زمان، پدیده ای ساده، پیچیده و بی نهایت

همه ی ما این جمله را از بزرگتر هایمان شنیده ایم که هر آدمی یک همزاد دارد که در جای دیگری در این دنیا زندگی می کند. همچنین همه ی ما انسان ها، زمان هایی که در خواب به سر می بریم، با رویا و خواب های مختلف، سرگرم می شویم. در واقع ما هنگام خواب و رویا دیدن، همزمان هم در این دنیا زندگی می کنیم و همزمان در جهانی دیگر به سر می بریم. گاهی اوقات مدت زمان خیلی کمی می خوابیم مثلا ۱۰ دقیقه اما وقتی بیدار می شویم احساس می کنیم که ساعت ها خوابیده ایم و جالب تر این که در همان مدت کوتاه رویاهای فراوانی دیده ایم و مسافت های زیادی را سیر کرده ایم.

آیا این تعاریف بدین معنا نیست که به جز جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، جهان های مختلف دیگری وجود دارند که ما می توانیم به آن ها سفر کنیم؟

مفهوم زمان

یکی از عناصر مهم در فهم سفر در زمان و سفر به دنیاهای دیگر، درک مفهوم زمان است. در واقع ما زمان را به صورت واقعی آن احساس نمی کنیم بلکه فقط شاهد گذشت آن هستیم. مثلا زمانی که شما با عجله و شتاب می خواهید در کوتاه ترین زمان ممکن به محل کار خود برسید، دقیقه ها با سرعت باورنکردنی می گذرند اما برعکس وقتی سر کلاس درس تاریخ هستید، دقیقه ها کش می آیند و بسیار کند سپری می شوند.

مثال دیگر این که سن انسان تنها یک عدد محسوب می شود چرا که یک سال روی کره ی زمین با گذشت ۱۲ ماه سپری می شود و یک سال بر روی سیاره ی دیگر (سیاره A) ممکن است ۳۶ ماه یعنی مطابق سه سال کره ی زمین باشد؛ پس شخصی که در کره ی زمین زندگی می کند و سنش ۲۴ است، اگر بر روی سیاره ی A زندگی کند، تنها ۸ سال دارد! پس می توانیم بگوییم زمان پدیده ایست که به پارامتر های زیادی بستگی دارد از جمله مکان، فضا و …

مدت ها قبل، زمان به شکل یک خیابان یک طرفه در نظر گرفته می شد که از گذشته به سمت آینده در حال حرکت بود. زمان خطی به همین معناست در واقع ما انسان ها که در این خیابان یک طرفه زندگی می کنیم، امکان بازگشت به گذشته را نداریم و یا اکنون که در زمان حال به سر می بریم، نمی توانیم به یک باره به آینده سفر کنیم. اما طبق نظریه ی نسبیت انیشتین به دلیل وجود گرانش بین اجرام آسمانی، سیارات و ستاره ها و دیگر اجرام، می توانند خمیدگی هایی را در فضا و زمان به وجود بیاورند و این موضوع، این امکان را فراهم می کند که یک انسان بتواند همزمان در دنیاهای مختلف وجود داشته باشد و در زمان های مختلف سفر کند.

جهان های موازی

همه ی ما کمابیش درباره ی جهان های موازی مطالب گوناگونی شنیده ایم که معمولا برای ما قابل فهم نبوده اند چرا که از زبان اخترفیزیکدانان بیان شده اند. ما با مقدمه ای که پیش از این بیان کردیم، تلاش می کنیم تا با زبانی ساده شما را با جهان های متعدد و موازی آشنا تر کنیم.

اولین بار در سال ۱۹۵۴ میلادی، نظریه ی جهان های موازی به وسیله ی یکی از دانشجویان دوره ی دکترای دانشگاه Princeton، به نام Hugh Everett، مطرح شد. بر طبق این ایده ی بنیادین، دنیاهای زیادی مثل دنیای ما وجود دارند که ما تابعی از آن ها هستیم و آن ها هم تابعی از ما.

براساس این نظریه، همزمان که ما در این دنیا زندگی می کنیم، می توانیم در دنیای دیگر هم باشیم و یا در دنیای دیگر اصلا انسان ها منقرض شده باشند! ممکن است در دنیاهای دیگری که ما در آنجا زندگی می کنیم، شرایطی کاملا متفاوت داشته باشیم؛ مثلا جوان تر یا پیر تر باشیم و یا ثروتمند تر بوده و شغل دیگری داشته باشیم.

حالا این سوال مطرح می شود که چرا و چگونه Everett این ایده و نظریه را مطرح نمود؟

در واقع او با بیان نظریه ی جهان های موازی، تلاش می کرد تا پاسخی برای رفتار های گوناگون کوانتوم ها بیابد. این که چرا یک ماده ی کوانتومی تا این اندازه رفتار های متفاوت دارد.

مطالعه درباره ی فیزیک کوانتوم از سال ۱۹۰۰ میلادی آغاز شد. Max Planck یکی از فیزیکدانانی است که مطالعات وسیعی بر روی کوانتوم ها انجام داد. سطح کوانتوم پایین ترین سطحی است که علم تا امروز موفق به کشف آن شده است. دانشمندان طی تحقیقات خود پی بردند که ذراتی که در سطح کوانتوم وجود دارند، به صورت قراردادی اشکال مختلفی به خود می گیرند. Werner Heisenberg، براساس اصل عدم قطعیت اعلام کرد که ما هیچگاه نظری قطعی درباره ی ماهیت یک شی کوانتومی و خصوصیات آن مثل سرعت و موقعیت، نمی توانیم داشته باشیم. Niels Bohr، فیزیکدان دانمارکی، معتقد است که یک ذره ی کوانتومی در یک لحظه می تواند تمام حالات ممکن خود را داشته باشد. وضعیت یک شی را که در تمامی حالات ممکن اش به سر می برد را بر هم نهی (Super Position) می گویند. براساس این رفتار های مختلف و غیر قابل پیشبینی ذرات کوانتومی، Everett نظریه ی جهان های متعدد را مطرح نمود.

جهان از همین ذرات کوانتومی تشکیل شده اند؛ وقتی ذرات در یک لحظه رفتار های مختلفی دارند، پس دنیاهایی با ویژگی های مختلف می توانند همزمان وجود داشته باشند.

نظریه ی ریسمان

Michio Kaku، فیزیکدان ژاپنی آمریکایی، اولین بار نظریه ی ریسمان را ارائه کرد. بر طبق این نظریه، تمام اجزای یک ماده از مولکول، الکترون، ذرات کوانتوم و هر آنچه در اتم وجود دارد، به وسیله ی ریسمان های بسیار باریک، به هم متصل می باشند و همواره درحال لرزش و حرکت در ۱۱ الگوی مختلف می باشند.

براساس نظریه ی ریسمان، همانند نظریه ی جهان های متعدد، وجود جهان های موازی توجیه پذیر است. به بیان دیگر، جهان های موازی که زیر مجموعه ای از جهان های متعدد می باشد، طبق نظریه ی ریسمان هم قابل تعریف است.

زندگی در جهان های موازی می تواند بسیار جذاب باشد و در عین حال باورش دشوار! این که ما بتوانیم در یک زمان در مکان ها و دنیاهای مختلف زندگی کنیم اما از زندگی یکدیگر اطلاعی نداشته باشیم و همدیگر را نبینیم، سخت و حتی ناممکن به نظر می رسد. اما طبق نظرات فیزیکدانان مختلف، وجود جهان های موازی ممکن است هر چند عملا هنوز اثبات نشده است.

براساس وجود جهان های موازی، بعضی از اعتقادات فلسفی و حتی مذهبی بشر هم توجیه پذیر تر می شود. برخی از دانشمندان مدعی شده اند که براساس فرمول های ریاضی، پدیده های مرگ، بهشت، جهنم و حتی وجود خداوند را هم توانسته اند به اثبات برسانند. براساس نظریه ی پایستگی جرم و انرژی انیشتین، پدیده ی مرگ و زندگی و پس از آن را می توان توضیح داد. براساس این نظریه، جرم و انرژی هیچگاه از بین نمی روند بلکه از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شوند. براساس آموزه های دینی ما، خداوند هنگام خلقت بشر، از روح خود در او دمیده است ضمن این که خداوند در قرآن مجید، فرموده است :

خداوند نور آسمان ها و زمین است

پس می توان گفت روح ما که نور است، از جنس انرژی است. بنابراین در مدت زمان زندگی ما در این دنیا، جرم و انرژی که در واقع همان جسم و روح ماست، همزمان باهم در حال فعالیت و واکنش های گوناگون می باشند و در زمان مرگ، جسم ما از کار می افتد. در این جاست که انرژی یا همان روح ما پایدار باقی می ماند و وارد دنیایی دیگر می شود و با جسمی دیگر در دنیای برزخ می ماند تا روز موعود یا قیامت. در واقع می توان برزخ را جهانی ازنوع جهان های متعدد با این دنیا دانست که در آن انسان هایی که می میرند، همزمان با زندگی انسان های دیگر در این دنیا زندگی می کنند.


این مقاله را از سایت تیله سافت بخوانید

این پادکست را از شنوتو بشنوید

این پادکست را از کست باکس بشنوید



مثالی ملموس از جهان های موازی

در کتاب درسی فیزیک، آزمایشی داشتیم که براساس آن وقتی دو آیینه را رو به روی هم قرار دهیم و جسمی را بین آن دو آیینه بگذاریم، تصویر این شی در این دو آیینه تا بی نهایت ادامه دارد.

شاید بتوان جهان های موازی را هم اینگونه شرح داد که اگر نور از دنیای بر روی دو آیینه رو به روی هم در فضای اطراف ما بیافتد، تا بی نهایت می توان جهان های موازی با هم داشته باشیم و در آن ها زندگی کنیم. شاید توضیح این تئوری ساده باشد اما نکات فراوانی در آن وجود دارد؛ مثلا چه پدیده ای نقش آیینه را ایفا می کند و چگونه این دو آیینه رو به روی هم قرار می گیرند و این دو آیینه چگونه می توانند تصویر داخل خود را به ماده ی واقعی تبدیل کنند؟

به هر حال این تئوری هم مثل بسیاری از دیگر تئوری ها که تبدیل به نظریه شده اند، از تخیل ذهن بشر سرچشمه گرفته است.

مفهوم زمان در فیلم های هالیوودی

در بسیاری از فیلم های علمی تخیلی هم به پدیده ی جهان های موازی و تبعات آن اشاره شده است مانند فیلم های Alien Code ،Inception ،Curvature و Interstellar و…

در این فیلم ها به سواستفاده های دولتمردان کشور ها از این پدیده برای اهداف نظامی و غیره هم اشاره شده است که باعث تداخل زمان ها و مکان ها و آسیب دیدن و انسان ها از این تداخل ها می شود.

در پایان

با تمام این توضیحات آیا می توان ساده ترین و دست یافتنی ترین جهان موازی را همان پدیده ی خواب دیدن دانست؟ زمانی که جسم ما در این دنیا در حال استراحت می باشد، جسم دیگری از ما در زمان ها و مکان های دیگر با افراد دیگر در حال زندگی و تعامل می باشد.

در هر صورت یکی از دلایل جذابیت نظریه ی جهان های موازی و سفر در زمان، قطعا ناشناخته بودن آن ها می باشد؛ دقیقا مانند پدیده ی مرگ که ناشناخته بودن آن باعث جذابیت و در عین حال ترس از آن می شود!

شما فکر می کنید دانش فیزیک و ریاضی بشر آنقدر سریع پیشرفت کرده است و به نتیجه می رسد که تا زمانی که شما زنده هستید سفر در زمان و گردش در جهان های موازی را تجربه کنید؟

قطعا سر در زمان و زندگی همزمان در جهان های موازی، تاثیراتی بر روی جسم و روح ما انسان ها می گذارد ضمن این که می تواند قوانین فیزیک حاکم بر جهان را هم متاثر کند. امیدوارم ما انسان ها از تاثیرات مثبت و کارآمد این پدیده ها بهره مند شویم.


این مقاله را از سایت تیله سافت بخوانید

این پادکست را از شنوتو بشنوید

این پادکست را از کست باکس بشنوید