" تَمَنایِ روُشَنی... " در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۷ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه من، یک کاغذ مچاله. من یک کاغذ مچاله ام، با دکلمه ای بر سینه...
Parisa Asadi در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۷ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه همیسا خوابآلودم اما دلم پرواز میخواهد. با اینکه با پلکهایم در جنگم و برای...
Mani در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۷ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه او عاشق باران است. قولشان این بود اگرجایی جدا از هم بودند و بارانی بارید،اولین چیزی که به...
ABNOOS در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۷ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه زردابههای زندگی مشترک زنان در غروب و مردان در خفاء شب فرو میریزند
Karma در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۷ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه زندگی برگ شکوفه ای بر لبه ی پرتگاه است عقربه های ساعت ناجوانمردانه می چرخد به ساعت امتحان نزدیک و نزدیک تر می...
Goli در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۸ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه آغاز یک پایان پس از مدت ها، نوشته ای در عمق چاه.
هستیا در اتاقک زیر شیروانی ذهن ۸ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه و همه چیز همان بود، بجز باران بریده ای از حقیقت.