلندمدت به دست آورید، شناسایی کنید.
4. عوامل تأثیرگذار: عواملی را فهرست کنید که معتقدید بر تغییر در جامعۀ شما تأثیر می‌گذارد.
5. استراتژی‌ها: استراتژی های موفق کلی را فهرست کنید که به سازمان‌هایی مانند شما کمک کرده است.
6. پیش‌فرض‌ها: پیش‌فرض‌هایی را بیان کنید که چگونه و چرا مداخله شما در جامعه کار می‌کند.
نشان‌دادن پیشرفت برنامه
هر پنج مرحله مدل منطقی یعنی خروجی‌ها، نتایج، تاثیر، فعالیت‌ها و منابع را در نسبت با برنامه خود بررسی کرده و پیش‌بینی کنید.
پرسش ها و شاخص‌های ارزیابی برنامه
1. نقاط تمرکز:
مهم‌ترین اجزای برنامه را مشخص کنید.
2. مخاطبان کلیدی هر بخش را مشخص کنید
3. سوالاتی که ممکن است درباره برنامه پرسیده شود را مشخص کنید.
4. اطلاعات مورد نیاز برای مخاطبان و سوالات را آماده کنید.
5. شاخص‌ها: توضیح دهید که چه اطلاعاتی باید جمع‌آوری شود که وضعیت برنامه و شرکت‌کنندگانش را برای هر سؤال نشان دهد.
6. کمک تکنیکی:
نشان می‌دهد که سازمان تا چه حد دارای تخصص ارزیابی و مدیریت داده‌ها برای تجزیه و تحلیل داده‌های مربوط به شاخص‌ها است.