با اورژانس تماس بگیر
خطر اسپویل
اگر بخواهید یک فیلم در جشنوارهی امسال ببینید باید وضعیت اورژانسی باشد.
فیلمی روانشناختی با فیلمنامهای بینقص و کارگردانیای در خدمت داستان و درخشیدن دوبارهی سعید چنگیزیان.
وضعیت اورژانسی تا قبل از نقطهی اوج همهچیز را برای شما ساده ترسیم میکند، همچون نقاشی که در حال کشیدن خطوط و ترسیم نقشی معمولی است، اما وقتی به نقطهی اوج میرسد و پدر وارد میشود، نقاش تابلو را میچرخاند و شما نقشی را میبینید که فکرش را هم نمیکردید.
فیلمنامهی وضعیت اورژانسی از آن دست فیلمنامههایی است که فیلم کوتاه نیاز دارد. شخصیت سازیهای سریع با دیالوگهای پینگپنگی حاصل موقعیتی ناگهانی. گذاشتن دقیق هر کدام از مهرههای دومینو در جای خودشان و ناگهان ضربه زدن و انداختن آنها برای به وجود آوردن یک شاهکار.
سعید چنگیزیان با قدرت بیان بالا و چهرهی درونگرا و بازی درخشان خود در نقش مامور اورژانسی خوشقلب به خانهای میرود که در روشنایی آن همه چیز درست است و در سایهها ماجراهای فراوانی در حال رخ دادن و کودکی که از سایه همه چیز را نظاره میکند و در تلاش است که خانواده را نجات دهد. کودکی با چشمهای سبز و چهرهای که هیچکس نمیتواند از او انتظار دروغ داشته باشد. همین است که باعث میشود در ورود ناگهانی پدر مخاطب میخکوب شود و دوباره و دوباره تا ساعتها پس از اتمام فیلم، آن را در ذهن خود مرور کند.
در ساخت، مریم اسمی خانی بدون این که در تلاش باشد خودش را به عنوان کارگردان ثابت کند، در خدمت فیلم است و به فکر درست چیدن دومینوها.
وضعیت اورژانسی یک کتاب کامل است سرشاز از تحلیلهای روانشناختانه از شخصیتها، روابط،خانواده و جامعه. فیلمی که خواهد درخشید و درک خواهد شد چرا که از دل جامعهای آشنا بیرون زده است.
وضعیت اورژانسی را در وُدیو ببینید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
معلق
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک یک به درون خویش تبعید شدیم*
مطلبی دیگر از این انتشارات
سینمای خالص