سفر، طبیعت و قهوه...
سفر به هند، مقصد اول دهلی
واسطه اینکه اون تجربه سفر خارجی بدون تور و داشت خیالم راحت بود؛ تا اینکه اون تو پروسه ویزا براش مشکلی پیش اومد و نتونست در این سفر همراهیم کنه!
من مونده بودم و یک ویزای سه ماهه و یک بلیط رفت و برگشت به کشوری که همیشه رویای سفر کردن بهش و داشتم!
احساسی عمل کردم و به دوستم گفتم ولش کن منم نمیرم و بلیط و پس دادم، ولی یک روز هم نگذشت که پشیمون شدم. از سفر تنهایی میترسیدم، آخه من تا حالا سفر داخلی تنهایی هم نداشتم چه برسه به سفر خارجی. تصمیمم و گرفتم و دوباره بلیط خریدم برای فروردین 1403.
خوبی سفر به هند اینه که پرواز مستقیم از ایران با ایرلاین ماهان میشه گرفت و قیمتش خیلی بالا نیست، پرواز من برای اینکه از 3 ماه پیش اقدام کرده بودم حدود 15میلیون تومان شد.
بلیط و که خریدم ترسام شروع شد! روزی نبود که سفرنامه نخونم یا تو یوتیوب نچرخم و ولاگ سفر به هند نبینم و هر نکتهای که میدیدم و یادداشت میکردم. به چند تا از دوستام پیشنهاد دادم که برای سفر همراهیم کنند که گفتن احتمالا نمیتونن همراهم بشن در این سفر. استرسهای زیادی داشتم، دزدین گوشی، گم کردن پاسپورت، دزدیده شدن پولهام، انگلیسی صحبت کردن و...
ولی باید میرفتم، معلوم نبود دیگه چه زمانی این فرصت پیش بیاد و باید انجامش میدادم هر طور که شده.
یک هفته مونده بود به سال تحویل، ساناز دوستم گفت من یک کم بالا پایین کردم و اکیه میخوام سفر و باهات بیام، تو همون چند روز باقی مانده برای ویزا اقدام کردیم و فکر کنم چون نزدیک سال بود ویزا خیلی سریع و درواقع سه روزه صادر شد.
بلاخره روز موعود رسید!
پروازمون برای روز جمعه 17 فروردین، ساعت 5 عصر بود. طول پرواز حدود 3 الی 4 ساعت بود و ساعت 11 رسیدیم فرودگاه دهلی.
خرید سیمکارت در هند
بارهامون و که تحویل گرفتیم، مستقیم رفتیم یک سیمکارت خریدیم که 500 روپیه بود. همونجا 50 دلار چنج کردیم که حدود 4200 روپیه شد و رفتیم اوبر بگیریم برای رفتن به هتل.
از قبل اوبر و نصب کرده بودم که ازش استفاده کنم و اونجا متوجه شدم چون تا به حال از این اپلیکیشن استفاده نکردم بهم امکان استفاده از اوبر با پول نقد را نمیده و برای اولین سفر باید حتما از کردیت کارت استفاده کنم. پس چی شد؟ اولین چونه زنیهای ما در هند برای گرفتن تاکسی رسما شروع شد. در نهایت، آقای راننده به 850 روپیه راضی شد و ما سوار شدیم که بریم هتل. همین که یک کم از فضای فرودگاه خارج شدیم و در محیط شهری هند قرار گرفتیم، صدای بوقها شروع شد…
(اسم هتل دهلی، Hotel Apple Inn & Suites)
باید بگم که ما برای این سفر قصدمون یک سفر کولهگردی با کمترین هزینهها بود و به همین خاطر خیلی انتخابمون هتلهای لاکچری با امکانات زیاد نبود. به خاطر همین دهلی برای 3 شب یک هتل با حداقل امکانات از سایت بوکینگ رزرو کرده بودیم که برای 2 نفر حدود 57 دلار بدون صبحانه شد.
روز اول دهلیگردی
شب و تقریبا به زور خوابیدیم و صبح زدیم بیرون که بریم صبحونه بخوریم و راهی دهلی گردی شیم. از قبل سرچ کرده بودم و میدونستم هتل ما که در محله پاهارگنج قرار گرفته نزدیک یک میدون شبیه میدان ولیعصر خودمون هست که میدون اصلی شهره Connaught Place. تقریبا از هتل حدود 20 دقیقه پیاده روی داشتیم تا برسیم اونجا. باید بگم این 20 دقیقه به اندازه 20 ساعت گذشت، چرا؟
چون اول که از یک خیابون خیلی شلوغ به زور و صدای زیاد رد شدیم و همین که یک کم خیابون خلوت شد آقایون هندی شروع کردن به گیر دادن، تقریبا تا برسیم به استارباکس فکر کنم 6،7 تا آقا به هر زوری که بود تلاش کردن باهامون دوست بشن و سر صحبت و باز کنن، ما که از قبل درباره آقایون هندی زیاد شنیده بودیم با یکی دوتای اولی خیلی نایس برخورد کردیم و شروع کردیم به صحبت کردن و بعد که دیدیم دیگه صبحت و تموم نمیکنن و میخوان همینطوری باهامون مسیر و ادامه بدن در نفرات بعدی خودمون و زدیم به کری :|
اولین صبحونه در استارباکس، مساوی شد با 20 دلار ناقابل!
رسیدیم استارباکس و دو تا آیس لاته سایز کوچک و یک کیک موز سفارش دادیم که شد 1300 روپیه، یک لحظه شوک شدیم از قیمت یعنی درواقع یک چیزی حدود 20 دلار و واقعا مبلغ زیادی بود برای دو تا کیک و قهوه.
قهوه رو که زدیم رفتیم پول چنج کردیم و راهی دهلی قدیم و Red Fort شدیم، رسیدیم اونجا و یک کم از بیرون ساختمون و نگاه کردیم و حس کردیم شاید اونقدر جذابیت نداشته باشه که براش 600 روپیه پول ورودی بدیم و تصمیم گرفتیم نریم داخل.
روبهروی ردفورت یک بازار معروف به اسم Chandni Chowk هست که پر از ساری فروشی، ادویه و مغازههای مختلفه. از همونجا هم اگه اهل پیادهروی هستین و دلتون میخواد بافت شهری واقعی هند و ببینین میتونید برین به سمت مسجد جامع که مسیرش خیلی هم بلند نیست.
نکات ریکشاسواری در هند
در هند بهترین وسیله برای حمل و نقل به نظر من ریکشا یا همون توک توک خودمونه. هم ارزونه هم راحت و هم جایی و هر ساعتی پیدا میشه.
برای گرفتن ریکشا، لوکیشن و به راننده نشان بدین و اگر سواد خواندن نداشت، حتما براش بخوانید یا از یکی درخواست کنید آدرس و به راننده بگه تا کاملا متوجه بشه که شما میخواین کجا برید. ما چند باری شد که راننده بلد نبود و ما رو وسط مسیر پیاده کرد یا دوباره برگردوند سر جای اول (و البته درخواست پول کرد که ما بهش ندادیم). قیمتها بعد از چند بار سوار شدن دستتون میاد برای مسیرهای خیلی کوتاه ما از 50 روپیه یعنی 10 دقیقه تا 300 روپیه برای 40 دقیقه مسیر کرایه دادیم.
چونهزنی به هیچ وجه یادتون نره، هر قیمتی گفت شما بگین نه زیاده و حداقل 50 یا 100 روپیه پایینتر از راننده درخواست کنید. اگر هم گفت نه و نمیشه، شما راهتون و بکشید برین و همین میشه که راننده صداتون میکنه که بیا بریم اکیه. برای ما شاید کلا 2 بار پیش اومد که راننده گفت نمیشه و بیخیالش شد که خب مهم هم نبود، چون چیزی که تو هند زیاده، ریکشاست.
نکته مهم دیگه هم اینکه حتی اگر راننده متوجه شد شما کجا میخواین برید، خودتون مسیر و در گوگل مپ چک کنید و کاملا حواستون باشه که دارین کجا میرین و فقط به راننده اعتماد نکنید.
ادامه گشت و گذار در دهلی…
ورودی مسجد جامع نفری 400 روپیه بود و باید بدون کفش میرفتیم داخل و اگر میخواستیم صندل هم بگیریم باید 200 روپیه برای اون هزینه میدادیم، ما هم که جوراب پامون بود، تصمیم گرفتیم صندل و نخریم. فضای مسجد جامع جالب بود و حس و حال خوبی داشت، ولی از اون جاهایی نبود که آرزوم باشه دوباره برگردم و ببینمش.
بعد از مسجد جامع یک ریکشا گرفتیم و رفتیم سمت مک دونالد تا ناهار بخوریم و بعد از ناهار هم رفتیم سمت معبد آکشاردام، اونجا با یک صف طولانی رو به رو شدیم که باید میرفتیم تمام کوله و لوازم الکترونیکی مثه گوشی و دوربین و تحویل میدادیم، ما هم که دوست نداشتیم تو اون صف انتظار بکشیم دونه دونه دم در نشسیتم و تنهایی رفتیم داخل و دیدیدم و برگشتیم و از اونجا که هم دیگه تقریبا غروب شده بود برگشتیم سمت هتل و روز اول دلهیگردیمون به پایان رسید.
روز دوم دهلیگردی
برای روز دوم، یک برند زنجیرهای هندی دیده بودیم که به نظرمون اومد میشه یک صبحونه هندی تمیز اونجا خورد. پس رفتیم و بعد از کلی بالا پایین کردن منو، دو تا ساندویچ گرفتیم که باید بگم اینقدر تند بود که باید هر گاز ساندویچ و با آب میدادیم پایین. در کنارش یک لیموناد که طعم تخممرغ گندیده میداد هم گرفته بودیم که بعدا فهمیدم به خاطر استفاده از نمک سیاه تو طرز تهیهاش بوده که اون طعم و میداده.
از صبحونه که خیری ندیدیم، راهی استارباکس شدیم و رفتیم یک قهوه گرفتیم که بشوره ببره، امروز دیگه گول نخوردیم و یک قهوه بزرگ سفارش دادیم که قیمتش مناسب در بیاد و باهم بخوریم.
بعد از قهوه، یک ریکشا گرفتیم به سمت معبد لوتوس، Lotus Temple
همین که رسیدیم باز هم با یک صف طولانی مواجه شدیم که باید بگم کل صف هم هندی بودن به جای توریستها. (بله باید بگم که شما هندیها رو در لوکیشنهای تاریخیشون بیشتر از توریست میبینین)
برای همین ناامید نشیدیم و رفتیم جلوتر که ببینیم میتونیم بریم داخل که آقای نگهبان گفت خیر و باید برین تو صف بایستین. ما هم ناامیدانه، شروع کردیم قدم زدن و یک کم سر خودمون و گرم دستفروشهای جلوی معبد کردیم، یک خانمی دستفروشی اونجا طرح حنا میزد و ما هم گفتیم تستش کنیم، قیمت هر مهر 20 روپیه بود که خب برای امتحان کردن جالب بود ولی اصلا مثه طرح حناهایی که تو جنوب میزنیم نبود و به شب نکشیده خیلی کمرنگ شد، دیگه خیلی ناامیدانه رفتیم ته صف ایستادیم و دیدیم بله خیلی از توریستها اصن تو صف نمیایستن و میرن جلو صف و میرن داخل، باید بگم ما هم متاسفانه اینکار زشت انجام دادیم و به جای ایستادن تو صف رفتیم جلو و بلاخره رفتیم داخل.
معبد لوتوس هم مثه خیلی از جاهای دیگه هند، واقعا فقط از دور زیبایی داشت ساختمونش و به نظرم ایستادن تو اون صف دراز برای دیدن داخلش کاره بیهودهایه.
معبد لوتوس هزینه ورودی نداشت و رایگان بود. (برای دیدن قیمت بلیت ورودیها هم میتونید از روی گوگلمپ چک کنید، که اگر به نظرتون مبلغ ورودی زیاد بود و دوست نداشتین این مقدار برای اون لوکیشن هزینه کنید دیگه از قبل نرین تا دم درب ورودی اون مکان، چون فاصله مکانهای تاریخی از هم در هند تقریبا زیاده.)
قطب منار، Qutab Minar
بعد از معبد لوتوس راهی قطب منار شدیم. مبلغ ورودی برای هر نفر 600 روپیه بود و باید بگم واقعا ارزشش و داشت و ما خیلی این لوکیشن رو دوست داشتیم. قطب منار وسط یک باغ سرسبز خیلی قشنگ بود که راه رفتن تو اون سرسبزی و مشاهده بناهای تاریخی واقعا دوستداشتنی بود.
خرید در دهلی هند
بعد از کلی عکس و ویدئو از قطب منار، رفتیم یک کم خرید کنیم.
هند چند تا بازار معروف داره،Sarojini Nagar که خیلی هم ازش ویدئو تو یوتیوب ساخته شده، باید بگم به نظر من بیشتر وایرال محتوا براش اتفاق افتاده، وگرنه من در ادامه سفر در بازارهای دیگه خرید خیلی بهتری انجام دادم.
بازار به شدت شلوغ بود و هر چیزی که میخواستی ببینی باید به زور از لای جمعیت رد میشدی و ما هم تقریبا خیلی خرید زیادی نتونستیم بکنیم. مثلا، تاپ، تیشرت و شومیز به مبلغ 200 یا 300 روپیه بود که با این قیمت بعدا فهمیدیم میشد از دو تا برند Max و Zudio که هندی بودن راحتتر خرید کرد.
ما که دیگه از شلوغی این بازار خسته شده بودیم راهی یک بازار دیگه که همون نزدیکی بود شدیم.
اسم بازار Dili Haat بود و برای ورود بهش باید نفری 100 روپیه ورودی میدادیم. ولی هر چقدر از تمیزی و خوبی این بازار بگم کم گفتم. بازار دیلی هات خوراک خرید خوب لباس هندی بود. از دامن، شلوار، شومیز، تاپ، صنایع دستی، روتختی، رو کوسنی و... همه چی با پارچههای خوب و البته یک کم قیمت بالاتر داشت، ما که دیگه خیلی خسته بودیم و تقریبا نای خرید کردن نداشتیم به چند تا تیکه خرید قانع شدیم و تصمیم گرفتیم روز آخر که برمیگردیم دهلی و زمان داریم برگردیم این بازار و یک دل سیر خرید کنیم.
اینطوری بود که روز دوم دهلیگردی هم تموم شد و ما برای روز سوم بلیط داشتیم به سمت آگرا.
روز سوم از خواب بیدار شدیم، هتل و تحویل دادیم و یک ریکشا گرفتیم و رفتیم سمت راهآهن. باید بگم اینجاها بود که چهره واقعی سفر داشت خودش و بهم نشون میداد، راهآهن شلوغ و بزرگی که هیچکس نبود جوابی بهت بده و راهنماییت کنه، با هزار بدبختی شماره سکو رو پیدا کردیم و رفتیم نشستیم به انتظار حرکت قطار و آگرای دوستداشتنی.
نکات خرید بلیط قطار درون شهری هند
برای بلیطهای قطار هم ما قبل سفر از وبسایت www.12goasia.com بلیطهارو انتخاب کرده بودیم و با ایرانیکارت پرداخت کرده بودیم که البته اگر کسی رو خارج از ایران دارین میتونید بگید براتون پرداخت و انجام بده.
هزینه هر قطار ما 14 دلار (دلار 62 هزار تومان) که با کارمزد ایرانیکارت 1 میلیون تومان شد، یعنی برای 3 قطار (دهلی به آگرا، آگرا به جیپور و جیپور به دهلی) و برای دو نفر، مبلغ 6 میلیون تومان هزینه دادیم.
نکته دیگه هم اینکه ما بلیطهای سکندکلاس خریده بودیم و با فرستکلاس تقریبا یکی دو دلار تفاوت قیمت داشت و شنیده بودیم هیچ فرقی با اون یکی نمیکنه. اینم بگم که ریسک نکنید از سکند کلاس پایینتر بگیرید که واقعا اون یکی کوپهها شبیه همون قطارهایی بود که فیلمهاشون قطعا تو سوشال مدیا دیدین، آدمها از یک جا آویزون بودن، بدون تهویه و شلوغ. پس اگر یک سفر نرمال با حداقل امکانات و تمیزی میخواین مدل سکند کلاس بهترینه.
نکته برای پیدا کردن کوپه: از قبل با شماره pnr که تو بلیطمون بود و توانستیم از روی وبسایت خود راهآهن هند شماره صندلی و کوپه رو پیدا کنیم. پس مستقیم رفتیم سمت کوپه و سوار قطار شدیم.
این سفرنامه برای فروردین ۱۴۰۳ عه که از تنبلی تازه الان منتشرش کردم و قول میدم خیلی زود از شهرهای دیگه هند یعنی جیپور و آگرا هم بنویسم.
اگه این سفرنامه رو دوست داشتین، خوشحال میشم ویدیویی که برای این سفر دو یوتیوب گذاشتم رو هم ببینین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفرنامه( اصفهان۲)
مطلبی دیگر از این انتشارات
این داستان: صعود به قله «سبلان»
مطلبی دیگر از این انتشارات
سفرنامه تهران به روایت کلکته