چرا تنت تبدیل به یک فیلم دو قطبی شده است

توی سال 2020 متاسفانه خیلی از فیلم های مهم تا سال 2021 تاخیر خوردند و تقریبا میتوان گفت تنها فیلم مهمی که در کرونا اکران شد، همین فیلم تنت بود. وارنر برادرز که ناشر این فیلم بود خیلی دوست داشت که این فیلم را هم برای سال 2021 تاخیر بزند اما کریستوفر نولان میخواست سینما ها همچنان زنده باشند و ورشکست نشوند. از حق نگذریم تنت افتتاحیه خوبی هم داشت اما در نهایت نتوانست آن فروشی که پیش بینی میشد را تجربه کند ولی خب به احتمال زیاد ضرر نکرده است. میخواهیم بدون اسپویل دلیل اینکه بعضی اصلا از تنت لذت نبردن و بعضی ها خیلی لذت بردن را توضیح بدیم

اگر از یک نفر که از تنت خوشش نیامده بپرسید که چرا تنت فیلم خوبی نیست، قطعا یکی از دلایلی که می آورد این است که فیلم بسیار پیچیده است. از حق نگذریم راست هم میگوید، شاید بتوان گفت که تنت پیچیده ترین فیلم نولان است اما اختلاف کمی با سایر فیلم هایش دارد. میان ستاره ای و ممنتو هم پیچیدگی خاص خوشان را داشتند اما خب چرا این بلا سر تنت آمده؟ دلیل اصلی دیالوگ های ناواضح فیلم است. ما در تمامی فیلم های مستقل نولان شاهد پیچیدگی های زمانی هستیم اما همه این ها با دیالوگ های عالی و صحنه سازی قابل فهم میشوند. برای مثال در فیلم تلقین قانونی وجود دارد که میگوید هر 1 ساعت در رویا برابر با 5 دقیقه در واقعیت است. خب خیلی دقیق تر اگر بخواهیم بگوییم هر 12 دقیقه در رویا برابر با 1 دقیقه در واقعیت است اما از آن جایی که یک ساعت و 5 دقیقه قابل لمس تر است ما شاهد دیالوگ "هر 1 ساعت در رویا برابر با 5 دقیقه در واقعیت است" هستیم. نکته دیگری که در این قانون را برای ما راحت تر میکند، نشان دادن کند شدن زمان و همچنین اسلوموشن شدن آهنگ در حال پخش است. در میان ستاره ای هم برای اینکه به خوبی نسبی بودن زمان را نشان بدهد ما وارد یک سیاره ای میشویم و وقتی برمیگردیم مورف 21 سال بزرگتر شده است! اما در تنت نتوانسته برای هر قشر مخاطب معکوس شدن زمان را نشان بدهد، حتی برای منی که عاشق موضوعات مربوط به زمان هستم هم باز هم پیچیده بود. حتی خود جان دیوید واشنگتن که شخصیت اصلی فیلم را بازی میکند نیز به صورت کامل بر پیچیدگی فیلم مسلط نیست! البته که در فیلم از همان اول به شما میگویید که فیلم را احساس کنید، نه اینکه درک کنید، اما ناخداگاه آدم سمت درک کردن قوانین میرود. البته آن هایی که کمی اهل فیلم دیدن مخصوصا ژانر علمی تخیلی باشند قطعا خیلی گیج نمی شوند اما خب این فیلم برای همه اکران شده، پس باید برای مخاطب عام هم قابل فهم باشد.

یکی دیگر از نقاط ضعف تنت در شخصیت پردازی نقش اصلی است. ما تقریبا از گذشته نقش اصلی هیچ گونه شناختی نداریم، حتی نقش اصلی فیلم اسم هم ندارد! شخصیت اصلی فیلم با نام پروتاگونیست (به معنای قهرمان) شناخته میشود. همچنین کار های او حس اینکه دارد از جنگ جهانی سوم جلوگیری میکند را نمی دهد، البته دلیل اصلی این شخصیت پردازی نداشتن گذشته نیست، برای مثال در سریال ماندالورین که به زودی قراره نقدش رو بنویسیم ما اوایل سریال از گذشته و حتی چهره شخصیت اصلی آشنایی نداریم! اما باز هم احساسات او برای ما قابل درک است.

و اما میرسیم به نقاط قوت فیلم. قطعا هر کس که تنت را دیده است، منکر اکشن فوق العاده آن نیست. اکشنی که با قوانین فیزیک مخلوط شده و تا جای ممکن از جلوه های ویژه هم استفاده نشده است. حتی خبری منتشر شد که تنت از یک فیلم عاشقانه معمولی هم جلوه های ویژه کمتری دارد! کار به جایی میکشد که یک هواپیمای واقعی را کامل به آتش میکشند. کاری که تا جایی که من میدانم هیچ فیلمی به غیر از ماموریت غیر ممکن جرئت همچین کار هایی را ندارند. نکته دیگری که وجود دارد، فیلمبرداری فوق العاده آن است، اگر فیلم را دیدید حتما با خودتان فکر کنید که اگر بخواهند همزمان یک زمان معکوس شده و یک زمان مستقیم را بدون جلوه های ویژه نشان دهند چقدر کار سختی است. خود من سعی کردم اینکار را در یک مدل کوچک تر انجام بدهم اما واقعا نمی توانم وقتی در اصل رو به جلو حرکت میکنم، به عقب هم بروم (الان فکر کنم با خودتان گفتید که این داره چی میگه با خودش).

کلام آخر

از نظر من فیلم تنت یک فیلم خوب به شمار می آید اما اگر من از این فیلم خوشم آمده، دلیلی بر برتر بودنم نسبت به کسی که از این فیلم خوشش نیامده نیست و بالعکس. یاد یک جمله از خود کریستوفر نولان افتادم که میگیود: "من خیلی درباره فیلم هایم توضیح نمی دهم، دوست دارم هر کس برداشت خودش را داشته باشد"، وقتی خود کارگردان این را میگوید پس چرا توی سر کله هم دیگر بزنیم که چرا باید از فلان فیلم خوشمان بیاید یا نه