یادداشت هایی برای فیلم psycho ؛ هیچکاک به خودش هم رحم نمی کند
سلام ! امیدوارم هر جا باشید سالم و سر حال باشید.
امروز میخواهیم کمی در مورد فیلم روانی شاهکار تکرار نشدنی آلفرد هیچکاک صحبت کنیم.
توجه: این متن حاوی اسپویل است و بخش های مهم فیلم را لو می دهد پس اگر فیلم را ندیدید پیشنهاد می شود از خواندن این متن صرف نظر کنید.
درباره فیلم
سال ساخت : 1960
کارگردان : آلفرد هیچکاک
بازیگران: آنتونی پرکینز ، جنت لی ، ورا مایلز ، جان گوین ، مارتین بالسام
داستان
داستان فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام اثر رابرت بلاک است. فیلمنامه نویس این فیلم آقای جوزف استفانو آن چنان برایش سنگ تمام گذاشته است که از خود این فیلم میتوان کتابی جدا در حد شاهکار های مرموز آگاتا کریستی نوشت.
و اما خود داستان (بخش اول) : داستان درباره خانمی به اسم مارین کرین (با بازی جنت لی) است که برای اینکه بتواند بدهکاری های نامزدش سام لومیس (با بازی جان گوین) را بپردازد پول های رئیسش را می دزدد و از شهر فونیکس (محل سکونتش) فرار می کند ، در راه هوا بارانی می شود و او در مهمانخانه ای که صاحبش مردی جوان به نام نورمن بیتس است (با بازی آنتونی پرکینز) برای مدتی کوتاه توقف می کند. در همین حین نورمن که انگار شیفته او شده است با مارین خوش و بشی می کند و به او می گوید که مادری مریض دارد که از روانی بیمار است.
خوش و بش تمام می شود و همه به اتاق خودشان بر میگردند ، مارین از کارش پشیمان است و می خواهد به شهرش برگردد.
قتل در حمام
وی که از کارش پشیمان شده به حمام می رود تا دوشی بگیرد و آنگاه سکانس فوق العاده قتل در حمام پدید می آید. شخصی ناشناس به داخل حمام می آید. [طبق حدس های مخاطب، با توجه به اینکه نورمن از سوراخ دیوار خانه اش او را نگاه می کرده می توان فهمید که قاتل نورمن است ] اما این چنین نیست ! قیافه قاتل بیشتر به زن ها می خورد اما باز هم همه چیز در هاله ای از ابهام است. قاتل می آید و با ضربات چاقو مارین را به قتل می رساند.
کمی درباره سکانس قتل در حمام
به طور کلی داستان فیلم به بعد و قبل از این سکانس تقسیم می شود که هر دویش جذاب است . هیچکاک همان اول کار میخ محکم را میکوبد و انگار فیلم از این صحنه شروع می شود . سوالات بسیاری در ذهن مخاطب شکل می گیرد و باید دید آیا هیچکاک آنها را جواب می دهد؟
در این سکانس از 77 زاویه دوربین علاوه بر 01 بار قطع فیلمبرداری (کات) استفاده شده است که در تاریخ سینما کم نظیر است.
روانی
اگر کمی به عقب برگردیم به خوش و بش نورمن و مارین توجه کنیم می فهمیم که نورمن با توجه به حرف هایی که می زند احتمالا کاسه ای زیر نیم کاسه اش است اما از آن طرف میبنیم کسی که مارین را به قتل می رساند یک خانم است ! دو راهی سختی است!!
بعد از قتل
نورمن سریعا از سمت خانه ی مرموزش(خانه پشت هتل) به سمت هتل می آید و جنازه را می بیند و با تعجب نگاه می کند و سریعا دست به کار می شود و جنازه را جمع می کند، اتاق را تمیز می کند و مارین را با همه وسایلش درون صندوق عقب ماشین خود مارین می گذارد و آن را در باتلاق پشت هتل رها می کند تا در آن باتلاق غرق شود.
در اینجا احساس مسئولیتی که نورمن دارد مانند احساس مسئولیت نسبت به مادر است. پسر سعی می کند اثر مادر را پاک کند تا برای مادرش اتفاقی نیفتد.
با توجه به صحبت هایی که ما قبل از قتل از مادرش شنیدیم (زمانی که مارین منتظر نورمن بود) می توانیم او را یک روانپریش حساب کنیم و احتمال دهیم که او قاتل است.
در شهر
خواهر مارین نگران است ! خواهرش چند روزی است که گمشده است و اثری ازش نیست. او پیش معشوقه خواهرش می رود اما او هم خبری از ماجرا ندارد.
همان لحظه است که مهره دیگر وارد میدان می شود .
کارآگاه وارد می شود !(با بازی مارتین بالسام)
رئیس مارین نمی خواست که کار به جاهای قانونی برسد برای همین می توان حدس زد پلیس اول فیلم که ماشین مارین را متوقف کرد و او را تعقیب کرد احتمالا از طرف رئیسش است. حالا هم کارآگاه خصوصی استخدام کرده که او را پیدا کند. سه نفر (خواهر مارین ، نامزدش و کارآگاه) تصمیم می گیرند به دنبال او بروند.......
هتل
کارآگاه بخاطر تحقیقاتی که می کند سر و کله اش دور و بر هتل پیدا می شود. او با نورمن صحبت می کند و اما نورمن تقریبا با صحبت هایش و مِن و مِن هایش نشان می دهد که دستی در ماجرا دارد ، برای همین کارآگاه به خواهر مارین خبر می دهد چیز هایی پیدا کرده است و تا یک ساعت دیگر آن ها را می بیند اما یک ساعت بعد خبری از او نشد! او هم به سرنوشت مارین گرفتار شد اما دلیلش چه بود؟
او برای دیدن مادر نورمن به داخل خانه اش رفت و به قتل رسید پس میتوانیم مطمئن باشیم قاتل مادر نورمن است . دلیل دیگر که این موضوع را ثابت می کند این است که در زمانی که کارآگاه به سمت خانه حرکت می کرد نورمن در اطراف هتل بوده است پس او نمی تواند قاتل باشد اما باز هم ردپای مادرش را پاک میکند و به او کمک می کند.
مادر نورمن
نورمن از مادرش میخواهد در زیر زمین قایم شود چون خواهر مارین دنبالشان است برای همین او را به زور داخل انباری می برد . هیچکاک صورت مادر را نشان نمی دهد پس یعنی او برای ما خوابی دیده است و احتمالا در پایان غافلگیر می شویم!
مرگ
خواهر مارین به دنبال یکی از اعضای پلیس شهر می رود، پلیس نورمن را می شناسد و حدس می زند که مارین آنجا رفته است برای همین زنگ می زند و از او قضیه کارآگاه را میپرسد ، نورمن هم میگوید او را دیده و او ازش چند سوال پرسیده و رفته است.
اما پیچش داستانی اکنون اتفاق می افتد ، زمانی که پلیس میگوید مادر نورمن ده سال است که مرده است!!!
تعلیق به سبک هیچکاکی
تعلیق بیشتر به معنای مرموز بودن داستان است اما تعیق هیچکاک فرق دارد! تعلیق هیچکاک زمانی است که مخاطب می داند قرار است اتفاقی بد بیفتد اما کاری از دستش به جز تماشا کردن بر نمی آید.
حال زمان تعلیق است! خواهر مارین و نامزد مارین به هتل می آیند و اتاقی اجاره می کنند. اتاقی که مارین در آن بوده را سرک می کشد و می فهمند که اتفاقی افتاده است!
سام لومیس سر نورمن را گرم می کند و خواهرش به خانه نورمن می رود تا با مادر او صحبت کند.
خواهر مارین به داخل ساختمان می رود و طبقه بالا را می گردد ، موسیقی دیوانه وار است!! نورمن خبردار می شود به سمت خانه می آید و طبقه بالا می رود ، خواهر مارین به زیر زمین می رود و پیر زن را میبیند ! پیرزن پشت به او نشسته است. او را بر میگرداند و حالا میفهمیم چه می شود ! او یک صورت اسکلتی می بیند و جیغ بلندی می کشد و حالا در پشت سر خواهر مارین همان خانم قاتل را میبینیم که می خواهد او را بکشد اما سام لومیس جلوی او را میگیرد.
کلاه گیس قاتل میفتد و چهره نورمن پیدا میگردد!
قضیه چه بوده؟
نورمن بعد از مرگ پدرش وضعیت روانی اش بهم میریزد. مادرش با شخص دیگری نامزد کرده برای همین او حسودی میکند و فکر میکند مادرش دیگر او را دوست ندارد. برای همین هر دو را می کشد و جنازه مادرش را نگه می دارد ، او در کنار کار های خود به مادر مرده اش هم خدمت می کرد و برای خودش در مغزش مادری ایجاد کرده و حتی گاهی به جای او هم صحبت می کند!
چرا مارین را کشت؟
نیمه واقعی او شیفه مارین شده بود اما چون شخصیتی حسود دارد نیمه مادرش از حسادت نسبت به نیمه دیگرش آتش میگیرد و برای همین این قتل ها اتفاق افتاد. در اصل نورمن قاتل این ماجرا نبود ، مادرش قاتل اصلی است! مادری که درون نورمن قرار دارد! در نهایت داستان به پایان می رسد و مخاطب خیره از تعجب به صفحه نگاه می کند و اتفاقات را مرور می کند.......
آیا روانی قدیمی شده است؟
به هیچ وجه!! سال ساخت فقط یک عدد است. روانی هیچگاه قدیمی نمی شود و تا کنون هیچ مانندی برایش نیامده است. روانی نشان می دهد سینما چقدر جذاب است . روانی هنر سینما را به رخ ما می کشد و ما را بیشتر به این صنعت و هنر علاقه مند می سازد.
اگر تصورتان از هیچکاک این است که فقط پیرمرد ها فیلم هایش را میبینند باید بگویم که این کاملا اشتباه است! فیلم های هیچکاک از تب و تاب نمی افتند و هیچگاه کسل کننده نیستند ، پس به نظر من یکبار امتحان کردن ضرری دارد ! می توانید در اولین فرصت یکی از فیلم هایش را تماشا کنید ، آنگاه متوجه منظور من می شوید.
هیچکاک در روانی
یک نکته جالب در فیلم که توجه من را به خود جلب کرد این است که در یکی از سکانس های اول فیلم هیچکاک به عنوان یک شخصی که کنار خیابان ایستاده در فیلم حضور دارد و این می تواند جالب توجه باشد!
جمع بندی
هیچکاک در این فیلم قانون تعلیق خودش را هم می شکند! روانی ترسناک است اما ترسش روانشناختی است. روانی در بخش های هیجان انگیز خود چشم ها را خیره نمی کند ، بلکه در روح انسان تاثیر ترس و هیجانش را می گذارد. روانی ارزشش بیشتر از یکبار و دوبار دیدن است. روانی یک شاهکار به تمام معنا است!
شدیدا پیشنهاد می کنم این فیلم را تماشا کنید تا علاقه شما به سینما بیشتر شود و مفهوم این هنر را بیشتر درک کنید.
ممنون که تا آخر این مقاله را خواندید. امیدوارم برای شما مفید بوده باشد و لذت برده باشید. اگر خوشتون آمده خوشحال می شوم که نظرتان را همین پایین بیان کنید :)
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم Space Jam: A New Legacy
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد سریال لوکی | شاهکار مارول
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهترین فیلم های دنیا از نگاه IMDB - بخش دوم