علاقه مند به سینما و فراتر از آن.
تا او چه اجازه دهد؟|غریزه اصلی ۱۹۹۲
وقتی وارد ذهن قاتلی سریالی می شویم چه اتفاقی می افتد. این سوال جذاب را کاراگاه مسئول پرونده معمولا از خود می پرسد. به نوعی با این روش به دنبال حل مسئله است. این مسئله که قاتل کیست؟
اما معمولا قاتل یک قدم جلوتر از کاراگاه است. ورود کاراگاه به ذهن قاتل باید از شواهدی ممکن شود که عمل قاتل برجای گذاشته. در ورودی به هر جایی معمولا از قاعده خاصی پیروی میکند. این قاعده که نمودی بسته به ماهیتش از آن چیزی که ورودی اش است را عرضه میکند. حتی اگر این در بسته باشد نیز باز نمودی از داخل است. نمودی که چیزی را از داخل آشکار نمیکند.
کاراگاه برای حل باید ابتدا در را شناسایی کرده، باز کند، وارد شود و از درون بفهمد که چطور میتواند ساختارش را نابود سازد. هر چه این ساختار خطرناک تر و متفاوت تر باشد ورود به آن از مجرای راهرو های پرپیچ و خم تری ممکن می شود.
در مقام مخاطب غریزه اصلی ما کاراگاهیم. کاراگاهی که به ذهن کاراگاه اصلی نزدیک تر است و اطلاعاتش همان هایی است که او دارد ولی حواسمان هست که مستقل بمانیم. شاید از مسیر سینما و دریچه دوربین هم خیلی ممکن نباشد که در این ساختار و فرم ذهنی درگیر شویم. این ویژگی هنر سینماست. فاصله بین تصویر متحرک و مخاطب در حد اندک ولی همیشه باقی میماند.
ما در میانه فیلم به ذهن قاتل نزدیکیم. اما نمیدانیم قاتل کیست. برای حل این معما باید تمام حواسمان را جمع کنیم تا بتوانیم از تمام پتانسیل مغزمان به نحو احسن استفاده کنیم. اما اثر نمیگذارد. از موسیقی گرفته تا رنگ ها و میزانسن و تا شخص شارون استون اینجا هستند تا ضربان قلب کاراگاهان را بالا برده و آنان را در گمراهی و برهوتی عمیق باقی بگذارند.
سینما اغواگری های زیادی را به خود دیده است. شاید بیشتر از دیگر هنر ها. همین وجه هم جلوی طیفی از منتقدان را میگرفت تا سینما را هنر به حساب نیاورند. اغواگری فقط جنسی نبود و نیست. اغوای مخاطب در تمام احساساتش رخ می دهد. در عمیق ترین امیال. اغوایی از زاویه ای متفاوت با تئاتر که برادر بزرگ تر سینما محسوب می شود. این اغوا از جنس نگاه نوجوانی است که دختر همسایه را تماشا میکند. از آن نوع نگاهی که در ملنا نوجوان به مونیکا بلوچی داشت. رابطه جنسی ابتدای فیلم که صحنه قتل مهم فیلم است که بواسطه آن کاراگاه شخصیت اصلی فیلم وارد قضیه می شود. این رابطه باید به دقت تماشا شود. کنش جنسی ارائه شده مرجع است. زیرا مهم ترین دری است که به ذهن قاتل باز می شود. تک تک قوس ها و حرکات زن که چهره اش معلوم نیست مهم است. این حرکات امضای قاتل است. دو بار دیگر کاترین این حرکات را تکرار میکند. مو به مو همین استایل را میگیرد. اما آن لحظه ای که مطمئنیم بار دیگر قتل را انجام خواهد داد کاری نمیکند.
ما به عنوان کاراگاه سعی کردیم وارد ذهن کاترین شویم. ولی غافل از اینکه کاترین خود این جهان را ساخته و احتمالا خود اجازه داده تا دیدش بزنیم و به او نگاه کنیم. همانند نگاه های شومی که کاراگاه اصلی فیلم در ابتدا مخفیانه به او می انداخت. یا آن اجازه ای که به رکسانا میداد تا معاشقه هایش را بنگرد. او انسان دیگری نیست که ما وارد ذهنش شویم، کنترلش کنیم و دستگیرش کنیم. ما از ابتدا در این دنیای ذهنی وی محصور شدیم. او خدای این دنیاست. به ما تا جایی که میخواهد اجازه دیدن میدهد. تا جایی که میخواهد اجازه کشف میدهد. اجازه میدهد تا اخرین لحظه بر حسب مدارک فکر کنیم که بث قاتل اصلی است اما ته ذهن جستجوگرمان وابسته به الهه ای باشد که دنیارا خلق کرده. ما در کتابی نوشته او هستیم. او زمانی که دیگر نمیخواست بث مشاهدهگرش باشد، وقایع را طوری چید که بمیرد. همینطور رکسانا.همینطور گاس. ما محصورشدگان این دنیا فقط یک بار اجازه داشتیم او را هنگام قتل ببینیم. آن هم زمانی بود که چهره ای مبهم داشت. چهره ای پوشیده. اما نه پوشیده ای که بواسطه ذات آشکارگرمان بتوانیم از آن پرده برداریم. نمیتوانیم زیرا خالق این دنیا نمیخواهد. یک بار اجازه داشتیم و باید در همان عدم قطعیت میدیدیم. او هیچ وقت اجازه نداد که با حواسی جمع او را مرتکب جنایتی ببینیم. هیچ نکته بدی درباره او وجود ندارد. و در تمام این سیر و سفری که در دنیای ذهنی وی داریم حواسش بهمان هست. لحظات بسیاری هستند که نگاه نافذ و برنده کاترین به ماست. او در عشق بازی ها، در حرکاتش پیوسته ما را زیر نظر دارد. ما هرچند که تلاش کنیم در اختیار او هستیم.
شاید با همه این تفاسیر برخلاف ظاهر ساختار شکن فیلم آن را بتوانیم فیلمی مذهبی و مقدس بنامیم. مذهبی به این جهت که خدایی پرستیده میشود. اختیاری گرفته می شود. و آگاهی که هیچ وقت داده نمیشود.
امضا: علیرضا
مطلبی دیگر از این انتشارات
انیمه همون کارتونه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیلم های جذابی که باید ببینید. بخش اول #1
مطلبی دیگر از این انتشارات
مروری بر فیلم ها و سریال های بتمن