God of war 2005 : شبحی از اسپارتا
در سال 2005 استودیو سانتا مونیکا بازی به نام GOD OF WAR یا خدای حنگ را خلق کرد. این بازی برای کنسول Play station 2 خلق و توسط SONY interactive entertainment در تاریخ 22 مارس منتشر شد. گرچه بعد این بازی برای کنسول های PS3 و PS VITA نیز پورت شد. کارگردان این بازی دیوید جفی در کنار کوری بارلوگ بودند. داستان بازی بر محوریت شخصیتی به نام کریتوس بود و خدایان یونانی نیز در این بازی حضور داشتند. بازی با استقبال خوبی از سوی طرفدار مواجه شد و بیش از 4.6 میلیون دلار فروش جهانی داشت که توانست مقدمه ساخت نسخه بعدی را فراهم کند. ژانر بازی هک اند اسلش ( hack and slash ) و داری المان های اکشن- ماجراجویی (action-adventure) بود. در جه سنی این بازی +17 و دارای خشونت بسیار می باشد و به سنین پایین پیشنهاد نمی شود.Marianne Krawczyk داستان قسمت اول رو نوشت. آهنگ ساز این بازی جردا مارینو بود. او با خلق 23 ترک مورد تحسین همگان قرار گرفت. این بازی با موتور کینتیکا ساخته شد. توجه داشته باشید که این بازی فقط دارای بخش داستانی است و فقط به صورت تک نفره اجرا می شود.
داستان نسخه اول ( اسپویلر ) :
داستان بازی همان طور که اشاره شد با محوریت شخصیتی به نام کریتوس جریان دارد. او اهل شهر اسپارتا است. وی با جنگ های فراوان و پیروزی ها متعدد تبدیل به فرمانده سپاه اسپارتان ها تبدیل می شود. روزی لشکری از بربر ها به سمت اسپارتا لشکر کشی می کنند. کریتوس نیز این نبرد را همچون سایر نبرد های خود می بینید. و با لشکری عظیم به سمت بربر ها می رود. اما کریتوس خبر نداشت که این سپاه بسیار بسیار عظیم تر از سپاه اوست. بنابر این لشکریان اسپارتان سلاخی می شود. فرمانده بربر ها با چکشی بالای سر کریتوس قرار گرفته تا جان او را نیز بگیرد، کریتوس که از مرگ هراس داشت. با صدایی بلند فریاد زد: اریس! ( خدای جنگ اساطیر یونان). اریس از آسمان ها پایین می آید.کریتوس روح خود رو به اریس معامله می کند و در ازای اش می خواهد که زنده بماند. اریس نیز می پذیرد. بعد زنجیر هایی داغ به دور دست کریتوس بسته می شود. تا او هرگز عهد خود را فراموش نکند. و بعد اریس شمشیر های آشوب ( blades of chaos ) را به او هدیه می کند.
کریتوس به میدان جنگ باز می گردد و سر پادشاه بربر ها را با شمشیر هایش قطع می کند. از این به بعد کریتوس به فرمان بردار خدای جنگ تبدیل می شود. به دستور او روستا و شهر های زیادی را تسخیر و مردمانش را سلاخی می کند. در این حین هنگام حمله کریتوس به یک روستای دیگر به صورت غیر عمد زن و دختر خود را می کشد. کاری که باعث می شود تا اخر عمر خودش را نبخشد و کابوس هایش باعث شود تا یک شب خواب راحت نداشته باشد. اریس زن و بچه او را از اسپارتا به اینجا اورده بود. تا خود او آنها را بکشد. خاکستر زن و بچه او با بدنش می چشبد و رنگ پوستش سفید مثل یک روح می شود. تا اخر عمرش این گناهش را فراموش نکند. سپس کریتوس عهد خود را با اریس می شکند و همین سبب می شود تا نتیجه سختی در انتظارش باشد. ( داستان بازی god of war ascension یا خدای جنگ معراج داستان کریتوس است که باید حافظه خود را بدست آورد و فیوری ها را بکشد تا بتواند مجدد آزاد شود.) آتنا، بردار اریس و دختر زئوس، خدای خدایان تصمیم می گیرد تا از کریتوس استفاده کند تا بردار خود که دارد آتن را تسخیر می کند شکست دهد. و انتقام کریتوس نیز سبب مصمم تر شدن شبح اسپارتان برای کشتن او باشد. ( طبق قانونی که زئوس ساخته، یک خدا نمی تواند با یک خدای دیگر بجنگد و او را شکست دهد. فقط یک انسان فانی توانایی چنین کاری دارد) که کریتوس بهترین گزینه برای این کار است. زیرا اراده قوی دارد و از لحاظ رزمی نیز بسیار ماهر است. اما چنین کاری برای کریتوس آسان نیست. و نیاز به قدرت دارد. آتنا توضیح میدهد که نیاز به جعبه پاندورا دارد که قدرت کافی برای یک انسان را دارد تا یک خدا را از پا در بیاورد. او بر پشت یک تایتان به نام کرونوس در بیابان است.
پس از آنکه کریتوس به پشت کرونوس می رسد و با کشتن چند هارپی وارد معبد می شود. متوجه می شود که جعبه آنجا نیست و قبلا توسط اریس جا بجا شده. و همین سبب می شود تا کریتوس دوباره مسیر طولانی را در پیش بگیرد. او با کمک آتنا بالاخره جعبه را پیدا می کند. آتنا به وی تبریک می گوید. اریس نیز که در آتن در حال جنگ است خبر دار می شود و تخته سنگی را از روی زمین بر می دارد و با نیروی خود به سمت شبح اسپارتان پرتاب کرده و او را به دیوار میخکوب می کند. کریتوس نیز آخرین تلاش های خود را می کند تا فرار کند. اما هارپی ها جعبه را جابجا کرده و او به دنیای مرگ سقوط می کند. در راه سقوط کریتوس به ناخدا کشتی بر می خورد که سنگی را گرفته. کریتوس زمانی که به داخل بدن هایدرا رفته بود توانایی نجات او را داشت. ولی این کار را نکرد. او در دنیای مرگ بدن ناخدا را گرفته و از او استفاده کرده و از تخته سنگ بالا می رود. و ناخدا را رها می کند تا بمیرد.
این بار فردی عجیب و مرموز که نام کریتوس را از قبل می دانسته او را از دنیای مرگ بیرون می کشد. کریتوس با کمک او به دنیای واقعی بر می گردد و با دیگر تلاش خود را می کند. او با کمک دیگر خدایان راهی شهر آتن که غرق در جنگ شده می رود و اریس را در حال که جعبه را در دست گرفته و با پدرش حرف می زند پیدا می کند. اریس که در غرور و قدرت غرق شده نگاهی به کریتوس می اندازد و می گوید: این همه قدرت بود زئوس ؟یک انسان فانی ؟ ... در این حال اسپارتان از این فرصت استفاده می کند. و با قدرت خشم زئوس که قبلا به او اهدا شده،جعبه را از دستان اریس آزاد کرده و به نزدیکی جعبه می رود و در آن را می گشاید. این بار دیگر او قدرت یک خدا را دارد. قدرتی که می تواند یک خدا را از پای در آورد. او به اندازه اریس بزرگ شده. و اکنون فقط انتقام جویی کریتوس رسیده است. پس از نبردی طولانی اریس کم می آورد و تصمیم می گیرد. با استفاده از توهم کریتوس شکستش دهد. اریس بلید آف کیاس را از کریتوس گرفته و همسر و دختر کریتوس را قرار داده و چند نمونه از خود کریتوس را به سمت همسر و دخترش راهی می کند. کریتوس مقاوت می کند. و تمام آنها را می کشد. این بار کریتوس آزاد شده و شمشیری را پیدا کرده و نبرد ادامه پیدا می کند. و اریس نیز مغلوب می شود.
خدای جنگ خطاب به شبح اسپارتان می گوید که دلیل اینکه همسر و دختر او را جابجا کرده این بوده که می خواسته تنها نقظ ضعف کریتوس از بین برود.و او به جنجگوی تمام عیار تبدیل شود. کریتوس پاسخ می دهد : تو موفق شدی. سپس کریتوس شمشیر را در دل اریس فرو کرده و جان او را می گیرد.
سپس کریتوس نزد آتنا بر می گردد. و به او می گوید چرا هنوز کابوس هایش تمام نشده است. آتنا در جواب می گوید اکنون خدایان گناهان او را بخشیده اند. ولی راه حلی برای کابوس های او ندارند. کریتوس نا امیدانه حرکت می کند. زیرا اکنون زندگی او بی هدف شده. شبح اسپارتان تصمیم می گیرد. تا خود را از کوه به دریا پایین بیندازد تا برای همیشه به کابوس هایش پایان دهد. ناگهان آتنا کریتوس را بیرون می کشد و می گوید که اکنون اریس مرده تخت فرمانروای خدای جنگ خالی است و چه کسی بهتر از تو کریتوس؟ کریتوس می پذیرد و تبدیل به خدای جنگ جدید می شود.
امیدوارم از مقاله من لذت کافی را برده باشید در قسمت بعدی به سراغ نسخه دوم و سپس سوم خواهیم رفت. در ادامه نسخه فرعی را معرفی و در قسمت پایانی سراغ خدای جنگ 4 خواهیم رفت که به احتمال زیاد دارای 2 پارت خواهد بود. با لایک و کامنت از من حمایت کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
روابط چیره ، روابط ازاد ؛ میزنقد لولا1961
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقد سریال لوکی | شاهکار مارول
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم The Shining