امواجی از جنس...!

ببین چگونه تو را دوست دارم؛

که آفتابی یخ زده در رگ هایم می خزد

و در حرارت خونم پناه می جوید.

دوستت دارم...

اقیانوس ها کنار جوی خانه ی تو زانو می زنند

و رد قدم های تو را می بویند.

طوفان ها به کناری می ایستند

تا نسیم بلورینت بگذرد.

بیا تا پذیرای امواج عشق همدگر باشیم...؛)