خانواده، بودن یا نبودن

رکوئیم در زبان فارسی به معنای نماز وحشت یا آوازی است برای مردگان.

مجموعه‌ی چهار فیلمی‌ای که در وودیو کنار هم قرار داده شده‌اند، آوازی هستند بر سر مزار ارتباط‌های خانوادگی. از ابتدا با افرا شماره ۱۲ به برادر، خواهر بودن می‌پردازند، سپس نگاهی می‌اندازند به آنچه پس از رها شدن از عشق مادری بر سر فرزندان یک خانواده خواهد آمد، پس از آن به عمق کودک طلاق بودن سرک می‌کشند و در نهایت به مادر، پایه‌ی اساسی خانواده پرداخته می‌شود. در محتوا روندی معکوس را دنبال می‌کنند. از فرزندان، نتیجه‌ی خانواده به سمت مادران، سازندگان آن‌ها.

از نگاه ساختار و کیفیت هر چه پیش می‌رویم کارها بهتر می‌شوند و در انتها با کلینر به اوج فیلم کوتاه بودن به مثابه‌ی فیلم کوتاه بودن می‌رسند. از فیلم اول که سراسر صدای روی متن است به فیلم آخر که با تصویر سخن می‌گوید. از فیلم اول که به دنبال خودنمایی فلسفه و تکنیک سینمایی است تا فیلم آخر که روایت‌گری تصویری است درست، ساده، استاندارد و آرام.

این چهار فیلم در کنار یک‌دیگر تلنگری هستند به جامعه‌ای که ما در کلان‌شهرها خیلی وقت پیش به آن تبدیل شده‌ایم و در شهرهای دیگر هم به تدریج در حال تبدیل شدن به آن هستیم. جوامعی صنعتی که انسان را ربات می‌خواهند. کودک را مچاله می‌کنند، در مادران آرزوی مرگ فرزندانشان را ایجاد می‌کنند و به خواهران بدون مادر دلیلی برای با هم بودن نمی‌دهد. جامعه‌ای که نیاز دارد از خواب بیدار شود و این مرثیه را، که برسر مزار خانواده شنیده می‌شود، گوش دهد.