تحلیل چپتر به چپتر مانگای اتک ان تایتان | چیتر 116


قراره در این سری مطالب چیتر به چیتر مانگای اتک ان تایتان رو تحلیل کنیم و به زبان ساده توضیح بدیم


لازم نمی بینم بگم که این مقاله چپتر 116 رو کاملا اسپویل می کنه پس اگر نخوندید دست نگه دارید و بعد خوندنش این مقاله رو مطالعه کنید

این چپتر اخرین چیتری هستش که به دست ماپا در پارت یک انیمیت شد و بعد از این چیتر باید مانگا رو بخونید (البته از چیتر 115 بخونید همین طور که در تحلیل قبلی دیدی بخش مهمی از جیتر 115 رو انیمیت نشده و مونده برای پارت دو)

خب شروع کنیم این چیتر از جایی شروع می شه که ارن پیش گبی و پیک هستش پیک تفنگ رو به صورت ارن نشونه گرفته به و گبی دستور می ده تفنگ سربازی که در اخر چیتر قبلی کشت رو ورداره و به سمت ارن نشونه بگیره


در پنل های بعدی شاهد دعوای پیک و ارن هستیم و ارن می دونه که پیک ارن رو نمی کشه به دلیل اینکه تایتان مادر رو لازم دارم البته پیک می گه دلیل دیگه ای هم داره در اینجا این پنل تموم می شه و سراغ پنل بعدی می ریم جایی که دوستان ارن در زندان زندانی هستن و یلنا داره براشون نقشه زیک و ارن رو توضیح می ده و می گه که سالیان بعد از انها به عنوان افسانه و دو برادری که دنیا رو نجات دادن یاد می شه


و در ادامه بعد از پنل های صحبت یلنا و دوستان ارن می رسیم دوباره به ارن و پیک و گبی اونجا پیک از گبی می پرسه که ما کی هستیم و گبی جواب می ده ما مارلی های افتخاری هستیم و.... ولی پیک می گه نه ما از فرزندان یمیر هستیم (یمیر = اولین فردی که تبدیل به تایتان شد و با اون شی تماس گرفت) و در ادامه می گه دیدی که مارلی توی جزیره (همونی که قسمت اول دیدیم ) داشت شکست می خورد و یه روزی میاد که قدرت تایتان ها کافی نیست ( :| ) و یه روزی هم می رسه که مارو به فنا می دن و ما می میریم


خب پیک با ارن (خیر سرش) یار می شه و می ره حالا ارن می گه برای اینکه خودت رو ثابت کنی باید بری جای دوستات که نفوذ کردن رو لو بدی خب پیک هم قبول می کنه می ره پشت بوم و یکم حرف می زنه و..... و جای دشمان رو به شکل زیر می گه (توی انیمه دیدید دیگه :| (اصلا چرا من چیتر رو دارم می گم ؟ وقتی توی انیمه انیمت شد ؟ +| ))

و خب اره دستش رو سمت ارن می گیره و می گه اونجاست و.... اره بعد یهو از زیر پای ارن تایتان ارواره ای در میاد و پای ارن رو گاز می گیره و پای ارن به فنا می ره و ارن تبدیل می شه و پیک می گه به مارلی اعتماد ندارم ولی به هم رزم هام چرا بعد راینر رو می بینیم که وایساده و منتظر اعلامت بود که اعلامت رو دید و اماه یه جنگ با ارن می شود


این داستان ادامه دارد....