در جست و جوی آرامش

لانه
لانه

خانه شاید تنها واژه‌ای باشد که در فرهنگ‌های مختلف معنای یک‌سانی می‌‌دهد، معنایی مقدس. خانه برای تمام موجودات همان مکان امن و مقدسی است که باید در آن زندگی کرد، از آن دفاع کرد و درونش به آرامش رسید. انیمیشن کوتاه لانه ساخته مادلین شریفیان هم درباره همین مفهوم مقدس است؛خانه.خرگوش این انیمیشن کوتاه با نقشه ساده‌ای که در دست دارد دنبال جایی برای زیستن می‌گردد. برای به آرامش رسیدن. همه تلاش‌ها و تقلاهای این خرگوش برای داشتن چیزی است که بتواند دمی در آن بیاساید. برای داشتن لانه. وضعیت این خرگوش وضعیت انسان مدرن هم هست. انسانی که تمام جهان هستی را می‌کاود و می‌جوید برای رسیدن به آرامش. برای داشتن حریم امنی که در آن از غوغای جهان فارغ شود و بتواند برای ساعاتی آرامش را تجربه کند. در ابتدای فیلم که خرگوش داستان حیوانات دیگر را در جایی که برای ساخت خانه در نظر گرفته می‌‌بیند، می‌ترسد و مستاصل می‌شود. دلیل استیصال چیزی نیست جز همان برهم خوردن آرامش. خرگوش خیال می‌کند آرامشش به هم ریخته و به همین خاطر فرار می‌کند تا تنها باشد، تا خودش یک‌تنه لانه امنی بسازد. مثل انسان مدرن که آرامش را در تنهایی، در فرار از هم‌نوعان خود می‌بیند اما ماجرا چیز دیگری است. خرگوش زمانی که تنهایی دست به کار می‌شود فاجعه را رقم می‌زند و زمانی می‌تواند مشکل را حل کند و به آرامش برسد که با دیگران همکاری می‌کند. زمانی می‌تواند آن لانه امن را داشته باشد و آرامش را تجربه کند که به هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با هم‌نوعان خود(سایر حیوانات) تن می‌دهد و این همان حلقه مفقوده زیستن در جهان امروز است. استیصال بشر امروز برای فراموش کردن این اصل ساده است؛هم‌زیستی مسالمت‌آمیز. خرگوش انیمیشن کوتاه لانه زمانی به آرامش می‌رسد و صاحب خانه می‌شود که از زیستن کنار دیگری و برقراری ارتباط نمی‌ترسد. حیوانات دیگر را نه به شکل موجوداتی متخاصم و ستیزه‌جو که به شکل دوستانی همراه می‌بیند که فارغ از تفاوت‌ها او را در رسیدن به آرامش کمک می‌کنند. از این منظر لانه یک فیلم لیبرالی تمام عیار است. فیلمی برای عصر تازه آغاز شده بایدن که می‌کوشد جهانی شدن و خوشبینی لیبرالی را تبلیغ کند و لانه با پیام ظریف و زیرمتن قدرتمندش به جذاب‌ترین شکل ممکن این پیام را منتقل می‌کند: آرامش جهانی در گرو هم‌زیستی مسالمت‌آمیز است و لازمه‌اش جهانی شدن...