دروغ‌های کوچکِ بزرگ

یادداشتی بر فیلم کوتاه تهاتر(زیبا کرمعلی و عماد آراد)

تهاتر یک بازی جدی میان خانواده‌ی چهار نفره‌ای‌ست که رازی بزرگ را در میان خود پاس‌کاری می‌کنند، رازی که پدر خانواده نباید از واقعیت آن سر در بیاورد. پارسا، پسر خانواده، در تلاش است پیش از آن‌که پدرش(علیرضا ثانی‌فر) به کاری که کرده پی ببرد، ذهن او را از مسیر اصلی منحرف کرده و توجهش را به سمت دیگری جلب کند. پارسا برای نجات از پیامدهای کار خود، ماجرایی را آغاز می‌کند که می‌تواند پایان هولناکی داشته باشد. شخصیت‌ها برای رهایی از موقعیت‌های دست‌ و پاگیر محکوم و البته مجبور به پنهان‌کاری ودروغ‌گویی هستند حتی اگر نقشی در اتفاقات پیش آمده نداشته باشند درست مثل تارا، دختر خانواده(نیوشا علیپور) که ناخواسته و فقط برای کمک به مادرش وارد بازی می‌شود. تهاتر داستان زندگی خانواده‌ی آشفته‌ای را روایت می‌کند که در آستانه‌ی فروپاشی‌ست. موقعیتی که در فضای خانه نیز برپاست حکایت از همین آشفتگی دارد، هنوز مشخص نیست اسباب‌کشی و جابه‌جایی انجام می‌شود یا نه، اما پدر در حال بسته‌بندی وسایل خانه است و مادر(سارا بهرامی) از ماندن و نرفتن حرف می‌زند. مخاطب با همین مکالمه‌ی ساده‌ی ابتدایی میان پدر و مادر پی می‌برد پایان خوشی در انتظار این خانواده نیست و با وجود همه‌ی این دروغ‌های کوچک و بزرگ و پنهان‌کاری‌های خواسته و ناخواسته در نهایت یکی می‌رود و دیگری می‌ماند و این جمع به ظاهر آرام که در پایان فیلم دور میز، کنار هم شام می‌خورند دوام چندانی ندارند و دیر یا زود کسی(مثل خانم همسایه) پیدا می‌شود که از سر دلسوزی یا کنجکاوی راز نغمه را آشکار کند.

تهاتر معامله‌ی ناخواسته‌ای‌ است که میان نغمه و پارسا شکل می‌گیرد و هر کدام به اندازه‌ی خود سود می‌برند(یا از ضرر فاش شدن اسرارشان جلوگیری می‌کنند) اما این معامله بالاخره یک روز شکست خواهد خورد.

می‌توانید فیلم کوتاه تهاتر را در سایت ودیو تماشا کنید.