نویسندگی تجربه کاربری بخش 1

در این مقاله سعی می‌کنیم در مورد UX Writing از کتاب Strategic Writing for UX صحبت کنیم:


انواع نویسندگی محصول:

  • نویسندگی محتوا: نویسندگی محتوا یه اقدام بلند مدته با هدف همراه کردن مخاطب مثل نوشتن پست بلاگ، کپشن نویسی و ... با ارائه محتوای آموزشی یا اطلاعات.
  • تبلیغ نویسی: تبلیغ نویسی یه اقدام سریع با هدف شعف زده کردن مخاطبه مثل تهیه بنر، ایمیل، شبکه های اجتماعی و ... با ارائه تیتر های احساسی و فوری.
  • نویسندگی تجربه کاربری: نویسندگی تجربه کاربری که میشه بهش گفت نویسندگی پنهان (مینویسه که دیده نشه)، با هدف هموار کردن مسیر با استفاده از کلمات آشنا در خدمت تجربه کاربر قرار میگیره برای ایجاد یه تجربه خوب.

نویسندگی تجربه کاربری چیه؟

به عبارت های نقش دار در فرایند تعامل مخاطب با اپلیکیشن یا وبسایت، نویسندگی تجربه کاربری میگن.

فکر کنید کلیدهای دفترتون رو دادید به دوستتون، بهتون زنگ میزنه که کلیدها رو اشتباه دادی در باز نمیشه، بهش میگید نه کلیدها درسته فقط باید یکم کلید رو بکشی سمت خودت در راحت باز میشه. در تعامل با محصول هم دقیقا همین اتفاق ها می افته که نویسنده تجربه کاربری با راهنمایی به کاربر کمک میکنه تا کاربر بهتر متوجه خطای خودش بشه. مثل خطا در فرم ها، که باید کاربر رو متوجه اشتباهش کنیم و بهش کمک کنیم تا به هدف خودش برسه.


یا مثلا ما زمانی که میخوایم آدرسی رو به دوستمون بدیم و فکر می کنیم ممکنه اونجا رو به راحتی پیدا نکنه یه اشاره ای به یه مکان شاخصی که نزدیک به اون محل هست می کنیم مثلا میگیم خیابون شریعتی، کوچه محسنی رو به روی پمپ بنزین تا بهش حس اطمینان خاطر بدیم که اگه پیدا کردن کوچه محسنی برات سخت بود رو به روی پمپ بنزین که رسیدی بیشتر دقت کن. عبارت رو به روی پمپ بنزین همون عبارت نقش دار در تعامل با مخاطبمون در روزمره حساب میشه. مثل place holder text ها که کاربر رو راهنمایی می کنه تا بتونن بهتر inpute ها رو پر کنن.


فکر کنید تو یه مهمونی سر میز شام نشستید منتظر غذا، میزبان از این فضا استفاده می کنه و میگه این سبزی ها فرق دارن، مال زمین پدربزرگمه، سم نمیزنه و اورگانیکه. با این حرفش شما رو مشتاق می کنه برای خوردن سبزی. در تعامل با محصول در empty state ها بهترین فرصت برای ترغیب کاربران برای استفاده از محصول هستن.




در نوشتن تجربه کاربری سایر بازیگران را فراموش نکنیم.

  • الهام گرفتن: این که همه جا دارن از مفهوم پیشنهاد شگفت انگیز برای کالاهای تخفیف دار استفاده می کنن پس ما هم می تونیم استفاده کنیم.


  • احتیاط: اگه ما بخوایم یه سرویس مازادی ارائه بدیم و از کلمه پلاس استفاده کنیم احتمالا کاربران رو به سمت ارسال سریع یا صرفه جویی در هزینه ارسال میبریم و اگر منظور ما این نبوده باید احتیاط کنیم.


  • تمایز محتوا: رقبا رو نگاه می کنیم تا ببینیم چه مسیری رو رفتن تا ما با ایجاد یک تغییر هوشمندانه تجربه کاربری بهتری ایجاد کنیم.
    مثلا به جای عبارت لطفا برای پیگیری تماس نگیرید بگیم خیالتان بابت زمان ارسال راحت باشه، یا اگه رقبا در خصوص زمان ارسال صحبت نکردند ما با یک جمله در این خصوص صحبت کنیم، البته با توجه به محدودیت ها.

فرصت های کسب وکار را فراموش نکنیم.

اگه به صورت مستقیم و بدون واسطه با ایرلاین ها قرارداد دارید، اگه امسال سومین باره که همین تور رو برگزار کردید، اگه ۱۲ ساله دوره آموزشی برگزار می کنید یا کسب و کارتون هر موفقیت دیگه ای داشته به کاربراتون بگید.

از این موضوع در فضاهای انتظار خیلی خوب میشه استفاده کرد حتی با کمک یک لیبل به کاربر بگو تا تردید رو براش از بین ببری.




و باید به این دقت کنیم که حس خوب در طولانی مدت مهمه، نه در لحظه!

برای مثال ما به کاربرامون میگیم در واقعیت محدودیت هایی داریم! جای پارک نداریم، این موضوع در لحظه به کاربرمون حس خوبی منتقل نمیکنه اما اگه بیان نکنیم و کاربر با این موضوع رو به رو بشه حسی که بهش دست میده قابل جبران نیست.

پس دقت کنیم که وقتی از نویسندگی تجربه کاربری صحبت می کنیم، درباره پیام صحبت می کنیم، فراتر از کلمات!