لایکهای پست
پدر را که نوشتیم جوهر عشق از قلم جوشید
تعداد کل لایک ها: ۴۲
جسور و بی پروا !
INTJ
~•°stargirl°•~
زندگی روی کاغذ
درود... می نویسم چون دوست دارم نوشتن را.حتی اگر یک نفر آن را بخواند.خوشحال خواهم شد.گاهی که خوشم ، شاید یکی نوشته هایم را خوانده است.
از هر سو که بروی در پایان خط گورکن انتظار تورا میکشد. (ویکتور هوگو )
گمشده در افکار و سایهها...
میخواند و مینویسد...
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی / دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی
مدتیست که روح من .. چنان چون خیال من ؛
تهیست ..
تهی !
و به کجا می برد این امید ما را؟??
طغیان کن
عاشق خوندن نوشتن و فکر کردنم
اینجا از حرف های درونی می نویسم و تجربیاتم از فیلم ها و کتاب ها
•.°☆...A silent painter☆°•.
خسته بود، ولی قول رسیدن داده بود...
او با یک قلم آمد و با همان هم میرود :))
intj
پس از هر سقوط، پروازِ نفسگیری در راه است... P.A
من سهند جامی هستم
نوشتن کار من است
As free as the ocean 🌊🤍
نویسنده ی رمان یک عاشقانه سریع و آتشین- و رمان پدر عشق بسوزد - شاعر مجموعه: قشنگترین منحنی سرخ دنیا
جاش خیلی خالیه
بزرگترین بدخواهت هیچوقت غریبه نیست...:)
ما بچه طرد شده خونهایم، که مسیرش از همه تمیزتر بود.
هنوز هم [سرد و تیز میخندیدی؛ یک سینِما فرو میریخت]
ما ظاهراً آبادهای باطناً ویرانه ایم.
آنقدر سرش را به دیوار کوفت تا مرد.
دوست دار پیشولا 🐾🔥
«چرا مجبورم میکنی حقیقتی را بگویم که ندانستنش برایت موجب بهترین لذتهاست؟بهترین تقدیر آنست که در دسترس شما نیست،یعنی نزادن و نبودن.پس از آن بهترین تقدیر زود مردن است.»
×سیلنوسبه شاه میداس×
«روباه چیزهای زیادی میداند، جوجه تیغی اما فقط یک چیز میداند، یک چیز خیلی مهم!»
(آرکیلوکوس)
فکر، زندانیِ جمجمه، رؤیا، تبعیدیِ زمان.
از خاک سکوت آتش فریاد بسازیم
مهندس نرم افزار؛ شادکام و راضی و خندون
یه آدم معمولی،که خوندن ونوشتن رو دوست داره، والبته خندیدن:-)
H who seeks life diesHe who seeks death lives):
از یافتن معنای زندگی ناامید شدم. فهمیدم که خود باید معنا بسازم!
و سوگند به هنگامی که از زنِ زنده بگور پرسیده میشود:
به خاطر کدامین گناه کشته شده ای !؟
قبلا همچی خوشگل تر بود ، حتی دردا
چگونه میشود به شاخهی شکسته فهماند
که باد عذرخواهی کرده است؟
-محمود درویش
مهلا غفاری