H who seeks life diesHe who seeks death lives):
کلمات پتیاره؛

خوانده اند در گوشم که اشرف مخلوقات است این آدمی.پتیاره تر از این کلمات که در کنار هم قرار گرفته اند و «اشرف مخلوقات» را زاییده اند ندیده ام؛بعضی از انسان ها انگار اشتباهی مهر آدمیت بر گذرنامه ی ورود به دنیایشان خورده و دیگر هم نمی شود پاکش کرد.البته که بعضی،بازهم تاکید میکنم بعضی از انسان ها آمده اند که فقط صیغه بلعت را تمام کنند یا شبانه روز را به خسبیدن بگذرانند.اینها رفتار اشرف مخلوقات نیست.حیوانیت است.درست است که انسان برده ی خواب و خوراک است اما این تمام زندگی اش نیست،به هیچ عنوان.باید جسارت جدمان را که بی توجه به امر حضرت حق که گفت نباید سیب را بخورد،خورد و شاید سوزاند زندگی نسل های بعدش را در خود بپروریم.
📍کمی در باب کتاب
مدتی است صادق هدایت رسوخ کرده در افکار پریشانم.یک خط از «بوف کور» میخوانم،غرق میشوم در سیاهیِ محض.درست مانند یک مخبط معتاد که در نشئگی تشنه است.
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته میخورد و می تراشد.این درد هارا نمی شود به کسی اظهار کرد،چون عموما عادت دارند که این درد های باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیشامد های نادر و عجیب بشمارند؛و اگر کسی بگوید یا بنویسد،مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند.زیرا بشر هنوز چاره و دوائی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به وسیله ی افیون و مواد مخدره است؛ولی افسوس که تاثیر این گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می افزاید.
پ.ن:سلام دوستان✨
دلم برای ویرگول و شما خیلی تنگ شده بود.
حالتون چطوره؟
روزهای آخر سال چطور میگذره؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
حقیقت ،حقیقت ندارد ،یک ماتریکس بی در و پیکر !!
مطلبی دیگر از این انتشارات
تنهام؟خب..مهمه؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
لحظه آغاز-