بازی مرگ و زندگی

این متن بخش‌هایی از خط داستانی فیلم‌ها را برملا می‌کند.

مجموعه فیلم‌ کوتاه «شام آخر» آثار فکر شده و متکی به بیان تصویری هستند که می‌کوشند داستان‌شان را نه از طریق گفتگوهای طولانی و کش دادن زمان، بلکه با استفاده از ایجاز تصویر، ترکیب رنگ‌ها و به کارگیریِ سایه روشن‌ها در کمترین زمان ممکن به بیننده ارائه دهند.

مضمون مشترک تمامی فیلم‌های منتشر شده در مجموعه فیلم‌ کوتاه «شام آخر» تقابل مرگ و زندگی‌ست. تلاش برای زنده ماندن و هراس از مرگ. از یک سو تلاش‌هایی از سر ناچاری که با احساس ناامنی، مالیخولیا، شکنجه، عذاب و عقوبت کار همراه است و از سوی دیگر مُردن در شرایطی سخت یا قرار گرفتن در موقعیتی آزار دهنده.

مجموعه فیلم‌ کوتاه «شام آخر» پتانسیل آن را دارند که شما را برای ساعتی از محیط پیرامون‌تان جدا کرده و به دنیای دیگر ببرند. دنیایی که رویکردهای متفاوتی برای مواجهه با مرگ و زندگی دارد:

در سرسام( ساخته‌ی سید وحید حسینی نامی و نوید نامی) گوشی بُریده شده به مرور به کابوسی تمام عیار تبدیل می‌شود. مسئله‌ی آزار رساندن به دیگران به بهانه‌ی حفاظت کردن از آنها در برابر خطرات احتمالی و مرگ، شکلی متفاوت از توجیه شکنجه است. سرسام به خوبی نشان می‌دهد که فرقی نمی‌کند این شکنجه به چه صورت و روی چه موجودی اعمال شود. در هر حال با یک کابوس مواجهه‌ایم که مرز میان مرگ و زندگی را از بین می‌بَرد.

در آخر هفته( ساخته‌ی آریو متوقع) از بین رفتن مرز میان زندگی و مرگ شکل پُر رنگ‌تری به خود می‌گیرد. خانواده‌ای برای تفریح(به عنوان ساده‌ترین شکل لذت بُردن از زندگی) به بیرون از خانه رفته‌اند و همزمان شاهد یک اعدام در ملا عام نیز هستند. آخر هفته آن‌چنان بدون تأکید این دو موقعیت را به یکدیگر متصل می‌کند که گویا فرقی با هم ندارند.

در فشن( ساخته‌ی فردین انصاری) یک جنایت رخ داده اما شکل پرداختن به آن به گونه‌ای است که گویی نه زندگی مقتول ارزشی داشته و نه مرگش. در موقعیتی عجیب و مضحک مقتول زنده می‌شود تا قاتل از او بخواهد بابت جنایت صورت گرفته او را ببخشد. بدین ترتیب مشخص می‌شود مقتولی که حالا همه جمع شده‌اند تا عدالت را در مورد او اجرا کنند، مردی بوده که خانواده‌اش را آزار می‌داده و مُردنش بهتر از زنده بودنش است.

در کلاف( ساخته‌ی ملیحه غلام زاده) همه چیز از بین رفته و شخصیت اصلی وارث نابودی و مرگ است. او از میان خرابه‌ها می‌گذرد و به ویرانه‌ها چشم می‌دوزد تا در خیال خود زندگی را احیا کند اما در انتها مرگ و نیستی بر او غلبه می‌کنند. از این رو، کلاف تصویرگر حیاتی است که به راهی جز مرگ منتهی نخواهد شد.

در زوزه مرد(ساخته‌ی رضا گمینی) نیز گروهی در تلاشند که مانع از شکل‌گیری زندگی شوند. موقعیتی نمادین و آخرالزمانی که در آن بچه‌ها توسط موجوداتی ناشناخته از بین می‌روند. حیات آخرین روزهای خود را سپری می‌کنند و انسان‌ها به دو گروه تقسیم شده‌اند. آنهایی که امیدوارند بچه‌های‌شان را به هر شکل ممکن نجات دهند و آنهایی که تنها به دنبال راهی برای زنده ماندن هستند.

بدین ترتیب در مجموعه فیلم کوتاه «شام آخر» شاهد شکل‌گیری موقعیت‌ها یا پرداختن به موضوعاتی از جنس دیگر هستیم. در این فیلم‌ها زندگی دیگر آن‌قدرها هم لذت‌بخش نیست اما مرگ هم چیزی نیست که به سادگی به دست بیاید. شکنجه‌ی جسمانی و عذاب‌های روحی پل ارتباطی میان مردگان و زندگان هستند. آدم‌های این فیلم‌ها یا به بهانه‌ی زندگی رنج می‌کشند یا به ساده‌ترین شکل ممکن جان خود را از دست می‌دهند.

مجموعه فیلم‌ کوتاه «شام آخر» شامل فیلم‌های کوتاه «سرسام» به کارگردانی سید وحید حسینی نامی و نوید نامی، «آخر هفته» به کارگردانی آریو متوقع، «فشن» به کارگردانی فردین انصاری، «کلاف» به کارگردانی ملیحه غلام‌زاده و «زوزه مرد» به کارگردانی رضا گمینی هم اکنون در پلتفرم ودیو به شکل آنلاین در حال اکران هستند. فرصت تماشای آنها را از دست ندهید.