برترین‌ها

1- «منبع» ساخته‌ی مجتبی پورعبدالله

لحظه‌ای که پسر بچه‌ی سیگار به دست، به ابولفضل کشیده می‌زند تا عینک را از او بگیرد، بهترین لحظه‌ی جشنواره‌ی امسال برای من بود. لحظه‌ای ناب و سینمایی که به خوبی زمینه را برای حادثه‌‌ی هولناکی که در راه است فراهم می‌کند. نکته اینجاست که فیلمساز نمایی عمومی از پشت بام به ما نشان نمی‌دهد. در تمام طول صحنه، دوربین روی چهره‌ی ابولفضل می‌ماند؛ ترس، نفرت و انگیزه‌ی او برای انتقام را ثبت می‌کند و به شرارتی بها می‌دهد که در سینمای ایران کم‌سابقه است.

2- «سایکو» ساخته‌ی مصطفی داوطلب

مقدمه چینی هوشمندانه برای رسیدن به پایانی که بیننده انتظارش را ندارد و پلان پایانی که بیننده را مجبور به مرور دوباره‌ی داستان می‌کند، نشان می‌دهد فیلمساز از پسِ مهندسی داستان بر آمده تا هیجان یک چرخش داستانی را به خوبی منتقل کند. فیلم سه شخصیت اصلی دارد اما فیلمساز موفق شده ماشین وگرمای هوا را هم به جمع شخصیت‌ها اضافه کند.

3- «آداپت» ساخته‌ی کمال کچوئیان

استفاده‌ی فیلمساز از برداشت‌های بلند تکراری که نقاط مشترکی با هم دارند وقتی شکلی ویژه به خود می‌گیرد که می‌فهمیم از این شکل از روایت برایِ معنا بخشیدن به مشکلات زناشویی مورد استفاده قرار گرفته. زن و مرد داستان به شکل متناوب در جای هم قرار می‌گیرند و این چرخه قرار است بارها تکرار شود چون زندگی آنها به تکرار افتاده.

4- «وضعیت اورژانسی» ساخته‌ی مریم اسمی‌خانی

ایده‌ی استفاده از مأمور اورژانس برای فراهم کردنِ زمینه‌ی مناسبی که باعث ‌می‌شود دختر بچه ذهنش را از یک مسئله‌ی بغرنج خالی کند، ایده‌ای فکر شده و به دقت پرداخت شده است. به همین دلیل فیلم از سطح یک ملودرام معمولی فراتر می‌رود تا مثل «منبع» نگاهی فارغ از معصومیت به دنیایِ بچه‌ها ارائه دهد.

5- «اکسپو پاندمیک» ساخته‌ی فرهاد دل‌آرام

با اینکه فیلم چیزی جز چند تصویر به دقت انتخاب شده از محیطی خالی از زندگی نیست اما کارگردان موفق شده از طریق تصویر و صدا، ترس و اضطراب ناشی از همه‌گیری بیماری را در زمانی کوتاه به بیننده منتقل کند.