بزرگسالی که هی می‌گفتن این بود؟ - لایک‌ها

یه آدم مبتدی‌تر از مبتدی تو نوشتن

https://virgool.io/@Arnold

يادت می‌آيد رفته بودی خبر از آرامش آسمان بياوری!؟

بوی غم می‌داد چشمانش...

••فَـڪَیـف‌َاَصـبِـرعَلےفـِراقِـڪ؟!••

Gave you all I had and you tossed it in the trash

هنرمندی جویای نام نشسته بر خطه ای از این کره ی لاجوردی

فکر، زندانیِ جمجمه، رؤیا، تبعیدیِ زمان.

جهان با من همراه شو!

اگر زرتشت علی(ع)را می دید می نوشت:گفتار علی،پندار علی،کردار علی...

توی رادیو ۹۱ ما از فوتبال میگیم. از بازی‌های خاطره‌انگیز، اتفاقات عجیب، اشک‌ها و لبخندها، بازیکنان و مربیا، و هر چیزی که فکرشو بکنین. توی رادیو ۹۱ به یاد میارین که چرا فوتبال رو دوست دارین.

نوشته های کم جان او خیلی زود در ذهن ناپدید میشدند؛ گویی هرگز وجود نداشته اند.

این من نیز/ منکر میشود مرا/ من کو؟/ مرا خبر نیست/ اگر مرا بینی/ سلام برسان...

یه روزی سرگرم کننده ترین داستان دنیا رو می‌نویسم!

دیوانگی هم عالمی دارد ... -علاقه‌مند به نویسندگی، اوتاکو، دانشجوی ادبیات، معلم آینده...

دانشجوی رشتهٔ حقوق دانشگاه تهران که عاشق نوشتن و خوندن کتابه. 'هَستیم زِ آشوبِ جَهان فارِغِ مُطلَق :) 📱آیدی اینستاگرام Mr.khodaei82@ ‌ 📱لینک کانال تلگرام nosteradaamos

ما ظاهراً آبادهای باطناً ویرانه ایم.

مَن بِه رَنجِ تَرانه ها گِریستِه ام؛ باران صِدایَم کُن...!

آزادی! به‌پای عهد با تو بسته می‌مانم

و شکسته شد جوانی در من... https://t.me/junuuunsabz :چنل تلگرامم

تا بهار راهی نیست!!!35.699738,51.338060

بسان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند، رونده باش، امید هیج معجزه ای ز مرده نیست

خیال کن تا اتفاق بیوفته،خیال میکنم پشت در ایستاده ای.

جرعه ای شعله عشق باید، بر مشکات هایمان...

همین که چمدانت را برمیداری همه میپرسند میخواهی کجا بروی؟ اماوقتی یک عمر تنهایی هیچکس ازتو نمیپرسد کجایی!، انگار همین چمدان لعنتی تمام ترس مردم از سفر است هیچکس از تنهایی تو نمی ترسد!