بهمن به‌اختصار

این هفته هم‌مسیر راه ما شده بود.
اسمش نیلارز بود.
قد و قواره‌اش به‌زور تا کمرم میرسید‌.
وقتی فهمید بیش از دو برابر سن خودشم مغزش سوت کشید!
یه موجود ساکت، کم حرف و مودب که ظاهرش خلاصه میشد توی یه کوله مدرسه‌ش و دو تا تیله درشت پشت عینک فریم صورتیش. دنیای پاک بچگیش که کیلومتر ها با دنیای خاکستری و لجنزار ما فاصله داره..
همین اول سلام کردناش و کنجکاوی‌های بامزش روز ادمو می‌ساخت...
استایل کلاسیک فرانسوی که واقعا بهش میومد و کمتر بچه‌ای رو این روزا با این تیپ می‌بینم..

به خودم اومدم و دیدم شده اسفند.‌.! چجوری انقدر گذشت‌‌..؟ سال عجیبی بود..
شروع بهمن یه سفر متفاوت رو تجربه کردم. بادگیر، سفال‌های فوق‌العاده میبد، شیشه رنگی‌ درهای باغ دولت‌آباد و نارین قلعه، عکس‌های دری‌وری به اصطلاح «پینترستی» خوابگاه..
فقط اونجا که برگشتنه قطار وسط راه وایساد و دم‌دمای طلوع هیشکی هنوز نمیدونست کِی با بیمه امام حسین زنده میرسیم ایستگاه، پس به چایی و ته‌مونده‌های چیپس فلفلی اکتفا کردیم!

بقیه روزها عمدتا ویروس بود و صدای تو دماغی، به همراه خلق نمراتی به درخشندگی زیر ده شدن.

یه شب که تا دو و نیم تست‌ها هنوز تموم نشده بودن حسم فقط اینطوری توصیف میشد: «دقیقه‌ای مضاعف کار کشیدن از انگشتان تاول‌زده و دو کاسه خونین دیدگانم تساوی ایفا خواهد کرد با جان باختنی پرسوز به‌سان مهلکه جنگ و مرتکب اعمال ناشایسته شدن.»

دربرابر یه جشنواره کتابی که برگزار شد نتونستم مقاومت کنم و خودمو به یه شاهکار دیگه از البر کامو مهمون کردم..

بطور عجیبی وقت خوابیدن هم ندارم، تنها فیلمی که دیدم باشگاه مشت زنی بود. عجب فیلمی بود.. سناریو و موسیقی و دیالوگ و بازی هنرمندانه برد پیت.. بی‌نظیر بود!
سریال تاسیان هم شروع کردم، بشدت به دلم نشسته و منتظر قسمتای بعدی‌ام..

امان از شیربرنج‌ها و غذاهای خونه مادربزرگ! یه کبوتر خونشون اومد کنار گلدون تخم گذاشت و سه تا جوجه کوچولو داره توی تراس.

داشتم فکر میکردم یه سری ادما توی زندگی یجوری خاصن انگار کالبدشون «پپرونی، قهوه فرانسوی، یخ در بهشت انار، چیپس لیمویی»عه..

پایان این ماه کام‌مون رو تلخ کرد، اقای والی‌زاده فوت کردن.. عمیقا ناراحت شدم. هزاران هزار خاطره‌اس که این انسان شریف واسه یه ایران ساختن.. تک‌تک دیالوگ ها.. فیلمایی که به عشق دوبله می‌دیدیم.. کارتونای کیفیت زیرخط فقری که با دوبله جون می‌گرفت.. روحشون شاد واقعا..