مغروق در دریای بیکران کلمات⚡
روایاتی از روستایی در سایه سار دماوند؛ نیاک
از تهران به سمت جاده هراز که میرویم پس از گذشتن از پردیس و بومهن و رودهن و امامزاده هاشم وارد سرازیری استان مازندران میشویم، تقریباً کمتر از 100 کیلومتر در میان درهای زیبا روبروی قله دماوند و در کنار رودخانه خروشان هراز به قریهای می رسیم به نام نیاک!
وجه تسمیه نیاک را خیلی از افراد به نیاکان نسبت دادهاند و وجود غارهایی دستکند خود دلیلی بر این انتخاب به جا و پسندیده است. این روستای زیبا به علت وجود مدفن سیدی بزرگوار به نام «سید حسن ولی» که از نوادگان امام حسن مجتبی بوده شهرت زیادی در منطقه لاریجان دارد.
از روایات معجزههای این سید بزرگوار گرفته تا عصایی که توسط متولی نگهداری میشود و براساس باور اهالی تنها جرعهای از آب شسته شده این عصا میتواند بیماریها را درمان و آدمی را از گزند هر آسیبی در امان بدارد.
روایتهای سید حسن ولی فراتر از این روستاست. اگر به منطقه دماوند سفر کنید مسجدی در آن قرار دارد که ساخت آن را به این سید بزرگوار نسبت دادهاند. داستان از این قرار است که معمار مسجد در حال ساخت این بنا بوده که هر روز صبح که وارد مسجد میشدند و با محراب خراب شده مواجه میگردید.
از قضا روزی سید حسن ولی که بنا به روایات درویش و جهانگرد و بر علوم طبیعی مانند زمین شناسی واقف بوده از دماوند در حال گذر بودند که چنین صحنه ای را میبینند. پس از مشاهده محراب به معمار که گویا از افراد به نام آن دوران بوده اذعان میدارند که این محراب کج و رو به قبله نیست!
معمار که تا به آن روز با چنین مشکلی روبرو نشده بود حرف سید ولی را قبول نکرده و دوباره کار را ادامه میدهد که باز با محراب خراب شده مواجه میشود. پس از آن معمار از سید حسن ولی میخواهد تا سندی بر حرفش بیاورد و براساس روایات میگویند که او دو انگشت اشاره و میانی را باز کرده و به معمار چیزی را نشان میدهد.
معمار که به معجزه سید حسن ولی پی میبرد محراب را خراب و از نو در جهت قبله میسازد و بر سر در آن شعری مینویسد «مسجدی که در عرش پیوند است مسجد جامع دماوند است»!
از روایات سید حسن ولی داستانهای زیادی به جا مانده که در این مطلب شاید نتوان به همه آنها اشاره کرد و ترجیح بنده این است که در سلسله مطالبی این گنجینهها را به شما انتقال دهم. امیدوارم از این مطلب خوشتان آمده باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفرنامه استان گلستان
مطلبی دیگر از این انتشارات
باران بهانه است؛ کسی اَبرها را دریابد
مطلبی دیگر از این انتشارات
مردی سیوخردهای ساله که سالهاست کشورش را ترک کردهاست